خانواده پایه اساسی اجتماع و سلول سازنده زندگی است و در وسیعترین مفهوم کلمه، خاستگاه اعضای خویش و پناهگاه آنان است. خانواده نهادی است که به اعضای خود احساس امنیت و آرامش میبخشد و طی هزاران سال پایدارترین و موثرترین وسیله حفظ ویژگی های فرهنگی و عامل انتقال آنها به نسلهای بعدی بوده است. لذا […]
خانواده پایه اساسی اجتماع و سلول سازنده زندگی است و در وسیعترین مفهوم کلمه، خاستگاه اعضای خویش و پناهگاه آنان است. خانواده نهادی است که به اعضای خود احساس امنیت و آرامش میبخشد و طی هزاران سال پایدارترین و موثرترین وسیله حفظ ویژگی های فرهنگی و عامل انتقال آنها به نسلهای بعدی بوده است. لذا آسیب وارد شدن به این نهاد، نه تنها زن و مرد را به شدت متاثر می گرداند، بلکه فرزندان بخصوص کودکان در این زمینه دچار مشکلات جدی میگردند.
لذا با افزایش سریع طلاق در سال های اخیر، روانشناسان و محققان به تدریج به اهمیت این واقعه پراسترس در رشد و سازگاری کودکان پی برده اند. تحقیقات زیادی انجام شده است که نشان می دهد طلاق والدین حداقل در کوتاه مدت بر کودکان تاثیر منفی میگذارد.
طلاق تاثیرات بلند مدت هم دارد. در بسیاری از موارد، شخص در نوجوانی و بزرگسالی همچنان تحت تاثیر طلاق والدینش است. ولی نباید فراموش کنیم که طلاق بر تمام کودکان تاثیرات بلندمدت نمیگذارد. بسیاری از کودکان به نحو حیرت آوری با استرس جدایی والدین کنار میآیند و در جمیع شئونات زندگی با قابلیت و توانمندی عمل میکنند. به همین دلیل نیز تحقیقات از بررسی اثرات منفی طلاق، به تعریف عواملی که میانجی سازگاری کودکان با استرسهای طلاق میباشند و تعیین میکنند کدام کودک با استرس های طلاق منطبق شده و کدام کودک مشکلدار بماند، کشیده شده است.