اصل راهنمایی

تربیت در نظر بیشتر والدین چیزی جز تنبیه نیست؛ ولی واژه تربیت، در واقع به معنای تعلیم دادن یا پرورش، شامل مجموعه‌ای از روش‌های مثبت و منفی است. وقتی کودکان خود را تربیت می‌کنید، به آن ها می‌آموزید که چطور رفتار کنند. پیش از آن که انجام کاری را از آنها بخواهید، به آن ها […]

تربیت در نظر بیشتر والدین چیزی جز تنبیه نیست؛ ولی واژه تربیت، در واقع به معنای تعلیم دادن یا پرورش، شامل مجموعه‌ای از روش‌های مثبت و منفی است. وقتی کودکان خود را تربیت می‌کنید، به آن ها می‌آموزید که چطور رفتار کنند. پیش از آن که انجام کاری را از آنها بخواهید، به آن ها آموزش می‌دهید. شما برای آن ها قالب‌های رفتاری می‌سازید تا آن‌چه را که از آنها انتظار دارید، ببینند. پیوسته به آنها می‌گویید که انجام چه کاری درست است و در صورت لزوم به آنها یادآور می‌شوید که کدام عملشان شابیسته نیست.

 

تربیت موثر آن است که وقتی فرزند شما نیم نگاهی به شما می‌اندازد تا مطمئن شود عملی که انجام می‌دهد درست است یا نه، بگوییم: «درسته، خوبه». واکنش تربیتی در قبال کودکی که تازه راه افتاده و دارد به طرف پریز برق می‌رود، یک «نه» قاطع و محکم است. وقتی در حال تلفن زدن، فرزند خردسالتان می‌خواهد مکالمه تلفنی شما را قطع کرده با شما صحبت کند، تربیت صحیح آن است که به او توجه نکنید. اما اگر خود طفل تصمیم گرفت منتظر تمام شدن تلفن شما بشود، بهتر آن است که به او توجه کنید و نگاهی از سر لطف به او بیندازید.

 

اصول‌ چهارده‌ گـانۀ راهـنمایی

1) بـاید شرایطی فراهم شود که‌ کودک هنگام برخورد با مشکل، به فکر چاره‌جویی و پیدا‌ کردن راه حـل بیفتد. در این صورت،قدرت تفکر و اعتماد به‌ نفس در‌ وی پرورش خواهد یافت‌.

 

2) والدین‌ و مربیانی کـه در نقش‌ راهنما در بازی کـودکان مـشارکت‌ می‌کنند، باید از توسل به زور،خشونت‌ و سختگیری احتراز کنند و حتما باید با مدارا،ملایمت و در کمال صبر و حوصله به ایفای نقش‌ بپردازند. زیرا خشونت عواقب سوء تربیتی و آموزشی‌ خواهد داشت.

 

3) راهنما و مربی باید در برابر کودک‌ رفتاری کودکانه داشته باشند و در جریان‌ اجرای بازی او را مورد‌ نوازش‌، لطف و مرحمت قرار دهد.

 

4) در مواردی که نصیحت وسیله‌ای‌ برای ارشاد است، باید شرایط محیطی‌ آمـاده و عـاری از هرگونه عامل مخل باشد و نصیحت دور از چشم دیگران صورت‌ پذیرد.

 

5) از‌ آنجا‌ که چگونگی رفتار و کردار مربی و والدین در تکوین شخصیت‌ کودک تأثیر بسزایی دارد، راهنما باید مواظب اعمال و رفتار خود در حضور کودکان بـاشد تـا شرایط مساعدی برای‌ تربیت، آموزش‌ و ارائه‌‌ سرمشق فراهم‌ آورد.

 

6) ایجاد عادات صحیح‌ و پسندیده بر پایهء تفکر،از جمله وظایف راهنما در حین‌ بازی و اجرای برنامه‌های آموزشی در حضور کودکان است.

 

7) در حین بازی، راهـنما بـاید‌ به‌ گونه‌ای‌ عمل کند که کودک چون‌ و چرا‌ و تحقیق‌ را بیاموزد و تا به واقعیت، علم‌ و یقین نرسیده است، چیزی را نپذیرد و از آن تبعیت نکند.

 

8) رعایت اصل مساوات در بازی‌، از‌ مهم‌ترین‌ نکاتی است کـه بـاید مـورد توجه راهنما قرار‌ گیرد‌. ذکـر ایـن نـکته‌ ضروری است که حتی نباید به کودکی، به سبب داشتن هوش و ذکاوت بیشتر، امتیازات علنی داده‌ شود‌. اصل‌ قابل قبول‌ آن اسـت کـه بـاید همه کودکان در مقابل‌‌ کار، کوشش و اعمال برجستۀ خـود، مـورد تشویق قرار گیرند.

