والدین، الگوی صداقت

صداقت و درستی، از نحوه ی برخورد و رفتار ما به فرزندان مان منتقل می شود، نه از طریق دستورات و امر و نهی ما،در این مورد باید کمی به عقب برگردیم،و الگوی رفتاریی را که از خود به بچّه ها ارائه داده ایم،مورد نقد و بررسی قرار دهیم.به این موضوع فکر کرده اید که […]

صداقت و درستی، از نحوه ی برخورد و رفتار ما به فرزندان مان منتقل می شود، نه از طریق دستورات و امر و نهی ما،در این مورد باید کمی به عقب برگردیم،و الگوی رفتاریی را که از خود به بچّه ها ارائه داده ایم،مورد نقد و بررسی قرار دهیم.به این موضوع فکر کرده اید که آیا از فرزندان خود خواسته ایم،که به ما دروغ بگویند؟

 

آیا تا به حال پیش آمده وقتی که نمی خواهیم با کسی که تلفنی با ما تماس گرفته،صحبت کنیم،در گوش فرزند خود زمزمه کرده باشیم،«بگو، من خانه نیستم.» آیا فرزندان ما تا به حال شاهد این بوده اند که یکی از والدین با صدای گرفته و مریض،با فرد دیگری تلفنی صحبت کند و بخواهد مریضی اش را،عذر و بهانه ای برای نرفتن به سر کار قرار دهد؟آیا درست است که به خاطر عدم شرکت در یک وظیفه ی اجتماعی یا دینی و مذهبی، عذر به ظاهر موجه،ولی در اصل غیرموجه و دروغی بیاورید؟شاید این ها مسائل کوچک و پیش پا افتاده ای به نظر برسند، امّا تأثیر آن ها، در کودکان بیشتر از تمام سخنرانی ها و اندرزهایی است که ما در مورد صداقت و درستی به آنها می دهیم.

 

اگر بچه سه ساله شما می‌پذیرد که با ماژیک دیوار اتاق را خط‌ خطی کرده و شما با خشم نسبت به او واکنش نشان دهید، درآینده شهامت آن را پیدا نخواهد کرد که راستش را بگوید. اما اگر قدر صداقت و راستگویی او را با این جمله بدانید که «خوشم آمد که تو به من راستش را گفتی»، او را بیشتر آماده راستگویی کرده‌اید.

 

البته قدردانی از راستگویی همیشه مانع تنبیهی نیست که درنظر گرفته‌ شده ‌‌بوده ‌است. مثلا اگر تنبیه درنظرگرفته‌ شده برای نقاشی روی دیوار، کمک‌ در تمیز کردن دیوار یا عدم استفاده از ماژیک برای یک روز است، این کار می‌تواند انجام شود.

 

بهتراست درصورت اعتراف به انجام کاربد توسط کودک، والدین به منظور کمک به پرورش صداقت در کودک میزان تنبیه را کاهش دهند و آن را به کودک یادآوری کنند.

 

برای تنبیه حد و مرز و سطحی قائل شوید و به خاطر هر اشتباه ریز و درشتی، او را به سختی تنبیه نکنید. اگر وقتی پاکنش را گم می‌کند به اندازه وقتی که مثلا به خواهر کوچکترش آسیب می زند، او را دعوا کنید به او یاد داده اید که برای در امان ماندن از هر تنبیهی، دروغ بگوید. حتی برای مسائل کوچک و کم اهمیت.

 

لازم نیست که کودک را گیر بیندازید و مجبورش کنید که راستش را بگوید. گاهی حتی بهتر است وانمود کنید که او را ندیده‌اید، که مثلا گلدان را شکسته ‌است. به جای این‌ که ازاو بپرسید «آیا تو گلدان را شکستی؟» می‌توان پرسید «نگاه کن، گلدان شکسته است» یا وقتی شما بگویید «چه شده؟ چه اتفاقی افتاده‌ است؟ متعجبم که لیوان آب روی زمین ریخته‌است»، به کودکتان شانس بیشتری داده‌اید که به کاری که کرده اعتراف کند.

اگر می‌دانید بچّه‌ی شما کار خلافی را انجام داده است باید او را راهنمایی کنید، نه اینکه مانند یک پلیس او را بازجویی کنید تا به جرم خود اعتراف کند.

 

بچّه‌ی شما ممکن است برای حفظ آبروی خود یا از روی ترس، حقیقت را پنهان کند و دروغ بگوید. در این مورد بهتر است بدون سؤال و جواب به او بگویید: من از کار تو اطّلاع دارم. برای مثال، اگر دروغ او مربوط به کتابی باشد که از دوستش امانت گرفته و به او برنگردانده است، به او بگویید: من می‌دانم کتابی را که از دوستت به امانت گرفته‌ای، هنوز پس نداده‌ای. تو کار خوبی نکرده‌ای. امانت مردم را باید زود به صاحب آن برگرداند.‌

 

اگر می‌شود گناه او را نادیده بگیرید و به‌طور کنایه و اشاره او را راهنمایی کنید. سعی نکنید دروغ گفتن بچّه‌ها را ثابت کنید و آنان را شرمنده سازید. این کار نه تنها نتیجه‌ای ندارد، بلکه سبب می‌شود او گستاخ و بی‌باک نیز بار بیابد.

 

دروغ گفتن یکی از رفتارهای متداول کودکان ۴-۵ ساله است که از نظر اخلاقی نباید مورد قضاوت قرار بگیرد، اما نسبت به علت آن، به این دلیل که به یک عادت تبدیل می‌شود، نباید بی‌توجه بود؛ کودکان در این سن و سال معمولاً به ۲ دلیل دروغ می‌گویند که نخستین علت آن خیال‌پردازی است و دلیل دیگر آن، نوع رفتار والدین و تأیید و تشویق خودآگاه یا ناخودآگاه فرزندانشان به دروغگویی است.

 

به فرزندتان کمک کنید تفاوت رویا و واقعیت را دریابد و بدون اینکه او را دروغگو بخوانید، سعی کنید روی لاف زدن او اسم بگذارید. مثلا وقتی فرزندتان در مورد ماشین کنترلی پرنده اش با دوستانش حرف می زند و آن را توصیف می کند، می توانید به او پیشنهاد دهید که به دوستانش بگوید شوخی کرده و واقعیت را توضیح دهد. یادتان باشد همه بچه ها گاهی «چاخان» می کنند ولی نگذارید لاف زدن آن ها با این توجهات زیاد و رفتارهای غلط به یک مشکل تبدیل شود.

 

برای فرزندتان الگوی صداقت باشید. اگر خودتان صادق نباشید، نمی توانید انتظار داشته باشید که فرزندتان هم صداقت را یاد بگیرد. صداقت را باید در جزئی‌ترین مسائل زندگی هم رعایت کنید و حتی دروغ مصلحتی نگویید. فرزندتان باید یاد بگیرد که دروغگویی هیچ توجیهی ندارد و راستگویی ارزشی مطلق است که در همه حال باید رعایت شود.

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما