
معلمی موفق است که ترس و اجبار را در محیط آموزشی به حداقل برساند. استفاده از روشهای خلاقانه هنگام تدریس بر دانش آموز اثر مثبت میگذارد، چراکه تدریس اگر توأم با بازی باشد و محیط سرد و بی روح نباشد، کودکان را از رفتن به مدرسه دلسرد نمیکند. معلمها مخصوصا اشخاصی که با دانش آموزان […]
معلمی موفق است که ترس و اجبار را در محیط آموزشی به حداقل برساند.
استفاده از روشهای خلاقانه هنگام تدریس بر دانش آموز اثر مثبت میگذارد، چراکه تدریس اگر توأم با بازی باشد و محیط سرد و بی روح نباشد، کودکان را از رفتن به مدرسه دلسرد نمیکند.
معلمها مخصوصا اشخاصی که با دانش آموزان دبستانی سر و کار دارند باید چهره گشاده داشته و شوخ طبع باشند تا بتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند.
باید معلمها با دانش آموزان همدلی کنند، اگر دانش آموزی ناراحت یا گوشه گیر شده است، باید معلم مشکل را جویا شود، چراکه حس صمیمیت و نزدیکی ایجاد میشود.
معلمها باید بدانند که اگر دانش آموزی در درسش ضعیف است، جلوی سایر دانش آموزان او را تحقیر نکنند، همچنین از عملکرد تحصیلی پایین یک دانش آموز جلوی سایر مادران گله نکنند.
معلمها حتی به شوخی هم که شده با القاب و الفاظ نامتعارف دانش آموزان را خطاب نکنند، چراکه ممکن است حس ناخوشایندی را در او ایجاد کنند.
معلمها نباید بین دانش آموزان تبعیض قائل شوند، اگر از یک دانش آموز تعریف و تمجید افراطی شود، تصویری خوبی نسبت به معلم در ذهن سایر دانش آموزان ایجاد نمیشود.
یک معلم باید سلامت روان داشته باشد و بتواند خشم خود را کنترل کند، اگر معلم خلق پایین دارد باید تنظیم هیجانی داشته باشد و با روی گشاده وارد کلاس شود.
معلمها باید علائم اختلالات روانی و مشکلات دوران کودکی را بشناسند تا بتوانند تشخیص دهند که اگر مشکلی در درس دانش آموز وجود دارد به مشکلات روانشناختی او باز میگردد، چراکه کودکی که بیش فعال است تمرکز و توجه ندارد و دست خودش نیست، لذا باید ریشه مشکل را در دانش آموز پیدا کنند و با پدر و مادر او نیز صحبت کنند.