 

9) در بازی باید اصل تعدیل بین‌ افراط و تفریط مورد‌ توجه‌ راهنما‌ قرار گیرد. بنابراین، باید روش‌هایی اعـمال‌ شـود کـه کودک در همه‌ زمینه‌ها‌ رفتارمتعادل داشته باشد.کودکی که در یـک‌ جهت رشد کند،از درک حقایق سایر جهات‌ عاجز‌ خواهد‌ ماند. بنابراین، روش صحیح آن است که کودک در همهء زمینه‌ها رشد‌ مـتعادلی‌ داشـته‌ بـاشد.

 

10) یکی از اصول راهنمایی، تذکر است. بنابراین راهنمای موفق و آگاه در حین‌ بـازی‌ از‌ ایـن اصل غافل نخواهد شد.

 

11) بیشترین تغییرات رفتاری در کودک از طریق اعمال‌ و رفتار‌ راهنما صورت می‌گیرد، نه از طـریق زبـان او.

 

12) رعـایت احترام به کودک‌ و اهمیت‌ دادن‌ به شخصیت او در حین‌ بازی، از جمله وظایف راهـنماست.

 

13) اعـمال صـحیح به‌ هنگام‌ تبشیر، مژده دادن،انذار،بیم دادن و بر حذر داشتن از سوی راهنما،در‌ هدایت‌ و اصلاح‌ رفـتار کـودک مـؤثر است. رعایت‌ این جنبه‌ها در کنترل، نظارت و ارائه‌ رهنمودهای لازم در حین‌ بازی‌ ضروری‌ است.

 

14) استفاده از مـشورت در حـین‌ بازی و تصمیم‌گیری در موارد‌ خاص‌، موجب‌ ملکه شدن و رشد این خصیصه‌ در کودک خواهد شـد.

 

تـحولات ذهـنی در دوره کودکی و نوجوانی‌

1- دوره‌ حسی‌ – حرکتی، از تولد تا 2 سالگی:

در این دوره، تماس کودک با دنیای‌ خـارج‌ از طـریق حواس و به صورت‌ عملی است و او محیط را از این طریق‌ درک می‌کند. بنابراین‌، کودک‌ جهان را از طـریق حـواس درمـی‌یابد و از طریق‌ حرکت به آن پاسخ‌ می‌دهد‌. به این سبب، این دوره را حسی‌ – حرکتی‌‌ نامیده‌اند‌.

2- دوره پیش عملیاتی یـا شـهودی، از 2 تا‌ 7 سالگی‌:

در این دوره،پایه‌های‌ لازم عملیات منطقی در ذهن طرح‌ریزی‌ می‌شود.ولی به‌ اندازه‌ کـافی جـنبه‌ عـملیاتی به خود‌ نمی‌گیرد‌.به این‌ سبب‌، نام‌ آن را پیش عملیاتی گذاشته‌اند.زیرا‌ هنوز‌ قوانین،منطق اسـتواری پیـدا نـکرده‌اند.در این دوره،آنچه در دوره‌ حسی‌-حرکتی‌ در ذهن کودک ساخته‌ شده و او‌ را قادر به اسـتفاده‌ از‌ هـوش خود کرده است،جنبه‌ تجسمی‌ پیدا می‌کند. اما هنوز از ساخت‌های منطقی خبری‌ نیست.

 

3- دوره عملیاتی، از 7 تا‌ 12‌ سـالگی:

در ایـن مرحله، با‌ به‌ وجود‌ آمدن‌ دو ویژگی‌ مهم‌،دو ظرفیت جدید در‌ زمینه‌ روانی فـرد بـه وجود می‌آید. البته این‌ ویژگی‌ها لحظه‌ای اسـت و پایـه‌های آن در مـراحل‌ قبلی‌ پی‌ریزی شده است و کودک‌ می‌تواند از‌ عـملیات‌ عـینی استفاده‌ کند‌.

این‌ دو ویژگی عبارت‌اند از‌:

الف) تثبیت یا نگهداری ذهنی ماده.

ب) بازگشت‌پذیری به ایـن مـعنی که‌ در هر عملی امکان‌ بـازگشت‌ بـه نقطه‌ شـروع در ذهـن مـقدور‌ می‌گردد‌. با‌ وجود‌ آمدن‌ این ویـژگی‌ها،ذهـن‌ کودک‌ به‌ ابزاری منطقی مجهز می‌شود و در نظام‌ روانی وی منطقی مستقر می‌گردد کـه‌ هـمان منطق عینی‌ است‌. به‌ این سـبب، بدون این که خـود کـودک‌ متوجه‌ باشد‌، به‌‌ شیوه‌ای‌ مـنطقی‌ دربـاره اشیا عمل می‌کند و می‌اندیشد. این عملیات فقط در حضور اشیا در ذهن کودک انجام‌ مـی‌شود، نـه در غیاب آن ها.

 

4- دوره منطق ذهنی یـا صـوری از 12‌ تـا 16 سالگی:

در این مـرحله، تـحول‌ شناختی به حد اکـثر تـغییر ساختاری خود می‌رسد و بر اثر آن سلسله تغییراتی در ساخت روانی نوجوان پدید می‌آید.

