يكي از روشهاي بسيار مؤثر در نهادينه كردن حـجاب و عـفاف در كودكان، تشويق است. تشويق، شيوهاي مناسب براي انگيزش به سوي كارهاي مثبت ميباشد و كودك و نوجوان را به انجام رفتار نيک تحريض و ترغيب ميكند. اميرالمؤمنين علي (ع) درباره نقش پاداش و كيفر در تربيت آدمي ميفرمايد: «خـداي سـبحان، پاداش را بر […]
يكي از روشهاي بسيار مؤثر در نهادينه كردن حـجاب و عـفاف در كودكان، تشويق است. تشويق، شيوهاي مناسب براي انگيزش به سوي كارهاي مثبت ميباشد و كودك و نوجوان را به انجام رفتار نيک تحريض و ترغيب ميكند. اميرالمؤمنين علي (ع) درباره نقش پاداش و كيفر در تربيت آدمي ميفرمايد: «خـداي سـبحان، پاداش را بر طـاعت و كيفر را بر معصيت خود قرار داده است تا بندگانش را از عذاب خويش باز دارد و به سوي بهشت روانه سازد».
مـقصود از تشويق، پاسخ مثبت در برابر رفتار مطلوب كودک (متربي) است كه آن را به صورت ابـراز مـهرورزي، واگـذاري مسؤليت مناسب به كودک، دادن پاداش و… ميتوان نشان داد. تنبيه، نقطه مقابل تشويق است. مقصود از تنبيه پاسخ منفي بـه رفـتار نامطلوب متربي است كه با نگاه سرد به كودک هنگام عمل منفي، روي برگرداندن از او، بياعتنايي بـه كودک هـنگام انـجام عمل نامطلوب، تغيير چهره، محروم كردن كودك از چيزهايي كه دوست دارد، جريمه كردن و… ميتوان آن را ابراز كرد.
ابن سينا، فيلسوف و انـديشمند بزرگ اسلام، تشويق را ضمانت اجراي تعليم و تربيت و مصاديق تشويق و تنبيه را متنوع و متعدد مـيداند. وي معتقد است كه واكنش مـربي در بـرابر رفتار ناپسند متربي بايد متناسب و تدريجي باشد؛ ابتدا روگرداني، سپس ترشرويي، پس از آن ترساندن و آنگاه توبيخ است و مربي در شرايط خاص ميتواند به تنبيه بدني روي آورد.
براي برانگيختن كودكان و نوجوانان به سوي حجاب، بهتر است روش اصـلي، تشويق باشد؛ زيرا تعليم و تربيت اسلامي بر سهولت، محبت و ملاطفت تأکيد دارد و از سوي ديگر، با تشويق ميتوان انگيزه و ميل کودک به مهر و محبت و قدرداني را تأمين و اعتماد او را جلب كرد. اگر تشويق، مؤثر نباشد و خطا و تـخلفي از مـتربي سر بزند، براي آگاهي دادن به او و جلوگيري از اهمال كاري در انجام امور ديني، ميتوان ابتدا به انذار و سپس به تنبيه روي آورد. منظور از تنبيه در اينجا تنبيه بدني نيست؛ بلكه استفاده از روشهايي است كه كودک را از انجام كارهـاي نـامطلوب (مثل نماز نخواندن) ناخشنود كند؛ بيتوجهي، قهر كوتاه مدت، سرزنش، محرومسازي و امثال آن از شيوههاي تنبيهي است كه بهتر است جايگزين تنبيه بدني شود.
يكي از سرمايههاي فطري و ذخـاير طـبيعي كه به مقتضاي حكمت الهي در باطن انسان مستقر شده، انگيزه حب ذات است. هر کس بيش از هر چيز، به خود علاقه دارد و از روي فطرت عاشق و شيفته خويشتن است، به گونهاي که هيچ چـيز در نـظر آدمـي به اندازه خودش عزيز و مـحبوب نـيست. از سـوي ديگر، خداوند عشق به كمال مطلق و انزجار از نقص را در وجود انسان قرار داده و هر انساني به صورت فطري متمايل به كاملتر شـدن و پيشـرفت اسـت. تشويق باعث ميشود كودک يا نوجوان از كار خود احساس لذت و از خود احـساس رضـايت كند، نتيجه اين چرخه، تكرار رفتار است. تشويق، موجب پيدايش نشاط و رفع كسالت در فرد ميگردد و وقتي اين حالت ايجاد شد، اشـتياقش بـرانگيخته شـده و زمينه رشد و كمال او فراهم ميگردد.
- نكتههايي درباره تشويق و تنبيه
بـراي جلوگيري از زيانها و خطرات تنبيه كه ممكن است براي كودک داشته باشد، رعايت اين نكات اهميت دارد:
الف) بايد عمل (مثلا حجاب و عفاف) را تـحسين كرد، نـه كودك را؛ يعني بايد او را متوجه كنيم كه آنچه ارزشمند است، عمل و صفت اوست.
ب) تـشويق بـايد به جا و به موقع و متناسب با نوع رفتار باشد و روحيه شخص در انتخاب شكل آن (زباني، رفتاري، مـالي، مـعنوي و…) در نـظر گرفته شود.
ج) تشويق بايد باعث ترغيب ديگران شود، نه موجب دلسـردي آنـان.
د) تشويق بايد به اندازه و معقول باشد و از حد تجاوز نكند؛ زيرا در اين صورت موجب غـرور شـخص مـيشود، كمتر از اندازه نيز نبايد باشد؛ زيرا نتيجه مطلوب خود را از دست ميدهد.
هـ) تشويق وسيله ايجاد انـگيزه اسـت. بـنابراين، نبايد به صورت هدف درآيد و تمام ذهن و فكر كودك را به خود مشغول سازد؛ زيرا در اين صـورت، نـقش بازنده پيدا ميكند.
هنگام تشويق بايد علت آن را به کودک بگوييد و اين عمل بايد به گونهاي باشد كه او خـود را مـستحق آن ببيند و آن را در درون تأييد كند. تشويق در جمع اثر بيشتري دارد. در مورد تنبيه نيز بـايد بـه نكات مهمي توجه نمود كه رعايت آن ها در تـرغيب كودكان و نـوجوانان بـراي حفظ حجاب موثر است؛ اين نکات عبارتند از:
الف) تـنبيه، از آخـرين گزينههاي تربيت است. بنابراين، بهتر اين است که پس از ساير روشهاي تربيتي به كار گـرفته شـود. بايد هدف تنبيه، تربيت فـرزند بـاشد نه تـخليه روانـي مـربي يا والدين.
ج) تنبيه كردن به صورت اخم، قهر كوتاه مدت و يا گرفتن امکانات ( به صورت منطقي) باشد و از تنبيه بدني خودداري شود.
د) تـنبيه بـايد به گونهاي باشد كه كودک به اشتباه خـود پي ببرد، نه اينكه بـاعث بـه وجود آمدن عقدههاي دروني در آنـان شـود.
هـ) تنبيه نبايد باعث سرخوردگي كودک شود.