نباید در مورد اهمیت عوامل عاطفی راه اغراق پوییـد، شـک نـیست که کودکان مبتلا به لکنت زبان، غالبا دارای مشکلات عاطفی هستند، اما حالت عاطفی آن ها اکثر اوقات بـیشتر بـه منزله نتیجه نقص دستگاه تکلم آنان است تا علت آن. وانگهی پارهای از کودکان الکـن فـاقد مـشکلات عاطفی هستند و بسیاری از کودکان […]
نباید در مورد اهمیت عوامل عاطفی راه اغراق پوییـد، شـک نـیست که کودکان مبتلا به لکنت زبان، غالبا دارای مشکلات عاطفی هستند، اما حالت عاطفی آن ها اکثر اوقات بـیشتر بـه منزله نتیجه نقص دستگاه تکلم آنان است تا علت آن. وانگهی پارهای از کودکان الکـن فـاقد مـشکلات عاطفی هستند و بسیاری از کودکان عاطفی مبتلا به لکنت زبان نیستند و نقش عواطف حتی در مورد لکـنت زبان بیشتر بصورت آشکار کننده یک نوع ضعف و یا کمبود روانی و حرکتی اسـت که تا موقع بـروز لکـنت زبان در حالت رکود بودهاست.
نظرات دیگری در باب علل پیدایش لکنت زبان آمدهاست که به برخی از آنها نیز اشاره مینمائیم.
۱- فرضیه استعداد ذاتی.
صاحبان این فرضیه بوجود دو عامل معتقد میباشند یکی اسـتعداد مزاجی پنهان،که از راه توراث به شخص منتقل میگردد و دوّم عوامل روحی که سبب بروز این استعداد میگردد.دلیل این دسته دانشمندان آماری است که برطبق آن در ۵۶% خانوادههای، افراد الکن، اشخاصی به لکـنت زبـان مبتلا بودهاند. این نوع آمار گرچه برای اثبات ارثی بودن این آشگفتی کافی نیست ولی میتواند بعنوان دلیلی در تائید این احتمال بکار رود.
۲- فرضیه عصبی
این نظریه آسیبهای وارده بر مغز کـه در اثـر ضربهها یا بیماریهای زمان تولد پدید آمدهاند را بعنوان عامل مولد لکنت زبان ذکر مینماید و بعضی دیگر معتقدند که اغلب الکنها قبل از این اختلال دچار بیماری های عفونی سخت بودهاند ایـن فـرضیه نقش عوامل روانی را در ایجاد اینگونه علامات، تقریبا به هیچ می انگارد.
۳- فرضیه عصبی – روانی
فرضیه دیگری نیز ذکر شده که درآن دخالت عوامل عصبی و روانی، هردو مورد توجه قرار گرفتهاست مـثلاعـده زیـادی که تحت تأثیر کشمکشهای عـاطفی و فـشارهای شـدید قرار گرفتهبودند و به لکنت زبان دچار شدند، پس از اختتام فشار، لکنت زبانشان نیز از بین رفت ولی به هرحال هنوز دلایل کافی جهت اثـبات نـظریه فـوق بدست نیامدهاست. باید متذکر شد که در غالب الکـنها،عـلائم اختلال عاطفی از قبیل تشویق و کشمکش درونی و احساس حقارت ناامنی و ترس از روبرو شدن با اجتماع وجود دارد.