انواع اختلالاتی را که ریشه در احساسات و هیجانات کودک، سازگاری او با محیط و … دارند، میتوان با این روش درمان کرد. افسردگی کودکان، ترس های کودکان، مشکلات رفتاری که ریشه اضطرابی دارند شب ادراری، ناخن جویدن، دروغ گفتن، پرخاشگری و … را میتوان با استفاده از این روش حل کرد. توصیه هایی […]
انواع اختلالاتی را که ریشه در احساسات و هیجانات کودک، سازگاری او با محیط و … دارند، میتوان با این روش درمان کرد. افسردگی کودکان، ترس های کودکان، مشکلات رفتاری که ریشه اضطرابی دارند شب ادراری، ناخن جویدن، دروغ گفتن، پرخاشگری و … را میتوان با استفاده از این روش حل کرد.
توصیه هایی برای والدین:
1- به بازی کودکان اهمیت دهیم؛ زیرا زندگی آن ها در بازی؛ شکل واقعی به خود می گیرد.
2- تلاش کنیم تا بازی های کودکان متناسب با فرهنگ و ارزش های خانواده باشد.
3- بادقت در تفکرات خلاق و پویایی کودکان در حال بازی می توانیم با چگونگی شخصیت آن ها بیشتر آشنا شویم.
4 – در بازی کودکان دخالت نکنیم اما راهنما و کمک کننده خوبی باشیم.
5- با همبازی شدن با کودکان راه دوستی ها را باز کنیم و راه پنهان کاری های دوره ی نوجوانی را ببندیم.
6- کاری کنیم که بازی به صورت تجربه ای لذت بخش در ذهن کودک باقی بماند.
7- برای متوقف کردن بازی از امرو نهی استفاده نکنیم.
8- با توجّه به روحیه ی کنجکاو کودک؛ به گونه ای او راهنمایی کنیم که به تفکر مثبت و اندیشه خلاق و سازنده دست یابد.
9- مراقب باشیم که محیط بازی موجب آسیب جسمی؛ فکری و یا روانی نباشد.
10- در انتخاب نوع بازی ؛ جنس و توانایی های فرزندانمان توجّه کنیم.
11- نوع و مدّت زمان بازی فرزندانمان را طوری کنترل کنیم که از فشارهای هیجانی و روحی بیش از حد دور باشد (به ویژه بازی های رایانه ای).
12- برای انتخاب الگوهای صحیح؛ زمینه ی مناسبی را برای بازی های تقلیدی کودکانمان فراهم نماییم.
13- از محدود کردن کودک در هنگام بازی بپرهیزیم.
14- وسایل بازی را متناسب سن و رشد جسمی و ذهنی کودک تهیه کنیم.
15- آداب اجتماعی و چگونگی رفتار با دیگران را ضمن همبازی شدن با کودکان می توانیم به صورت غیر مستقیم به آن ها بیاموزیم.
16- به مطالب و نحوه ی بیان کودکان در بازی به خوبی توجّه کنیم زیرا احساسات و مشکلات زندگی واقعی آن ها دربازی منعکس می شود.
17- برای انتخاب همبازی های خوب؛ فرزندانمان را غیر مستقیم راهنمایی کنیم؛ زیرا رفتارهای یک همبازی خوب تأثیر بسیار مثبتی در آینده ی او خواهد داشت.
18- اگر در حضور فرزند مان با وسایل موجود درخانه برای او اسباب بازی (ماشین؛ عروسک و… ) بسازیم؛ ارتباط عاطفی میان ما و کودکمان تقویت خواهد شد.
19- برای تقویت حس همکاری ومسؤولیت پذیری فرزندانمان با او توافق کنیم که پس ار بازی؛ اسباب بازی های خود را جمع کرده و سرجایش بگذارد و گرنه دفعه بعد اجازه استفاده از آن ها را نخواهد داشت.
20- از فرزندانمان بخواهیم که اجازه دهد تا همبازی هایش از اسباب بازی های او استفاده کنند؛ زیرا این کار موجب تقویت حس نوع دوستی و تسهیل در ارتباط با دیگران می شود.
21- اسباب بازی گران قیمت ممکن است وسیله بازی مفیدی نباشد. هنگام خرید توجّه داشته باشیم که اسباب بازی باید بتواند قدرت خلاقیت و سازندگی فرزندانمان را رشد دهد. وسایل بازی جور کردنی؛ پازل ها؛ خمیر بازی؛ گل رُس و… اسباب بازی های مناسبی به شمار می روند.
22- اگر کودکان در هنگام بازی باهم اختلاف پیدا کردند اجازه بدهیم خودشان مشکل را حل کنند. در صورتی که اختلاف در صورتی که اختلاف تشدید شود فقط آن ها را از هم جدا کنبم و هرگز از یکی از طرفین؛ جانبداری نکنیم.
23- در محیط بازی گروهی مثل زمین بازی کودکان در پارک ها؛ اجازه دهیم بچه ها با هم دوست شوند و بازی کنند؛ از وارد شدن به محیط بازی کودکان بپرهیزیم.
24- از همبازی شدن کودکان با افراد بزرگتر از خود به ویژه «نوجوانان و جوانان» اکیداً جلوگیری کنیم.
