ناهنجاری اختلال در تمرکز

بروز سندروم اسپرگر از سن ۶ سالگی به بعد نمایان می شود. معمولاً این بیماری از زمان ۲ سالگی به بعد ایجاد می شود، متأسفانه پزشکان در معاینات دوره ای کودک، تنها به معاینات بدنی و رشد جسمی وی می پردازند و توجّهی به رشد روحی و ناهنجاری های رشدی او در این زمینه ندارند. […]

بروز سندروم اسپرگر از سن ۶ سالگی به بعد نمایان می شود. معمولاً این بیماری از زمان ۲ سالگی به بعد ایجاد می شود، متأسفانه پزشکان در معاینات دوره ای کودک، تنها به معاینات بدنی و رشد جسمی وی می پردازند و توجّهی به رشد روحی و ناهنجاری های رشدی او در این زمینه ندارند. تا در نهایت علائم این بیماری در شروع مدرسه، بروز می کند، بیشتر پزشکان این بیماری را به اشتباه «آتیستیک» (درخودماندگی) تشخیص می دهند، در مواقعی هم از گفتن حقیقت به والدین خودداری می کنند، چرا که برای تمام خانواده ها داشتن فرزندی «فعّال و انرژیک» یک افتخار است نه این که یک کودک «آتیستیک».

.

پزشکان متخصص در این زمینه، بر اساس رفتارهای کودک، بیماری وی را طبقه بندی می کنند. در بیشتر کودکان علائم ناهنجاری کمبود توجه با سندروم اسپرگر بسیار شبیه به هم هستند امّا در واقع تفاوت های بارزی بین این دو ناهنجاری وجود دارد. پزشکان آسپایس (aspies) «اختلال در تعاملات اجتماعی» یا «فرضیه ذهنی» می خوانند، «فرضیه ذهنی» در واقع، به معنی این است که هر کسی درک این را داشته باشد که احساسات، افکار، اهداف و آرزوهای افراد مختلف در مقایسه با خود در اجتماع متفاوت است. کودکان نرمال، بطور طبیعی می توانند در مدرسه و اجتماع، با زبان، چشم، حرکات و … مفهوم خود را رسانده و ارتباط برقرار کنند و در نهایت با در نظرگرفتن توقعات و انتظاراتشان به اهداف خود برسند، در حالیکه کودکان آسپایس این توانایی را ندارند.

.

به نوعی می توان این طور گفت، ناهنجاری اختلال در توجه، یک تغییر رفتاریست در حالی که سندروم اسپرگر خود از بدو تولد در بیمار به عنوان یک حالت مادرزادی وجود دارد. مبتلایان به هر دو ناهنجاری فوق، رفتاری عصبی، خشن دارند و به تندی و با صدای بلند حرف می زنند. در واقع هر دو اختلال در برقراری روابط اجتماعی و عدم تعادل رفتاریست.

کودکی که ناهنجاری عدم تمرکز حواس دارد، می داند چه کار باید بکند امّا فراموش می کند، در حالی که کودکی که آسپایس دارد واقعاً نمی داند چه کار کند. آنها از رابطه ی اجتماعی و ارتباطات بین دو نفر، درکی ندارند. حتّی خود او نیز نمی داند که اگر هم بخواهد با کسی حرف بزند، صرفاً طرف مقابل را از حرف هایش کلافه و خسته می کند.از طرفی، این کودکان به خودی خود، کنترلی بر حرفهایشان ندارند و خود نیز شاید چیزی از آن ها نفهمند.

.

این کودک، همانند کودکان دارای ناهنجاری عدم تمرکز، عمدتاً قدرت تمرکز ندارند، فراموش کار و آشفته هستد، امّا با این تفاوت که کودکان آسپایس هیچ قدرت تشخیصی ندارند. آن ها تنها به چیزهایی که در محیط اطرافشان از نظر آن ها مهمّ است توجّه می کنند. وقتی آموزگار او چیزی روی تخته می نویسد، از نظرش مهم است و تنها آن را می ماند، امّا اصلاً به این موضوع توجّه ندارد که آن نوشته ها را باید برای امتحان یا جلسه بعدی به خاطر بسپارد! آن ها همواره به مسائل جزئی و بی اهمیّت فکر می کنند و از موارد مهمّ و اصلی غافل هستند، آن ها قوانین و روش های زندگی را نمی دانند. در حالی که کودکان «ناهنجاری عدم تمرکز» تنها به مسائل ریز و جزئی فکر نمی کنند. و کاملاً به قوانین و اصول امور آگاه هستند، فقط نمی توانند تسلط و تمرکز کنند. کودکان آسپایس در عالم خیال، برای خود دنیای و افکاری کاذب دارند که همه جا با آن ها همراهند. آن ها شاید ساعت ها در افکار خود، بازی کامپیوتری می کنند، کتاب و موسیقی گوش می دهند و در اعمال و رفتار آن ها هیچ اثری از انگیزه یا فعالیتی مثبت دیده نمی شود.

.

او در دنیای تخیّلی و افکار و رویاهایش، تحت روش و الگوهای ساخته ذهن خود پیش می رود. کودکان مبتلا به عدم تمرکز نیز دچار این حالات گیجی و عدم تعادل هستند امّا به دلایل دیگر. به طور مثال، در کارهای روزمره خود، به علّت عدم اطمینان از انجام آن ها، دائماً در مورد آن شک دارند. (سوالاتی مثل، آیا مسواکم را درست زدم؟ بند کفشهایم را درست بستم؟ ….)

.

به دلیل شباهت زیاد علائم این بیماری ها با دیگر سندروم ها، تشخیص دقیق بیماری در یک کودک ممکن است سال ها با آزمایشات و احتمالات زیاد، انجام گیرد. مشکل اصلی این است که بسیاری از کودکان در مصرف داروها، روان درمانی ها و … همکاری لازم را نمی کنند. اگر هم شرایط قبول کند، به دلیل زمان زیاد تشخیص و طول درمان، از همکلاسی ها و هم سن و سال های خود عقب می افتد.

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما