
قصه گویی هنری است چند بعدی و که ظرافتها و سختیهای خودش را دارد اما دامنه و گسترش این هنر وقتی به مخاطبان دارای نیازهای ویژه میرسد سختیها و زیباییهایش دو چندان میشود چرا که در این حوزه قصه گو باید از دست و دل و زبان بدن و زبانش نهایت استفاده را ببرد بنابراین […]
قصه گویی هنری است چند بعدی و که ظرافتها و سختیهای خودش را دارد اما دامنه و گسترش این هنر وقتی به مخاطبان دارای نیازهای ویژه میرسد سختیها و زیباییهایش دو چندان میشود چرا که در این حوزه قصه گو باید از دست و دل و زبان بدن و زبانش نهایت استفاده را ببرد بنابراین تمرین و تجربه و تبحر بیشتری میطلبد که بتوان قصهای را برای کودک ناشنوا یا نابینا و یا کودکان متابولیک و بیماران خاص بگویی.
در این گستره گاهی با کودکی رو به رو هستی که تنها از حرکات قصهگو لذت می برد و قصه گو تعهد و مسئولیت بیشتری مییابد و اینجاست که اهمیت قصه گویان مخاطب فراگیر خود را نشان می دهد. ماهیت کار ما بە گونە ای است کە بدون قصە و شعر و نمایش نمیتوانیم با این کودکان ارتباط برقرار کردە یا مفهومی را آموزش دهیم و تجربه ی قصه گفتن برای کسی که نمی تواند بشنود یا کسی که نمی توانند ببیند یک تجربه تازه و کاملاً متفاوت است.
برای کسی که نمی تواند بشنود باید از زبان اشاره و لبخوانی استفاده کنید تا بتواند اشارات شما را دریافت کرده و لب خوانی کند. بدون شک میمیک صورت و حرکات بدن نقش اساسی در تفهیم قصه به فرد ناشنوا دارد. برای یک کودک نابینا کیفیت صدای قصه گو اهمیت ویژەای دارد. لحن یا آهنگ صدا، ارتفاع و زیر و بمی صدا و جنس و لطافت صدا می تواند در انتقال حس قصه گو به او بسیار موثر باشد.
برای کسانی که دارای نیازهای ویژه هستند مثلاً بیماریهای متابولیک دارند و یا تنها از حرکت دست شما لذت میبرند تا به حال قصه گفتهاید؟ برای این دسته از کودکان هم قصه گفتهام اتفاقاً این کودکان با تمرکز بالایی به قصەگو و حرکات او توجه میکنند و متاسفانه شمار زیادی از کودکان با نیازهای ویژه به بیماریهای متابولیک گرفتار هستند و بخش زیادی از انرژی مربیان و قصه گویان باید به این کودکان اختصاص داده شود.
کار با بچههای دارای نیازهای ویژه بدون استفاده از قصه و یا نمایش، بی نتیجه است، با توجه به مدت زمان محدود تمرکز کودکان با نیازهای ویژه تلاش ما همواره این است که داستان های بسیار کوتاه انتخاب کنیم زیرا ظرفیت حافظه این کودکان هم به آن ها یاری نمی دهد که قصههای مثلاً یک یا دو صفحه ای را برای آن ها تعریف کنیم لذا قصه هرچه کوتاه تر باشد دریافت آن از طرف کودکان ساده تر بوده و بازخورد آن ها نیز مناسب تر است.
بنابراین قصه ها را معمولاً خود مشاوران توان بخشی می نویسند اما برای بچههای سنین بالاتر از نوشتەهای نویسنده های معتبر کشورمان استفاده میکنند. فراگیران توان بخشی از قصه گویی بسیار استقبال می کنند ای کاش تعداد قصهگویان فراگیر ما بیشتر می بودند زیرا قصه گویی یکی از ابزارهای مهم برای تسهیل آموزش و نیز ارتباط بهتر مربی با دانشآموز فراگیر است.