خانه در نقاشی کودک یعنی…

در نقاشی های کودکان خانه بیش از هرچیز دیگری کشیده می شود. در شروع کار معمولا خانه به صورت یک مربع که بر بالای آن یک مثلث قرار دارد، و سپس دیوارهای اطراف خانه کشیده می شود.   خانه نماد پناهگاه و هسته اصلی و گرمی خانواده ایست که ممکن است مورد علاقه یا تنفر […]

در نقاشی های کودکان خانه بیش از هرچیز دیگری کشیده می شود. در شروع کار معمولا خانه به صورت یک مربع که بر بالای آن یک مثلث قرار دارد، و سپس دیوارهای اطراف خانه کشیده می شود.

 

خانه نماد پناهگاه و هسته اصلی و گرمی خانواده ایست که ممکن است مورد علاقه یا تنفر کودک باشد. خانه هایی که کودکان ترسیم می کنند ممکن است دارای باغچه و گل و درهای بزرگ و پنجره و پرده های رنگین باشد. چنین خانه ای، نماد یک زندگی سعادتمند است که کودک در آن احساس آرامش می کند. بر عکس اگر، خانه ای بدون در ورودی، با دیوارهایی بلند وبه گونه ای منزوی و دور افتاده ترسیم شود معنای متفاوتی پیدا می کند.

 

مثلاً اگراین خانه بین سنین ۵ تا ۸ سالگی ترسیم شود نشانگر خجالتی بودن کودک و وابستگی شدید او به مادر است. بعد از ۸ سالگی نشانگر احساس خود کوچک بینی و تنهایی کودک ود رنوجوانی نشانگر شرم و حیای بیش ازحد، و داشتن احساسات رقیق است. خانه در دو سطح تحلیل می شود:

۱-    در سطح انعکاس من
۲-    در سطح انعکاس خانواده

در یک «خانه» امکان متمایز کردن ۳ بخش، زیر زمین، ساختمان اصلی و بام وجود دارد. زیر زمین به ندرت در نقاشی مشاهده می شود و قلمرو پنهانی، زیرزمینی و غیرقابل رؤیت را تشکیل می دهد و در برگیرنده ی ارزش های ناهشیار است. ساختمان اصلی که شامل پنجره ها و دربها نیز هست بخش زنده و مسکونی خانه را تشکیل می دهد و به منزله ی اندام خانه و قلمرو زندگی و مبادله است. بام خانه از زاویه ی رمزی با قلمرو فکر و تخیل مطابقت دارد.

 

  • دریچه های خانه:

پنجره ها و درب های بزرگ نشانه ی دریافت پذیری فرد ، میل به تقسیم و مشارکت، نیاز ارتباطی، روحیه ای باز و متمایل به برونگرایی است. یک خانه ی بسته، مستور یا دارای دریچه های کوچک، مبین رازداری، درون گرایی، کمرویی یا در خودماندگی فرد است. از پنجره ها می توان بیرون را تماشا کرد و به عبارتی نگاه خانه را تشکیل می دهد و بر اساس تفسیر آنها میتوان دریافت که کودک زندگی را چگونه می بیند و با چه چشمانی به دنیایی که وی را احاطه کرده می نگرد.

 

پنجره های مزین به گل ها یا پرده های شاد و گلدار نشانه ی خوش بینی نسبت به زندگی است. پنجره های سیاهرنگ و بی روزنه یا کرکره های بسته ، اضطراب ارتباطی و یا امتناع از دیدن پاره ای از چیزها را برجسته می کند. در مورد اخیر فرضیه ی وجود افسردگی را میتوان مطرح کرد که تایید آن مستلزم وجود نشانه های همگرای دیگر است.  تا حدود ۵ سالگی کودک گرایش دارد پنجره ها را به محل تقاطع دیوارها بچسباند. پایداری چنین شیوه ای پس از ۶ سالگی مبین یک تاخیر عقلی احتمالی است.

 

  • درب (در)

درب به منزله ی راه ورود به درون خانه نشانه ی شیوه ی ارتباطی کودک با افراد محیط است. درب ممکن است به روی دیگران باز باشد و یا محصور شدن کودک در من خویشتن را نشان دهد. ترسیم درب های متعدد بیانگر میل گسترده ی فرد به ایجاد ارتباط است(توضیحات کودک درباره ی نقاشی خود نکات جالب دیگری را نیز آشکار می سازد).

 

  • لوله بخاری و دود

لوله بخاری به منزله ی روزنه ای است که دود را به خارج از خانه منتقل می کند. دود به معنی روح خانه و انعکاس وضع روانی کودک تلقی می شود. جهت ترسیم آن می تواند به سمت راست (یعنی به سوی آینده) یا به سمت چپ (واپس روی) باشد. ترسیم به صورت مغشوش و درهم برهم مبین دل مشغولی ها یا تنش های روانی است و جو خانوادگی کودک را نیز منعکس میکند.

 

هنگامی که من به حمایت و دفاع از خود می پردازد خانه از استحکامات برخوردار شده و به صورت قلعه ای شکوهمند ترسیم می شود. این نوع بنا معمولا معرف پناهگاهی مطبوع برای کودک است اما گاهی ممکن است بیش از آن که به شکل یک کانون آرمانی به تصویر کشیده شود شبیه یک زندان باشد.

 

  • موانع و دیوارهای کنگره دار

حصارها، موانع و دیوارهای کنگره دار به منزله ی دفاع هایی هستند که غالبا بر تعارض های درونی و یا فقدان آزادی سرپوش می گذارند. دیوارهای بلند واجد نقش دوگانه ای هستند یعنی در عین حال که میتوانند از فرد حمایت کنند وی را محبوس می گردانند. همه ی کودکان در خلال تحول خود دیر یا زود به ترسیم قلعه های مستحکمی می پردازند که به منزله ی نماد اثبات خویشتن است.

 

  • چارچوب خانه و محیط خانه

چارچوب و محیط خانه در ایجاد جو آن مشارکت دارند. خانه میتواند زنده و پذیرنده جلوه گر شود یا جنبه ی قصر بلورین ساکت و بی نشاطی را به خود گیرد. یک چارچوب دلپذیر نشان دهنده ی توازن و شکوفایی است. دیواره ها راه های بن بست یا خلأها و نواحی سفید ترجمان ممنوعیت ها یا خلأهای عاطفی هستند.

 

  • ترسیم دو خانه

هنگام جدایی دو والدین از هم معمولا کودک ۲ خانه که معرف ۲ کانون خانوادگی است می پردازد و گاهی خانه ها را با خطوطی به هم متصل می کند و تمایل عمیق خود را به آشتی مجدد والدین آشکار میکند و وقتی خوب می داند که امکان آشتی وجود ندارد غالبا به ترسیم اتومبیل کوچکی در مسیر بین دو خانه می پردازد. ترسیم زیباتر و تزیین شده تر خانه ای که در آن به سر نمی برد ، همواره به معنای احساس بدبختی نیست بلکه غالبا نشانه ی یک پدیده ی جبرانی است پدیده ای که بر اساس رویا پردازی و آرمان سازی ، عدم حضور یا فقدان یکی از موضوع های عشق را جبران می کند.

 

  • راه

راه به منزله ی یک نماد ارتباطی و تبلور دیدگاه کودک در برابر زندگی است. طی کردن یک راهِ سنگلاخ سخت تر از گذار از کوچه های هموار و مزین به گل و گیاه است. ترسیم یک راه عریض و گلکاری شده، نشاط و شادی را متجلی می سازد. در حالی که یک جاده ی پر فراز و نشیب مشکلات کودک را آشکار می کند. ترسیم راهی که از سنگ های سیاهرنگ پوشیده شده اضطراب نقاش را نشان می دهد اما می تواند به معنای گذار کودک از یک دوره ی مشکل یا وهله ای از زندگی باشد که تلاش چشمگیری را می طلبد. ترسیم یک راه بن بست دارای معنای دوگانه است: از یک سو معرف مشکلات لاینحل و بن بست زندگی از دیدگاه نقاش است و از سوی دیگر به دلیل آنکه راه ترسیم شده غالبا به خانه (به منزله ی نمادین) متصل است بن بست بودن آن را میتوان نشانه ی مشکلات ارتباطی کودک و در خود فرورفتگی او تلقی کرد.

 

ترسیم راه های متعدد، پراکنده و با جهت های مختلف معمولا اثر کودکان ناآرام و ناپایدار یعنی آن هایی است که در سطح عمل و در سطح فکر دچار پراکندگی هستند. به طور کلی میتوان گفت که شیوه ی منتخب کودک در ترسیم راه مبین برداشت وی از مسیر فردی، خانوادگی و مسیر زندگی است.

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما