تأثیر خودشیفتگی والدین

خودشیفته به انسانی گفته می‌شود که صرفاً به خویشتن می‌اندیشد و تمام نیروی روانی وی به خودش معطوف است. افراد خودشیفته با کودکان خود نیز مانند همسر و اطرافیان شان برخور می کنند. آن ها می خواهند به فرزند خود نشان بدهند که قدرت در دستان شان قرار داشته و قوانین را آن ها مشخص می کنند.

واژه خودشیفته در واقع ریشه در یک حکایت یونانی دارد. ریشه واژه خودشیفتگی و خودکامی به اسطوره یونانی که «نارسیوس» بود، برمی‌گردد. نارسیوس، مرد جوان خوش‌سیمایی بود که بسیار مجذوب خودش شد، به نحوی که کنار آب می‌نشست و ارتباطی با کسی نداشت. سرانجام عاشق عکس در آب شد و پنداشت که حوری بهشتی است. بنابراین کوشید که او را بگیرد ولی چون کامیاب نشد، مأیوس گردید و در پایان از این اندوه جان سپرد.

 

خودشیفتگی نوعی اختلال هیجانی اغراق‌آمیز است. مبتلایان به این اختلال، با سایرین همدل نیستند، ولی نیاز دارند پیاپی از سوی آنان مورد تمجید واقع شوند. افراد خودشیفته بسیار به خود مشغول هستند به نحوی که گویا در ذهن خود مرتب از خود سلفی می‌گیرند.  قطعاً همه ما در طول زندگی خود، به افرادی برخورده‌ایم که خود را بسیار قبول داشته و هرگز گوش شنوایی هم برای شنیدن انتقادی نسبت به خود ندارند. این افراد در بسیاری از مواقع شوخ‌طبع و خوش‌مشرب هستند.

 

دوست دارند در کانون توجه باشند و همه آن ها را تحسین و تمجید کنند. این اختلال روانی و شخصیتی بیشتر در آقایان و در سنین نوجوانی و جوانی است. اما در روزگار فعلی، زنان و دختران خودشیفته هم کم نیستند! افراد خودشیفته در تمام مکالماتشان از کلمه من استفاده می‌کنند.

 

«من بیشتر و بهتر می‌دانم. نظرات و عقاید من مهم است. همه باید به حرف‌های من گوش دهند.» افراد خودشیفته در واقع دچار توهم هستند. توهم نه از جهت اختلالات روانی مثل پارانوئید و اسکیزوفرنی و غیره. این توهم از آن دست اختلالات رفتاری است که فقط به افرادی که در واقع اعتماد به نفس ندارند و در برقراری ارتباط با دیگران دچار مشکل هستند و درگیر حس دیده شدن و به همگان این را فهماندن که من هستم، دست می‌دهد.

 

بدون شک به دنیا آوردن یک کودک سالم و زیبا آرزوی هر مادری است. بعضی از کودکان زودتر از هم سن و سال هایشان متوجه امتیازات خود می شوند. مادرها و اطرافیان تاثیر زیادی در مرکز توجه قرار گرفتن این کودکان دارند. این که والدین فرزند خود را زیبا ببینند و این را مدام به او یادآوری کنند تا یک جایی طبیعی است. اما زیاده روی در این زمینه با ایجاد نارسیسم یا همان خودشیفتگی در ارتباط است. مادرانی که مدام به کودکان خود می گویند که زیبا هستند و این را به اطرافیان نیز نشان می دهند؛ دچار نارسیسم بوده و ممکن است این مشکل را در فرزندان خود نیز ایجاد کنند.

 

افراد خودشیفته با کودکان خود نیز مانند همسر و اطرافیان شان برخور می کنند. آن ها می خواهند به فرزند خود نشان بدهند که قدرت در دستان شان قرار داشته و قوانین را آن ها مشخص می کنند. حکمرانی کردن بر زندگی یک نفر و کنترل کردن او از ابتدای زندگی یک منبع رضایت برای این افراد محسوب می شود. فرزند یک مادر خودشیفته همان گونه که از او خواسته شده است، تلاش می کند تا تمام عمر همانند بازتابی از مادر خود زندگی کند. در این شرایط عدم نقدپذیری مادر بر روی کودک تاثیر می گذارد. کودک برای این که بتواند از مادر خود به اندازه کافی عشق و توجه بگیرد، مجبور می شود تا ماسک شخصیتی را بزند که هیچ گاه متعلق به او نیست.

 

کودک تصور می کند که اگر خواسته های مادر را نپذیرد و بر اساس آن ها رفتار نکند ممکن است از طرف مادر طرد شده و یا حتی مجازات شود. به همین دلیل کودکان مادران نارسیسم در به دست آوردند شخصیت فردی دچار مشکل شده، هیچ گاه نمی توانند از مادر خود جدا شوند و این موضوع باعث بروز نگرانی در کودکان می شود.

 

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما