
تقسیم بندیهای مختلفی در ارتباط با بازه سنی کودکی ونوجوانی وجود دارد، اما به صورت کلی میتوان سنین بین ۳تا۱۰ سالگی را سن کودکی و سنین بین ۱۱ تا ۲۰ سالگی را سن نوجوانی قلمداد کرد. با توجه به دغدغههای اقتصادی و اجتماعی در جامعه و خانوادههای امروزی، مشکلات فراوان در خانوادهها، فرزندان به شکل […]
تقسیم بندیهای مختلفی در ارتباط با بازه سنی کودکی ونوجوانی وجود دارد، اما به صورت کلی میتوان سنین بین ۳تا۱۰ سالگی را سن کودکی و سنین بین ۱۱ تا ۲۰ سالگی را سن نوجوانی قلمداد کرد.
با توجه به دغدغههای اقتصادی و اجتماعی در جامعه و خانوادههای امروزی، مشکلات فراوان در خانوادهها، فرزندان به شکل ناگزیر از سنین خیلی پایین (کودکی) در جریان یک سری از مسائل و مشکلات زندگی قرار میگیرند حتی اگر والدین به صورت برنامه ریزی شده این مسائل را عنوان نکنند.
جامعه امروزی خیلی ناهمگن است و فرزندان با ورود به جامعه (کودکستان، مدرسه و…) شاهد تفاوتهای طبقاتی، خانوادگی و بین فردی به خصوص از لحاظ مالی میشوند که در اثر این کنجکاوی، به مسائل و مشکلات زیادی نیز در خانواده ورود پیدا میکنند.
والدین نیز در مقابل این کنجکاویها اغلب دست خالی هستند، خواسته یا ناخواسته با توجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی و ارتباطی در جامعه امروزی فرزندان با مشکلات زندگی زودتر روبرو میشوند.
تفکر انتزاعی حدودا در سن ۱۰ ،۱۱ سالگی در کودکان شکل میگیرد، تحلیل مسائل و مشکلات زندگی قبل از این سنین دشوار است اما افراد از همان کودکی بسته به مقتضیات سنی خودشان وظایف و مسئولیتهایی دارند که لازم است والدین نیز با توجه به مسیر رشدی کودکان به این وظایف و مسئولیتها آگاه باشند تا انتظارات مناسبی از کودکان داشته باشند.
آگاهی از وظایف و مسئولیتهای فرزندان باعث میشود که آموزشهای لازم جهت مسئولیت پذیرکردن کودکان از سوی والدین و جامعه شکل گیرد، آموزشها میتوانند مسئولیت پذیری در حیطهی نگهداری و مراقبت از خود، انجام تکالیف، رعایت قوانین اجتماعی، آداب معاشرت و مهارتهای ارتباطی باشد.
والدین باید آگاه باشند که بهترین آموزش برای کودکان رفتار و عملکرد والدین است و کودکان بیشتر از طریق مشاهده و الگوبرداری یاد میگیرند.
از سنین ۱۱ ،۱۲ سال به بعد و با شروع دوره نوجوانی، اگر آموزشها در راستای مسئولیت پذیری در دوره کودکی به صورت مناسب شکل گرفته باشد، مسیر برای دوره نوجوانی هموارتر است و در این دوره بهتر است نسبت به اشتغال و ضرورت آن در جامعه و مدیریت خانواده پرداخته شود.
نوجوانان با موقعیتهای مختلف اشتغال و منابع درآمدی از طریق مدرسه و خانواده آگاه شوند، همچنین آموزش مهارت حل مسئله و تصمیم گیری نیز در این دوره ضروری میباشد، بنابراین بیشترین مسئولیت والدین و جامعه در برابر کودکان و نوجوانان ارائه آموزشهای مختلف در راستای مسئولیت پذیری، مدیریت ارتباطی، تصمیم گیری و استقلال فکری است.
فرزندان در سنین نوجوانی آگاهی نسبتا خوبی از مسائل و مشکلات زندگی دارند، علیرغم تلاش والدین برای پنهان کردن مشکلات، آنها در مسیر مشکلات زندگی قرار میگیرند، پس مشکلات خیلی قابلیت پنهان کردن ندارند بنابراین در مواقع بروز مشکلات والدین از طریق اصول مذاکرهای به تصمیم گیری در مسیر مشکلات تلاش کنند.
زندگی آموحتنی است و خانواده اولین موقعیت آموزشی برای فرزندان است پس سعی کنید تا جایی که میتوانید از اصول مذاکرهای برای حل مشکلات زندگی استفاده کنید که یک موقعیت آموزش عینی برای کودکان محسوب میشود.