خانواده مهمترین گروهی است که رشد روانشناختی، تعاملات هیجانی و اعتمادبهنفس هر فرد در آن شکل میگیرد.
نخستین الگوی رفتاری کودکان در مسیر زندگی پدر و مادر آنهاست. والدین مهمترین و بیشترین نقش را در رعایت حقوق کودکان دارند؛ آنچه در مکتب اسلام نیز وجود دارد، بخش گستردهای از رعایت حقوق کودکان بر عهده پدر و مادر کودک است. نامگذاری نیکو برای کودک نیز جزو وظایف والدین تعیین شده است.
سلامتی در چهار بعد شامل سلامت جسمی، سلامت روحی – روانی و عاطفی و معنوی قرار می گیرد، در این چهار بعد بیشترین وظیفه بر عهده پدر مادر کودک است که بخشی از آن را پدر و مادر باید فراهم کنند و بخشی دیگر را باید پیگیری کنند، تا از طریق دولت برای کودکان فرآهم شود.
با توجه به تأثیر فراوانی که کودکان از رفتار والدین خود میگیرند، پدر و مادر نقش تعیینکننده ای در آینده کودک دارند و همیشه باید فرزند خود را از وجود محبت در زندگی لبریز کنند و تلاش کنند تا خلأ عاطفی در روح روان کودک به وجود نیاید چون خلأ عاطفی باعث ایجاد آسیبهای فراوانی برای کودک خواهد بود.
رفتار با کودکان بر اساس هر دوره سنی متفاوت است و در هر دوره پدر و مادر باید آموزشهای لازم را به فرزندان خود بدهند، به طور مثال تقویت فرزند از نظر دینی باید در یک سن مناسب صورت گیرد تا کودک بتواند ارتباط خوبی با آموزههای دینی برقرار کند یا آموزش حقوق اجتماعی و شهروندی نیز در دورهای مناسب برای آنها انجام شود.
ایجاد سلامت اجتماعی و روانی یک وظیفه مهم است که بر عهده پدر و مادر می باشد. در این زمینه مشکل قانون یا محتوا نداریم و اگر به دانستههای خود عمل کنیم موفق خواهیم شد و با توجه به وجود شبکههای گسترده اطلاع رسانی در جوامع کنونی میتوان آموزههای مربوطه به سلامت فرزندان را به آسانی فرا گرفت.
علمی که به عمل منجر شود ارزشمند خواهد بود. ما در خصوص موضوعات مختلف آگاهی داریم اما در اکثر زمانها از آن استفاده نمیکنیم و اگر بخواهیم از آسیبهای اجتماعی در آینده فرزندانمان جلوگیری کنیم باید از کودکی بستر سالمسازی را فراهم کنیم. برای آن که خانواده بتواند سالم و طبیعی باقی بماند و کارکرد خود را حفظ کند نیاز دارد ویژگیهای ۱۰گانه زیر را داشته باشد:
۱) اعضا بهطور متقابل از هم محافظت و حمایت میکنند و نسبت به هم تعهد دارند.
۲) در حالیکه به استقلال و تفاوتهای فردی احترام میگذارند رفاه و امکان تکامل اعضا را از کوچک تا بزرگ تامین میکنند.
۳) روابط زن و شوهر با احترام و حمایت دوطرفه همراه است و هریک از آنها سهم برابری از قدرت و مسئولیت دارد.
۴) والدین برای پرورش، محافظت و اجتماعیشدن بچهها و مراقبت از دیگر اعضای آسیبپذیرخانواده، اقتدار و رهبری موثری دارند.
۵) الگو های روابط بین فردی از ثبات، شفافیت و نیز پیشبینی پذیری برخوردار است.
۶) خانواده سالم به میزانی انعطافپذیری دارد که میتواند پاسخگوی نیاز به تغییر باشد، بهطور موثری از عهده مشکلها و استرسها برآید و دشواریهایی را که حین عبور از مراحل مختلف چرخه زندگی پدید میآید، مدیریت کند.
۷) ارتباطات بین افراد خانواده، بسته نیست و با قوانین و توقعات روشن و تعاملات لذتبخش همراه است. این ارتباطات دارای حدی از ابراز احساسات و پاسخ دهی همدلانه هستند.
۸) حل مساله و فرآیند رفع تعارضها به نحو موثری صورت میگیرد.
۹) بین همسران، یک سیستم مشترک فکری آن ها را قادر میسازد اعتماد متقابل پیدا کنند، مشکلات را مدیریت و با نسل قبل و بعد ارتباط برقرار کنند، ارزشهای اخلاقی را محترم بدانند و به جامعه خود اهمیت دهند.
۱۰) خانواده سالم منابع مالی برای ایجاد امنیت اقتصادی پایه دارد و از خویشاوندان، شبکه دوستان، جامعه و سیستمهای بزرگتر اجتماعی حمایت روانی- اجتماعی دریافت میکند.