زمینه های اختلال کرداری

در حال حاضر، تعداد بیشماری از کودکان خردسال و دانش آموزان پیش دبستانی با رفتارهای پرخاشگرانه به درمانگاه ها و مراکز مشاوره ارجاع داده می شوند. این گونه کودکان، به ویژه هنگامی که نشانه های پرخاشگری شدید در آنان وجود داشته باشد در معرض خطر گسترش اختلالِ کرداری هستند؛ از این رو، در سال های […]

در حال حاضر، تعداد بیشماری از کودکان خردسال و دانش آموزان پیش دبستانی با رفتارهای پرخاشگرانه به درمانگاه ها و مراکز مشاوره ارجاع داده می شوند. این گونه کودکان، به ویژه هنگامی که نشانه های پرخاشگری شدید در آنان وجود داشته باشد در معرض خطر گسترش اختلالِ کرداری هستند؛ از این رو، در سال های اخیر، اکثر پژوهشگران بر اهمیت یافتن روش های مناسب برای مشاوره با این قبیل کودکان و والدین آنان تأکید داشته اند.

 

کودکانی که مشکلات عاطفی، مانند پرخاشگری، دارند، به سهولت شناخته می شوند. این گونه کودکان در هنگام ناکامی و شکست به سرعت برآشفته می شوند. اگر مراقبان از آن ها بخواهند که نظم را رعایت کنند و مزاحم هم سالان نشوند، پرخاشگرانه رفتار می کنند و آرام کردن چنین کودکانی بسیار دشوار است. اغلب در این قبیل کودکان، تسلیم ناپذیریِ مزمن، پرخاشگریِ شدید، مشاجره و لجاجت، عدم توانایی درمهار خود یا نظم دهی عواطف منفی، به ویژه خشم، مشهود است.

 

این گونه ویژگی ها که تعارض شدیدی میان والدین و کودک ایجاد می کنند، مانع برقراری رابطه با همسالان می شوند و کودک را در یادگیری ناتوان می سازند. اگر چه این نشانه ها به طور پایدار و شدید مشهودند، ولی مسیر شناسایی این گونه مشکلات اولیه تا رفتارهای ضداجتماعی بعدی، واضح و شفاف نیست.

 

در پیشینه پژوهشی، تعدادی از عوامل مؤثر یا خطرسازی که مشکلات رفتاری ایجاد می کنند شناسایی شده اند. ممکن است بعضی از ویژگی ها در کودک و برخی در والدین، شدید باشد؛ در هر صورت، چنانچه عوامل مؤثر از هر دو ناحیه (کودک و والدین) نقش داشته باشند، تعامل میان والدین و کودک به تدریج و به طور فزاینده ای منفی و تعارض آمیز می گردد. در این وضعیت، درجه ای از عدم موفقیت در رشد به وجود می آید و والدین و خود کودک به عنوان پدیده هایی منفی، درونی می گردند.

 

افزون بر این، پدر یا مادر، به تدریج، کودک را مهارناپذیر تصور می نمایند و با او به صورتی منفی و نادرست برخورد می کنند. در این شرایط، یک چرخه ی طرد و دفع ایجاد می شود؛ بنابراین، برای موفقیت درمان باید هر سه عامل کودک، والدین و تعامل والدین کودک را در نظر گرفت. در مقاله ی حاضر، پیشینه ی پژوهشی این گونه عوامل مورد بررسی قرار می گیرد؛ و سپس یک الگوی درمانی ارائه می شود که در آن، ادراک والدین، رابطه ی والدین- کودک و رفتار کودک را مورد توجه قرار می دهد.

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما