چند ساعت در فضای مجازی هستید؟

در حال حاضر نقش شبکه های اجتماعی در زندگی همه ما آنقدر پررنگ شده که نادیده گرفتن آن غیرممکن است. آنها حتی زندگی کودکان ما را هم تحت تاثیر قرار داده اند. بچه ای که هنوز راه رفتن بلد نیست اما صفحه شخصی در اینستاگرام دارد و کلیپ هایش هر روز توسط تعداد زیادی از […]

در حال حاضر نقش شبکه های اجتماعی در زندگی همه ما آنقدر پررنگ شده که نادیده گرفتن آن غیرممکن است. آنها حتی زندگی کودکان ما را هم تحت تاثیر قرار داده اند. بچه ای که هنوز راه رفتن بلد نیست اما صفحه شخصی در اینستاگرام دارد و کلیپ هایش هر روز توسط تعداد زیادی از مردم دیده می شود، کودک معمولی ای که با یک ویدئوی ساده ناگهان به شهرت می رسد یا بچه هایی که با عکس هایشان، بیزنس هایی مانند مدلینگ به راه انداخته اند!
در حقیقت شبکه های اجتماعی سبک زندگی مردم را در همه جای دنیا تحت تاثیر قرار داده است که مزایای آن نیز فراوان است اما این امکان می تواند آسیب ها و مشکلاتی را نیز به همراه داشته باشد. به همین دلیل قصد داریم در سلسله مطالبی به مزایا، مشکلات، آسیب ها و راهکارهایی برای استفاده درست از آن بپردازیم.
طبق آمار، ایرانی ها حدود ۵ تا ۹ ساعت از روز خود را صرف حضور در شبکه های اجتماعی می کنند؛ یعنی تقریبا برابر با یک شیفت کاری! این در حالی است که میانگین حضور جهانیان در شبکه های اجتماعی کمتر از دو ساعت است. این زیاده روی از هر کمبودی که سرچشمه گرفته باشد، حتما مسائل و تبعاتی به همراه دارد که بعضی از آنها را همین حالا هم می توانیم در جامعه ببینیم.

میل به دیده شدن؛ محرک اصلی
بخشی از مخاطبان شبکه های اجتماعی نوجوانان هستند. در حال حاضر دیدن یک گوشی موبایل هوشمند در دست بچه های ۱۲،۱۳ ساله اصلا موضوع عجیبی نیست. بچه هایی که اینترنت را هم به راحتی در اختیار دارند و در شبکه های مجازی چرخ می زنند. اما سوال اینجاست که آنها در این فضا به دنبال چه چیزی هستند و چه آسیب هایی ممکن است آنها را تهدید کند؟

فضای مجازی و شبکه های اجتماعی می تواند تاثیرات منفی و مثبت بسیاری داشته باشد اما در مورد قشر کودک و نوجوان تاثیر منفی آن بیشتر است. قرار گرفتن در این محیط برای بچه هایی که الگوی دیده شدن و جلب توجه بر آنها غالب است و امکان دیده شدن با سرعت بیشتر و در سطح وسیع تری با استفاده از شبکه های مجازی وجود دارد، بدون آموزش های درست می تواند باعث آسیب دیدن آنها شود.

خداحافظ مدرسه
ابتدایی ترین مشکلی که فعالیت نوجوانان در شبکه های اجتماعی ایجاد می کند ایجاد اختلال در تحصیل آنهاست. وقتی انرژی و تمرکز آنها معطوف به رقابت در این ماراتن برای دیده شدن وجود داشته باشد، طبیعی است که اشتغالات مهم تر مانند درس و مدرسه تحت تاثیر قرار بگیرد. اما وقتی حضور در فضای مجازی برای نوجوانان به اعتیاد تبدیل می شود مشکلات درسی آنها پررنگ تر می شود، برخی از آنها دچار اختلالات یادگیری می شوند و به تدریج علاقه و انگیزه درس خواندن را به کلی از دست می دهند. موارد ترک تحصیل در نوجوانانی که وقت زیادی را صرف شبکه های اجتماعی می کنند، بیشتر به چشم می خورد.

بچه اجتماعی یا خودشیفته بی خبر؟
وقتی نوجوان عکسی را در فضای مجازی از خودش منتشر می کند، بازخوردهای مختلفی دریافت می کند. عده ای از او تعریف و تمجید می کنند و کسانی هم پیدا می شوند که با تمسخر یا انتقاد به عکس او واکنش نشان می دهند. حقیقت این است که هر دو حالت آسیب هایی به دنبال دارند.
شاید در نگاه اول این طور به نظر برسد که تعریف و توجه مثبت دیگران می تواند باعث بالارفتن اعتماد به نفس او و ترغیب برای اجتماعی شدن و در جمع حضور داشتن شود اما برای نوجوانانی که شیفته دیده شدن و مورد توجه واقع شدن هستند، کامنت های غلوآمیز و غیرواقعی از تحسین دیگران می تواند خطرآفرین باشد. به جای بالا رفتن اعتماد به نفس، نوجوان ممکن است دچار اعتماد به نفس کاذب شود. وقتی معیار او از مورد قبول بودن، تعداد لایک یا کامنت های مثبت باشد و چنین ارزیابی ناقصی از خودش داشته باشد، ممکن است معیارهای حقیقی را گم کند و در مورد خودش به خودشیفتگی برسد.

کامنت پر احساس برای عکس منشوری!
از طرف دیگر این توجه و رغبت دیگران مخصوصا در مورد دختران نوجوان که نیاز به دیده شدن دارند، در مواردی به ابزار سوء استفاده از آنها تبدیل می شود. اگر چرخی در شبکه های اجتماعی بزنید با صفحه دختران کم سال زیادی روبه رو می شوید که عکس های نیمه عریان با آرایش های غلیظ از خودشان به اشتراک می گذارند که تعداد لایک ها و متن کامنت های پر از احساس و شور درباره آنها باعث تعجب و شگفتی شما می شود. اما کامنت های منفی، همراه با تحقیر، سرزنش و دست گذاشتن روی نقاط ضعف او نیز، می تواند به شدت باعث تخریب اعتماد به نفس نوجوان یا ترس او از قضاوت دیگران شود.
حتی نوجوانانی که به دلیل فضای محدود خانواده اجازه فعالیت در این شبکه های اجتماعی را ندارند نیز در معرض آسیب هستند. آنها خودشان را با هم سالانی مقایسه می کنند که دائم در این محیط حضور فعال دارند و از طرف عده ای مورد ستایش قرار می گیرند. نوجوانی که مورد توجه نیست و احساس کمبود محبت از طرف خانواده و اطرافیان دارد، در این شرایط ممکن است به اختلال بدشکلی ظاهری دچار شود. به این معنی که با مقایسه شرایط خودش با دیگران، احساس کند حتما چهره زشت یا اندام نامتناسبی دارد که مورد توجه دیگران نیست. این اختلال به عوارضی مثل بی اشتهایی عصبی، اضطراب و افسردگی منجر می شود.

«روابط زناشویی» به جای «عشق تینیجری»
دختران در حدود ۱۲ سالگی و پسران ۱۴ سالگی به بلوغ جنسی می رسند که این اتفاق همراه با گرایش هایی در آنها می شود. تمایل به ارتباط با جنس مخالف در دوره نوجوانی یک امر طبیعی است که در گذشته با یک ارتباط محدود این نیاز خودش را نشان می داد. به عنوان مثال نوشتن نامه هایی که شاید هرگز خوانده نمی شد، نگاه های دزدکی و از راه دور و به طور کلی احساسات و هیجاناتی که بدون ایجاد ارتباط کلامی یا شکل های دیگر بی علت ظهور می کرد و بعد از مدتی هم فراموش می شد. همه ما در دوره نوجوانی دچار این به اصطلاح «عشق تینیجری» شده ایم. اما این عشق ها نتیجه یک سری هیجانات و تغییرات مربوط به رشد است که به صورت گذرا بروز پیدا می کند و با رویاپردازی در مورد جنس مخالف خودش را نشان می دهد. اما در حال حاضر وجود شبکه های اجتماعی و ارتباط نزدیک نوجوانان با یکدیگر، باعث شده آنها در اثر این هیجانات به طور مستقیم وارد رابطه با یکدیگر شده و به عبارت دیگر به جای گذر از این دوره، درگیر آن می شوند.

ازدواج به سبک خاله بازی
این موضوع باعث بی پروایی جنسی در میان نوجوانان شده است. به همین دلیل مواردی دیده می شود که بچه ها در ۱۲،۱۳ سالگی اطلاعات کامل و دقیقی از رابطه جنسی دارند و حتی برخی آن را تجربه کرده اند. ارتباط های عاطفی، احساسی و حتی جنسی در بین این گروه از بچه ها دیده می شود. حتی اگر رابطه فیزیکی وجود نداشته باشد مکالمات جنسی (سکس چت) و تبادل عکس و فیلم پورن میان آنها وجود دارد. در این حالت نوجوان به نوعی درگیر روابط زناشویی است و موضوع دیگر تنها یک کنجکاوی راجع به جنس مخالف نیست. وارد شدن به رابطه در این سطح جدی، آن هم در سنین پایین می تواند آسیب های جدی نیز به دنبال داشته باشد؛ تمایل به ازدواج زودهنگام یکی از آنهاست که باعث شده امروز در جامعه شاهد ازدواج در سنین پایین باشیم. برخلاف گذشته که برخی دختران به اجبار یا در ناآگاهی خیلی زود ازدواج می کردند امروز دخترانی هستند که که با میل و اصرار خودشان در سنین پایین ازدواج می کنند. تنوع طلبی در رابطه های جنسی، خودارضایی و مشکلاتی از این دست پیامدهای دیگر این موضوع هستند.

نویسنده این مطلب :

خانم خوش بیانی

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما