عصر حاضر را «عصر ارتباطات» نامیدهاند. یعنی در حالحاضر به دلیـل وجـود کـاربرد وسایل ارتباط جمعی که وسعت، نفوذ و تأثیرات آن بسیار زیاد اسـت، ارتباط جمعی شکل نوینی یافته و تحولات جوامع بشری را تحت الشعاع قرار داه است، بهطوریکه امروزه وسایل ارتباط جمعی برای حـفظ و تـحکیم سـلطه فرهنگی و سیاسی قدرتهای استعاری […]
عصر حاضر را «عصر ارتباطات» نامیدهاند. یعنی در حالحاضر به دلیـل وجـود کـاربرد وسایل ارتباط جمعی که وسعت، نفوذ و تأثیرات آن بسیار زیاد اسـت، ارتباط جمعی شکل نوینی یافته و تحولات جوامع بشری را تحت الشعاع قرار داه است، بهطوریکه امروزه وسایل ارتباط جمعی برای حـفظ و تـحکیم سـلطه فرهنگی و سیاسی قدرتهای استعاری حتی بر نیرهای نظامی برتری دارد و ابزاری نـیرومند بـرای تسخیر افکار و اذهان عمومی محسوب میشوند
با جایگاهی که رسانههای گروهی و وسایل ارتباط جمعی از تولد تا مـرگ در زنـدگی امـروزی بشر پیدا کردهاند، میتوان آن ها را در زمره نهادهای اجتماعی و یکی از عوامل عمده مـؤثر بـر فـرآیند پذیرش هنجارها و ارزشهای اجتماعی یا اجتماعی شدن قلمداد نمود. افراد معمولا ارزشها، اعتقادات، گـرایشها و رفـتارها را از دیـگران و از خلال روند تربیت اجتماعی و جامعهپذیری فرا میگیرند. در این میان وسایل ارتباط جمعی از آن حیث کـه بـهطور غیررسمی و غیرمستقیم به جامعهپذیری افراد میپردازند، نقش خاص بر عهده دارند.
رسانهها قدرت اثرگذاری بسیاری دارند، بنابراین یکی از مـباحث مـهم در حوزه رسانهها، بحث تأثیر آنان بر جوامع کنونی بهطور عام و بر باورها، عـقاید، ارزش ها،گـرایشها و رفتار انسانها بهطور خاص است. به دنبال این امر یکی از دغدغهها و حساسیت های دستاندرکاران و دولتمردان، بـحث تـأثیرات رسانهها بر عرصههای مختلف اجتماعی، از جمله شخصیت و رفتار مخاطبان است. این مـوضوع بـا گـسترش استفاده از رسانهها ارتباط مستقیم داشته و میزان اهمیت آن، بیشتر شده است.
ظهور فناوریهای جـدید در هـر جـامعهای همواره تردیدها، سردرگمیها و نا آرامیهایی به همراه داشته و این امر در مورد ظهور تـلویزیونهای مـاهوارهای هم مصداق دارد. مـسأله مورد نظر مـضر یا مفید بودن محتوای برنامههای ماهوارهای است. برخی بر این باورند کـه بـهرهگیری از ماهواره یک دانش است که باید آن را آمـوخت و گـروهی دیـگر تأکید بر مضّرات ماهواره دارند.
در ایران بـه عـلت اشاعه بیضابطه و روبه رشد استفاده از تجهیزات دریافت از ماهواره و همچنین نرخ روبه افزایش مـیزان بـهرهمندی از برنامههای پخش مستقیم ماهوارهای، نـگرانیهایی درخـصوص هجوم فـرهنگی بـیگانگان بـه فرهنگ دینی و ملی پدیده آمده اسـت.
فـرهنگ،عناصر و اجزای آن (اعتقادات، باورها و ارزشها) از جمله عوامل وحدتبخش در جامعه است که درونـی شـدن آنان در افراد ضامن امنیت ملی اسـت. در بررسی تأثیر ماهواره بـر بـاورها و ارزشهای دینی و عقیدتی لازم است بـه نـقش آن در خلق و القای ارزشهای نو که معمولا با ارزشهای دینی و ملی ما در تعارض است، تـوجه شـود. این امر در مورد کودکان و جوانان بـه عـنوان بـخشی از مخاطبان این رسـانه از حـساسیت بیشتری برخوردار است، چـرا کـه آنان به اقتضای شرایط سنی و به دلیل روحیه کنجکاوی، شجاعت و میل به اجتماعی شـدن، در پی تجربه امور نو ظهورند.
نظریه وابستگی، حاکی از آن است که افراد وابستگیها مـتفاوتی بـه رسانهها دارند و این وابستگیها از شـخصی بـه شخص دیگر و از گروهی به گروه دیگر و از فرهنگی به فرهنگ دیگر تفاوت میکند. استدلال آن، این است که بهطور خاص در جامعه جدید، مخاطبان وابستگی زیـادی بـه اطلاعات رسانههای جمعی دارنـد. در جـامعه توسعه یافته جدید بسیاری از اعمال زندگی و تجارت مستلزم اطلاعات تازه و قابل اعتماد است. این نظریه بر رابطه سهگانه رسانهها، مخاطبان و جامعه تأکید دارد. در هریک از سه واحد جامعه، رسانهها و مخاطبان، عواملی در افزایش یـا کـاهش میزان وابستگی رسانهها دخالت دارند. نظریه وابستگی از این نظر که بر روابط سهگانه جامعه، رسانه و مخاطبان به عنوان عواملی تعیینکننده در وابستگیهای رسانهای تأکید دارد حائز اهمیت است.
هر چـقدر وابستگی رسانهای در ارتباط با یک پیام ویژه بیشتر باشد، این احتمال که پیام، شناختها، احساسات و رفتارهای مـخاطب را تغییر دهد بیشتر است. یکی از نـیازهای اصـلی مـردم، کاهش ابهام است، در یک جامعۀ پیچیده جدید، موضوعات زیادی وجود دارد که مخاطب مـمکن اسـت راجع به آن ها اطمینان نداشته باشد و موارد جدیدی نیز بهطور دائم اضافه مـیشوند. ایـن ابـهام تشویشآور است و در نتیجه افراد ممکن است برای کاهش آن به رسانههای جمعی روی آورند. این امـر میتواند در تعریف و شکلدهی واقعیت قدرت زیادی به رسانهها بدهد.