25- کودکان همواره نیازمند بازی هستند؛ پس اسباب بازی های مناسب هر مکان را همراه خود داشته باشیم.
26- کودکان باید به مجموعه ای از بازی های جسمی؛ اجتماعی؛ عاطفی و ذهنی بپردازند.
هنگامی که فقط یکی از بازی ها را انجام می دهند (مثلاً بازی های رایانه ای)؛ از رشد اجتماعی؛ جسمی وعاطفی محروم شده و احتمال بروز عصبانیت و پرخاشگری در آن ها افزایش می یابد.
بازیدرمانی انفرادی:
به علت داخل نشدن عناصر انتقاد و تشویق در محیط درمان، درمان فردی به مراتب آسانتر و کاراتر از درمان گروهی است.
بازیدرمانی گروهی:
در بازی درمانی گروهی ترجیحاً دختر و پسر را از هم جدا میکنند. در ضمن اصل بازتاب احساسات و نقطهنظرهای کودک با دقت بیشتری باید حفظ شود تا کودک احساس نکند با سایر بچههای گروه مقایسه میشود؛ چه لفظ تحسین و چه لفظ انتقاد چنین احساسی را ایجاد میکند. برای مثال اگر کودکی کار مثبتی انجام داد نباید از کلمات «آن میداند چه کاری انجام بدهد»استفاده کرد و اگر کودکی بیهدف به گذراندن وقت خود مشغول بود نباید گفت «تو مثل اینکه نمیدانی چه کار بکنی؟». درمانگر باید احتیاط کافی بکار ببرد تا مبادا تمرکز واکنش هایی بر روی یک کودک به بهای بیتوجهی به کودکان دیگر تمام شود. درمانگر باید کوشش کند تا عقبترین کودک عضو گروه وارد جرگه ارتباط شود؛ حتی اگر آن فقط یک لبخند دوستانه باشد.
بازیدرمانی گروهی از لحاظ اینکه حضور کودکان دیگر در اتاق، تنشهای درونی کودک را کاهش میدهد و نسبت به درمانگر واکنش طبیعیتر خواهد داشت و بطورکلی دامنة گسترش ارتباط بین درمانگر و کودک را افزایش میدهد مفید است.
چگونه کودک را وارد اتاق بازی کنیم؟
برخوردهای کودکان در اتاق بازی از دامنه ترس همراه با اشکریختن و حالاتی شبیه هیستریک شروع میشود تا فعالیت های گستاخانه اکتشافی در اولین جلسه که حاکی از صمیمیت است. ارتباط با کودک را از طریق سلام و احوالپرسی شروع میکنیم. ما به کودک میگوییم «آن عروسکی که روی میزه دوست داری؟» در اینجا اکثر بچهها با خنده جواب مثبت میدهند و وارد اتاق بازی میشوند ولی تعدادی از بچهها ممکن است برخورد دیگری داشته باشند برای مثال میگریزند یا میگویند نه!
احتمال چنین امری هست. احتمال فراوان وجود دارد که کودک در پاسخ به سلام یک درمانگر پشت خود را به او بکند؛ در چنین شرایطی اصلاً نباید از زور استفاده کرد. حتی نباید جملاتی مثل این که «ای وای چه اسباببازیهای قشنگی، آنجا پر از عروسک و ماشینه. تو که آن ها را دوست داری، مگر نه؟» را گفت؛ زیرا با این سؤال آخر در واقع شما مسؤلیت تصمیمگیری داشتید نه کودک.
در چنین شرایطی درمانگر باید از خطاب سوم شخص استفاده کند و بگوید: «بچههای زیادی اینجا میآیند و از اتاق ما خوششان میآید». اگر کودک باز قیافهای منفی گرفت و علاقهای به اتاق بازی نداشت، درمانگر باید بگوید «تو از این عصبانی هستی که تو را اینجا آوردهاند»، «تو دوست نداری کسی با تو اینجوری رفتار کند» یا بگوید «مثل اینکه تو دوست نداری با من صحبت کنی چون تو من را نمیشناسی؟».
بین این سؤالات پرسشی کمی هم توقف میکنیم تا کودک احساسات خود را نمایان کند. «تو میخواهی برگردی خانه (کلاس)، بهرحال اتاق بازی آنجاست»، «میخواهی قبل از اینکه به خانه برگردی (یا به کلاس برگردی) یکسری به آنجا بزنی؟». اگر باز هم مثمرثمر نشد میگوییم قبل از اینکه به خانه برگردی باید در دفتر منتظر باشی، حالا خودت انتخاب کن!
میخواهی در دفتر باشی یا در اتاق بازی؟ اگر باز هم نتیجه نداد هرگز از زور استفاده نمیکنیم و روی به گروهدرمانی میآوریم تا از تنشهای بچه کاسته شود. بعد از وارد شدن در اتاق بازی کودک را کاملاً در انتخاب بازی آزاد میگذاریم و هرگز کارهای انجام شده توسط کودک را تحسین نمیکنیم چون این عمل از سوی کودک به عنوان مراقبت تلقی میشود و بعدها جملاتی شبیه اینکه معلم مواظبمان هست را بیان میکنند.