گاهی مادر بیش از حد به فرزندش محبت می کند که منجر به تربیت فرزندان زیاده خواه و بی مسئولیت می شود. بعضی وقت ها هم مادر از همان ابتدا به کودک بی توجهی می کند. این امر هم سبب می شود تا کودکان عزت نفس کافی نداشته باشند. در واقع اگر پدر خود را […]
گاهی مادر بیش از حد به فرزندش محبت می کند که منجر به تربیت فرزندان زیاده خواه و بی مسئولیت می شود. بعضی وقت ها هم مادر از همان ابتدا به کودک بی توجهی می کند. این امر هم سبب می شود تا کودکان عزت نفس کافی نداشته باشند. در واقع اگر پدر خود را ملزم به رعایت اصول اخلاقی بداند، کودک الگوپذیری بسیار خوبی از پدر می کند، اما گاهی وقت ها پدر رفتارهای مناسبی از خود نشان نمی دهد، در نتیجه فرزندان هم بدون توجه به اصول اخلاقی پرورش پیدا می کنند.
بی توجهی به نوجوانان و مشغله زیاد والدین موجب می شود کودکان بدون توجه به ارزش های اجتماعی و اخلاقی و غیر متعهد بزرگ شوند. هر چقدر والدین در تربیت فرزندان خود هماهنگ و همگام باشند، آن ها در جوانی از تعادل روحی- شخصیتی بیشتر برخوردار می شوند. والدین باید نسبت به شرایط روحی- روانی فرزندان خود توجه داشته باشند. والدین نباید از قدرت خود برای کنترل جوانشان استفاده کند.
یکی از دلایل به اصطلاح لوس شدن کودکان روشهای غیرقابل قبول والدین به لحاظ تربیتی است؛ والدین محبتکنندهی افراطی که معیارهای تربیتی و روشهای یادگیری را در نظر نمیگیرند، صرفاً با محبتهای بی حد و حساب مانع اجتماعی شدن رفتارهای کودکان میشوند. چنین کودکانی معنای صبر و تحمل را در زندگی نمیآموزند و انسانهایی عجول و شخصیتهایی متزلزل بار خواهند آمد. همیشه محبت زیاد نیست که باعث لوس شدن کودک میشود، بلکه نحوه محبت کردن است که این مشکل را ایجاد میکند.
در تعریف «کودک لوس» باید گفت؛ کودک لوس دائم غر میزند، جز خودش کسی را قبول ندارد و خودخواه است. این کودک همچنین نسبت به بقیه افراد واکنشهای بدی دارد، دائم برای رسیدن به خواستههایش اصرار میکند، به دیگران احترام نمیگذارد و دائم قهر میکند. کودک لوس معنای صبر و تحمل در زندگی را یاد نمیگیرد و شخصیت متزلزل و بیهودهای دارد.
در رابطه با علل و عواملی که باعث لوس شدن کودک میشود، می توان این گونه بیان کرد که برخلاف تصور عموم، محبت زیاد به کودک باعث لوس شدن او نمیشود، بلکه محبت بدون توجه به موقعیت و بدون برنامهریزی والدین برای تربیت باعث لوس شدن کودک میشود.
والدین نباید به صورت افراطی و بدون در نظر گرفتن شرایط محیطی به کودک محبت کنند، محبت کردن باید به جا و براساس شرایط باشد. این توجه و محبت اگر به موقع صورت بگیرد و فرزند متوجه بشود که والدین او را بدون قید و شرط دوست دارند، باعث رشد بهتر و امنیت روحی بیشتر وی میشود. بهترین روش در برخورد با کودکانی که خودخواهانه برخورد میکنند و در کل لوس بارآمدهاند، تغییر رفتار والدین است.
والدین این کودکان ابتدا باید برای تربیت کودک خود برنامهریزی کنند و همهی نیازها و خواستههای کودک را به سرعت در اختیار آنها قرار ندهند، چراکه با این رفتار این انتظار در کودک ایجاد میشود که همه خواستههای او باید همیشه و سریعاً با جواب مثبت والدین روبرو شود. با توجه به سن کودک برایش محدودیت قائل شوید، همچنین بداخلاقی و غرغر کردن او نباید باعث شود که محدودیتها را سریعا بردارید. در یک جمله باید برای کودک به تناسب سن او قوانین و مقررات وضع شود.
والدین از ابتدا باید روش تربیتی اتخاذ کنند که از ایجاد این خصوصیت در کودکان پیشگیری شود، والدین باید از ابتدا به کودک خود یاد دهند که او در بعضی موارد حق انتخاب دارد و در بعضی موارد این حق را ندارد، یعنی گاهی اوقات نظر کودک در مورد لباسی که میپوشد و وعده غذایی که میخواهد بخورد، پرسیده شود. در بعضی موارد مثل رفتن به یک میهمانی والدین باید تصمیمگیرنده باشند.
همچنین والدین برای نشان دادن محبت خود به کودک، نیاز نیست تمام خواستههای او را برآورده کنند. به عنوان مثال، اگر با کودک خود بیرون میروید و لباس گرانقیمتی را میبینید به او بگویید لباس زیبایی است، ولی من به کتاب یا کفش بیشتر نیاز دارم؛ با این کار به کودک انتخاب آگاهانه را یاد میدهید. در موقعیتهای سخت کودک را تنها نگذارید، ولی در عینحال او باید یاد بگیرد که خودش مسئول رفع و حل مشکلات است و اینگونه اعتماد به نفس کودک را نیز تقویت میکنیم.
درست است که بچه عزیز است، ولی باید در محبت کردن به او تعادل را حفظ کرد. ضمن محبت به بچهها که یکی از مهمترین اصول تربیتی است، همیشه باید قاطعیت خود را حفظ کرده و به شخصیت کودک احترام بگذاریم؛ یعنی بابت کارهای خوب از او تقدیر و بابت کارهای بد به او گوشزد کنیم. لوس شدن کودک نشاندهندهی این واقعیت است که رفتار ما نسبت به او قاطعانه نبوده و درخواستهای او بیشتر از توان ماست. وقتی در مقابل کودک قاطع هستیم، کودک متوجه نارضایتی ما شده و بابت رفتار بدش عذرخواهی میکند.
اگر والدین در روش تربیتی جدید خود ثابت و مستمر باشند و آهسته و مناسب با سن کودک پیش بروند، به تدریج شاهد تغییر رفتار در کودک خود خواهند شد. روشهایی که والدین برای تربیت کودک پیش میگیرند، اعم از نوع و نحوهی اجرای آن در رفتار کودک و نظم خانواده بسیار مؤثر است. گاهی بزرگترها رفتاری را لوس میدانند، ولی ممکن است آن رفتار در یک سن خاص عادی باشد، به طور مثال؛ معمولاً در دو سالگی کمی لجبازی یا پرتاب وسایل دیده میشود و با کمی صبر و ارتباط درست، والدین نحوه برقراری ارتباط را متوجه خواهند شد.