در دورۀ قـبل، سـاخت‌ ذهنی‌ کودک‌ می‌توانست به صورت عـینی، در مـحدوده‌ای به عـملیات مـنطقی بـپردازد. ولی در این دوره،که دوره استعداد هـوش‌ انتزاعی است، نه تنها واقعیات به صورت‌ بارزتر و آسان‌تر در‌ معرض‌ عملیات ذهنی‌ قرار می‌گیرند، بـلکه واقـعیات جزئی از ممکن را تشکیل می‌دهند. به ایـن تـرتیب، نـوجوانی کـه در آسـتانۀ این مرحله اسـت، تـنها‌ به‌ واقعیات محدود تکیه نمی‌کند؛ بلکه‌ به‌ آنچه که در سطح ممکن نیز هست، می‌اندیشد.

 

خصوصیات بـارز کـودک در هـفت‌ سال اول زندگی

برخی از خصوصیات کودک در هفت سـال اول‌ زنـدگی‌ عـبارت اسـت از:

1- در‌ ایـن‌ سـنین، کودک متوجه امور محسوس و واقعیت‌های جهان خارج‌ است.

2- آگاهی‌های کودک در چهارچوب‌ امور محسوس و واقعیت‌های جهان‌ خارج محدود است.

3- کودک بیشتر تسلیم میل و رغبت‌های آنی است و به آیـنده توجهی‌‌ ندارد‌.

4- اراده او ناپایدار است و در برابر زور و فشار زود تسلیم می‌شود.

5- کودک موجودی عجول است و برای احتیاط ارزش قایل نیست.

6- اعمالش غالبا انعکاسی و از روی‌ تقلید است.

7- قدرت اندیشه، تعمیم‌ و نتیجه‌گیری‌ در او‌ بسیار محدود است.

8- در ایـن دوره،دورۀ کنجکاوی و پرسش است.

9- در سه سالگی، کنجکاوی و پرسش کودک به‌ اوج خود می‌رسد.

 

با تأملی در زمینۀ خصوصیات کودک‌ در هفت‌ سال‌ اول‌ زندگی، توجه به‌ پرسش‌های کودک حایز اهمیت می‌شود که از آن مهم‌تر، نـحوۀ پاسـخ دادن به‌ آن هاست‌.‌‌ این‌ پاسخ‌ها باید بسیار سنجیده‌ و حساب شده باشد. تا پایان این دوره، وضعیت کودک‌ از‌ نظر‌ جسمی، اخلاقی‌ و روانی در آینده تا حدودی روشـن‌ مـی‌شود و معلوم می‌گردد که در آینده‌ دارای بـنیه‌ای قوی، اخلاقی حسنه و… خواهد بود یا نه.

 

البته نباید در سنین بعد‌،نقش تربیترا از‌ نظر‌ دور داشت. کودک در هفت‌ سال اول زندگی،تحت تأثیر والدین و مربیان اسـت. شـخصیت او شکل گرفته‌ و فضایل و احـیانا رذایـل را از والدین و در درجه بعد از مربیان و اطرافیان نزدیک‌ خود‌ آموخته و در او به صورت ملکه‌ درآمده است.

 

براساس قواعد به اثبات رسیده و تعالیم اسلامی، کودک در هفت سال اول‌ زندگی آزاد و از آموزش رسمی معاف‌ است و می‌توان گـفت در ایـن‌ دوره‌، به‌ حال خود گذاشته می‌شود و تکلیف منظم‌ و شاقی به او تحمیل نمی‌گردد. به همین‌ دلیل، توصیه شده تربیت و آموزش در هفت سال اول زندگی در محیط خانواده‌ صورت گیرد.

در‌ اینجا‌ ذکر دو نکته‌ ضـروری اسـت:

الف) منظور از آزاد بـودن در این‌ دوره، بدین معنی نیست که کودک‌ هیچ‌گونه آموزشی نبیند. بلکه باید در این‌ سنین، به‌طور غیر مستقیم‌ بـا‌ بعضی‌ تکالیف آشنا و با تشویق‌های والدین به‌ این تکالیف علاقه‌مند گـردد تـا در سـنین‌ بعدی، با اشتیاق به انجام دادن آنها بپردازد؛ مثل تکالیف دینی، نماز و روزه…

 

ب) هرچند آزادی‌ برای‌‌ کودک‌ در این‌ دوره جـنبه‌ ‌ ‌حـیاتی‌ دارد‌ و انسان‌هایی که در کودکی از آزادی محروم‌ بوده‌اند، غالبا در بزرگسالی دچـار عـقده‌های روحـی و روانی فراوان‌ شده‌اند‌، با‌ این‌ حال، آزاد بودن کودک‌ در این سنین به‌ معنای‌ بی‌بند و باری مـطلق‌ نیست. زیرا کودک در هر صورت در اجتماع زندگی می‌کند و باید بداند و بیاموزد که آزادی او‌ نـباید‌ به‌ حقوق دیگران‌ صـدمه وارد کـند.

 

 

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما