
آسیبهای ناشی از اعدام در ملأعام را میتوان در سنین و جنسیتهای مختلف مورد بررسی قرار داد، اما اثر سوء این اقدام شاید بتوان گفت بیش از همه متوجه کودکان و بویژه کودکانی است که در مناطق آسیبخیز سکونت دارند.
متأسفانه شیوه اجرا اعدام در ملأعام بسیار مضر است به ویژه برای کودکان و نوجوانی که به تماشای این صحنهها مینشینند. به هر حال نحوه اجرای حکم خودش نوعی آموزش و پرورش محسوب میشود و اثرات روحی و روانی عمیقی روی تماشاچیان میگذارد. شاید متولیان بخواهند عبرت عمومی ایجاد کنند، اما بر عکس انتظار، تأثیرات منفی آن بیشتر از تأثیر مثبتاش است. شما میبینید که در طول این سال ها هم با وجود اجرای حکم اعدام، باز هم شاهد وقوع جرم و جنایت هستیم. بنابراین بهتر است درصورت الزام اجرای حکم اعدام، در محیط های سربسته و در همان زندان انجام شود.
نسل کودک و نوجوان، روح لطیفی دارد و به سرعت آزرده میشود. خاطرات کودکی هیچ گاه از خاطر انسان پاک نمیشود. پس وقتی صحنه جان دادن و لرزیدن یک انسان در لحظه مرگ را میبینیم، تا پایان عمر باید این خاطرات را با خود حمل کنیم. در تئوری چرخش، داریم که خشونت از خشونتزاده میشود. به هرحال فرد با دیدن این صحنه، آسیب روحی دیده و پرخاشگر میشود، از طرفی حس انتقام را در افراد بالا میبرد. هم اکنون در هیچ کجای دنیا از این شیوه استفاده نمیکنند. به هرحال اعدام یک حق قانونی است، اما شیوه اجرای آن در صورتی که بازدهی ندارد، جای سؤال است. الان در بیشتر کشورها از آمپولهای مخصوص و شوک الکتریکی استفاده میکنند. حتی اعدام در ملأعام میتواند قبح جرم را شکسته و این مجازات را سبک جلوه دهد. متأسفانه تماشای لحظه جان دادن انسان، در ذهن کودکان رسوب میکند و به شکل دیگری خودش را در آینده نشان میدهد. یا فرد بزهکار میشود و یا ممکن است دچار صدمات روحی، افسردگی و مشکلات روانی شود.
اعدام در ملاء عام به این صورتی که مردم شاهد آن باشند به خصوص برای کودکان زیر ۱۸ سال تاثیرات بسیار نامطلوبی در روح، روان و الگوهای رفتاری در حال حاضر و آینده آنان خواهد گذاشت. با توجه به پژوهشهای زیادی که انجام شده است این نوع رفتارهایی که توجیهی نیز ندارند، حس ناراحت کنندهای را برای کودکان ایجاد میکند. وقتی تماشای ذبح حیوانات ناراحتی روحی و جسمی را برای کودکان به ارمغان میآورد چه دلیل دارد او را به تماشای صحنه اعدام یک مجرم ببریم. مسلما دیدن چنین صحنهای هزاران بار تاثیر مخربتری بر کودکان دارد.
رفتار قاتل محصول کارکرد نادرست جامعه، نهادهای آموزشی و مراکز تربیتی هم است و نمیتوان سهم جامعه را در وقوع جرم نادیده گرفت. در جامعه مدرن، برای جامعه نیز سهم قائل میشوند. باید گفت که این شیوه مجازات به روزگاران امروز تعلق ندارد و در بسیاری از کشورها ممنوع است، چرا که دریافته اند تأثیر در کاهش آسیب های اجتماعی ندارد. اگر این شیوهها مؤثر بود، حتی نباید یک نفر قاچاقچی و یا معتاد در جامعه وجود داشت.پس باید شرایط ایجاد جرم را تغییر بدهیم. نمایش عمومی فردی که خود معلول است، تنها جامعه را خشنتر میکند. جالب اینکه در تلویزیون صحنههای محبتآمیز را حذف میکنند، اما صحنههای خشونتآمیز و ضرب و شتم براحتی قابل پخش است و حتی ردههای سنی هم رعایت نمیشود و جامعه از همین خشونت صدمه میبیند.