رسانه ها و آموزش جنسی

والدین می دانند که رسانه ها چه تاثیر مهمی بر پرورش جنسیت فرزندانشان می گذارند. در جوامع امروزی – به ویژه در غرب – که بسیاری از برنامه های رسانه ها به روابط جنسی اشاره می کند ، شاید متناقض به نظر برسد که بخواهیم به بچه های خود بیاموزیم که مسائل جنسی خصوصی است […]

والدین می دانند که رسانه ها چه تاثیر مهمی بر پرورش جنسیت فرزندانشان می گذارند. در جوامع امروزی – به ویژه در غرب – که بسیاری از برنامه های رسانه ها به روابط جنسی اشاره می کند ، شاید متناقض به نظر برسد که بخواهیم به بچه های خود بیاموزیم که مسائل جنسی خصوصی است زیرا آنها با توجه به آنچه در جامعه مشاهده می کنند به هیچ وجه مسائل جنسی را خصوصی نمی یابند.
وسائل ارتباطی الکترونیک مانند اینترنت اغلب ارزش ها و اخلاقیات والدین را تایید نمی کنند اما به هر حال این واقعیت وجود دارد که رسانه ها در آموزش جنسی فرزندان ما نقشی فعال دارند.
از میان رسانه های مختلف ، تلویزیون – به ویژه شبکه های ماهواره ای – بیشترین تاثیر را در زندگی بچه ها می گذارد . این وسیله تقریبا در همه ی خانه ها وجود دارد و صفحه ی آن چشم ها و ذهن بچه های ما را روشن می کند و همواره بر انتخاب های آنها تاثیر می گذارد.
اگر بپذیریم که تلویزیون به بچه های ما آموزش می دهد باید از خود بپرسیم : (( چه چیزی را آموزش می دهد؟)) تلویزیون هم میتواند دوستی جالب ، هوشمند و سرگرم کننده باشد و هم دشمنی بسیار خشن که با پرده دری جنسی ، چهره ی واقعی زندگی را دگرگون می کند و ضد ارزش ها را از ارزش قلمداد می کند.
بچه ها به طور متوسط در هفته بیست و یک ساعت تلویزیون تماشا می کنند. در زمینه ی خشونت در تلویزیون و تاثیر آن بر رفتار خشونت آمیز در کودکان ، تحقیقات بی شماری انجام شده که صحت این موضوع را تایید می کند.
جنایت و خشونتی که در تلویزیون نشان داده می شود ده برابر بیشتر از چیزی است که در زندگی واقعی وجود دارد. درک این موضوع ساده است که خشونت در تلویزیون میتواند رفتارهای خشونت آمیز را در کودکان افزایش دهد و آنها را نسبت به این گونه رفتارها بی تفاوت کند.
تحقیقات پزشکی نیز نشان می دهد که بین تماشای بیش از حد تلویزیون و عدم موفقیت تحصیلی و چاقی در کودک رابطه وجود دارد.

رسانه ها و جنسیت
بین والدین و رسانه ها شکاف آشکاری وجود دارد. از یک سو والدین سعی می کنند که با رفتارهای خود و با نشان دادن تعهد عمیق شان نسبت به یکدیگر و احساس مسئولیت مشترکشان نسبت به خود، به یکدیگر و به فرزندانشان ، قاعده ی برخوردهای جنسی را برای بچه ها ترسیم کنند و از سوی دیگر برخی رسانه ها به بچه ها می آموزند که مسائل جنسی قابل تمسخر است و میتوان آن را سرسری گرفت.
برخی رسانه ها علاوه بر آن بر اهمیت و محوریت مسائل جنسی در زندگی بزرگسالان بیش از حد تاکید می کنند و در بسیاری از اوقات این پیام را انتقال می دهند که تنها چیزی که بزرگسالان به آن می اندیشند ، مسائل جنسی و خشونت است.
وقتی بین شخصیت های این برنامه ها برخوردهای جنسی پیش می آید به ندرت به تصمیم گیری مسئولانه و پیامدهای آینده ی کارهایشان اشاره میشود.
رسانه ها و واقعیت
مطالب رسانه ها ، همواره بچه ها را بمباران می کند ، از این رو والدین باید کاملا هوشیار باشند که البته این هوشیاری میتواند از جهات دیگر نیز مفید باشد.تصویری که تلویزیون از انسان ها نشان می دهد گاهی با افراد واقعی و زندگی واقعی تشابه چندانی ندارد این برنامه ها بر نقش مردها بیش از زن ها تاکید می کند ، به سفید پوستان بیشتر از قوم های دیگر می پردازد و به کار کسانی مانند پزشکان ، وکلا و قهرمانان ورزشی رنگ و جلایی غیرواقعی می بخشد.
لباس هایی که این شخصیت ها می پوشند از سوی طراحان ویژه تهیه می شود و صورتشان به کمک چهره پردازان ، آراسته میگردد و از طریق بهره مندی از جلوه های ویژه و نورپردازی ، ضعف ها و چین و چروک های چهره ی آنها پوشیده می ماند لذا آنچه از این فیلم ها تراوش می کند نوعی زیبایی دروغین است.
همچنین تصویری نیز که از توانایی اقتصادی عامه ی مردم نشان داده میشود ، تصویری دور از واقعیت است. قصه ی زندگی خیالی و پرزرق و برق ، جای داستان ساده ی تلاش مردم را برای دستیابی به اهداف معمولی زندگی می گیرد و زندگی واقعی مانند قصه های پریان نمایش داده می شود و بچه ها را مجذوب می کند. این برنامه ها بر نگرش بچه ها نسبت به خود و دنیای اطرافشان تاثیری جدی می گذارد.

رسانه ها چنان بر جنبه ی عاشقانه ی روابط مرد و زن تاکید می کنند که مرز بین عشق ، جاذبه ی جنسی ، عشق ناگهانی و گذرا و دوستی ، به شدت دچار ابهام می شود. مشکلات این شخصیت ها طی چند دقیقه و بدون بررسی نتیجه ی تصمیمات و اعمال غیر مسئولانه ی آنها حل میشود و همه ی ناراحتی ها و سوء تفاهم ها پس از مدتی کوتاه از بین می رود.
همه ی جنبه های زندگی راه حلی ساده و مشخص دارد و پایان همه چیز خوش است . در این گونه آثار به ندرت درباره ی این که شخصیت ها چگونه تصمیم می گیرند و چگونه به نتیجه می رسند صحبت می شود.
بسیاری از الگوها و عقایدی که از این فیلم ها جاری می شود و به ذهن کودکان نفوذ می کند ، اخلاقی نیست. ممکن است فردی بزرگسال که میتواند حقیقت ها را از تخیل تمییز دهد با دیدن صحنه ای آن را خیالی تشخیص دهد اما همین صحنه میتواند کودک ده ساله ای را گیج کند و بذر باورهایی را در ذهن او بکارد که میتواند به روابط آینده ی او آسیب بزند.
نکات کلیدی برای تماشای تلویزیون در خانواده:
• از تلویزیون به عنوان پرستار بچه یا هم سفره ی خود استفاده نکنید. اگر بچه ها تمام برنامه های تلویزیون را بدون انتخاب شما تماشا کنند ممکن است نتواننند تفاوت بین خوب و بد را در کنش های متقابل انسانی تشخیص دهند.
• برنامه هایی را که کودکان تماشا می کنند کنترل کنید آنها را با دیدی منتقدانه بنگرید و برنامه های مناسب را انتخاب کنید. سعی کنید برنامه هایی را که فرزندانتان تماشا می کنند ، ارزیابی کنید و به طور کلی نسبت به رسانه ها آگاهی خود را بالا ببرید.
• هر وقت تلویزیون را تماشا نمی کنید آن را خاموش کنید و نگذارید همیشه روشن باشد.
• به بچه ها نشان بدهید که تبلیغات تلویزیونی اسباب بازی ها را بهتر از آنچه هستند نشان می دهد. اگر امکان دارد یکی از این اسباب بازی ها را بخرید و خصوصیات واقعی آن را با آنچه در تبلیغ آن مطرح می شود مقایسه کنید.
• برای تلویزیون یک تماشاچی فعال باشید و جواب آن را بدهید. وقتی بچه ها می بینند که شما نسبت به محتوای برنامه ها دیدی نقادانه دارید آنها نیز ممکن است این دید را پیدا کنند.
• برنامه ها را با بچه های خود تماشا کنید و از موقعیت هایی که در خلال برنامه ها پدید می آید استفاده کنید و ارزش های خود و مسائل حساسی مانند روابط جنسی ، ایدز و رفتار غیراخلاقی را مرور کنید.

نویسنده این مطلب :

خانم خوش بیانی

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما