نوجوانان و جوان‌ های‌ مان را به یک شخصیت‌های استوار تبدیل کنیم. ما باید اول جوان‌ های‌ مان را به یک شخصیت‌ های استوار تبدیل کنیم. اینجا باید سرِ زبان همه باشد «مرد باش، قوی باش، محکم باش» این کلمات خیلی کلمات خوبی است، یا آن کلمه‌ای که امام صادق (ع) مطرح می‌کند به عنوان این که «مؤدب باش» ادب مال آدم‌های قوی است، آدم‌های ضعیف زیرآبی می‌روند، دروغ می‌گویند، خالی می‌بندند، ولی آدم قوی این‌طوری نیست. آدم ضعیف حسودی می‌کند، ولی آدم قوی حسودی نمی‌کند.

.

یک مدرسۀ خوب مدرسه‌ای است که زرتشتی‌ها و ارمنی‌های شهر هم بچه‌های خود را بیاورند و بگویند «ما می‌خواهیم بچه‌مان را اینجا ثبت‌نام کنیم؛ چون این مدرسه شخصیت بچۀ ما را قوی بار می‌آورد» چرا همۀ پزشکان ما مثل دکتر قریب نمی‌شوند؟ چرا همۀ مهندسین ما مثل دکتر حسابی نمی‌شوند؟ چون شخصیت‌های قوی‌ای نداشته‌اند. ما در درجۀ اول باید آدم‌های قوی‌ای بشویم. بهترین شعار محوری در این راه «شخصیت خودساخته» است چه بسا کسانی‌که مدارک تحصیلی بالایی نداشتند اما به علت شخصیتی قوی و خودساخته به جامعه نفع رسانده‌اند.

وقتی در طول سال از بچه‌ها چندبار امتحان گرفته می‌شود، این حالت به وجود می‌آید که با نمره و امتحان کنترل‌کننده بچه‌ها هستید و با این بچه طوری رفتار می‌شود که دیگران مسئول رفتار او هستند این در صورتی است که بچه‌ها از ۱۳ سالگی خود مسئول امورشان هستند. فرد می‌تواند از سر تقوا نظم داشته باشد نه تحت کنترل دیگران و خودش رفتار خود را کنترل کند بنابراین باید سطح تشویق و تنبیه را در مدارس کاهش دهیم و به جای این دو عمل با آن ها گفت‌ و گو کنیم.

امروز روانشناسان به هوش هیجانی و گرایشی توجه ویژه دارند به طوری که کتاب این حوزه پر فروش‌ ترین کتاب‌های روانشناسی است و طبق بررسی‌ها مهمترین عامل موفقیت دانش‌ آموزان کنترل رفتار و مدیریت تمایلات آن ها است. همه ما علایقی داریم که به خاطر آن ها زندگی می‌کنیم اما باید بچه‌ها را به گونه‌ای تربیت کنیم که از مدیریت انفعالی به مدیرت فعالانه تغیبیر یافته و تربیت نظم بین دوست داشتنی‌ها قائل شویم. خیلی از شیوه‌های تدریس ما در کشور اشتباه است و آموزش و پرورش ما را غربی‌ها راه اندازی کردند، اگر تربیت خودساخته اسلامی را مبنا قرار دهیم از هر کلاسی یک دکتر حسابی تربیت خواهد شد.

…استاد پناهیان…