این خودشیفتگی و توهم جذاب بودن، به کمک شبکه اجتماعی اینستاگرام، شکل دیگری به خود گرفته است. برخی از نوجوانان با عکسهای هر روزه و هر ساعتی که از خود با ژستهای مختلف در صفحه اینستاگرام خود تلاش می کنند خود را به یکی از شاخهای اینستا تبدیل کنند.
جلوی آینه ایستاده بود و در حالتهای مختلف با گوشی موبایل از خودش عکس میانداخت. بعد از گذشت مدتی، گوشی موبایل را به کناری گذاشت و چشم و ابروی خود را برانداز کرد. بعد از چشم و ابرو رفت سراغ بینی و گونه و لب و خلاصه با کمی مکث، به این نتیجه رسید که قیافه بدی ندارد.
ولی اگر بینی و گونه و چانه را هم به دست یک جراح زیبایی بسپارد بهتر هم میشود. این کار را هم کرد ولی زیباتر که نشد هیچ، یک قیافه عجیب بین دختر و پسر پیدا کرده بود. چهره دختری را تصور کنید که ریش هم دارد. ولی خودش این حس را اصلاً نداشت و معتقد بود خیلی جذابتر از قبل شده است! کلاً این آدم در طول زندگی بیست و چند سالهاش، آدم خودشیفتهای بود و همیشه تصور میکرد چهره بسیار جذاب و گیرایی دارد و همه برایش میمیرند. در حالی که این توهمی بیش نبود.
بله «شاخ اینستا» واژهای جدیدی که چند وقتی است با حضور گسترده فیسبوک و بعد از آن اینستاگرام در بین نوجوانان و جوانان ما بسیار رواج پیدا کرده و به یک اصطلاح عادی تبدیل شده است، مثل بقیه اصطلاحات و واژههای عجیبی که از زبان نسل جدید به کرات میشنویم. مثلا این آقای خودشیفته در طول کمتر از دو روز چنان اینستاگرام را به قول نوجوانها ترکاند که ناگفتنی است.
تصور کنید پسری که هیچ نکته قابل توجهی ندارد و هیچ دلیل خاصی هم برای شهرت ندارد. یک شبه ره صد ساله را طی نموده و چیزی حدود ۲۰K فالوور دارد. این رقم فقط میتواند مختص یک سوپراستار یا شخصیت مهم سیاسی یا فرهنگی باشد نه یک آدم معمولی بدون هیچ ویژگی خاص!
ولی چرا این دست از آدمها که فقط تصور میکنند جذاب هستند و به زبان سادهتر توهم زده هستند، در شبکههای اجتماعی این همه طرفدار دارند. آیا پولدار بودن و عکسهای زیبا کنار خودروهای آنچنانی در یک ویلای آنچنانیتر و در کنار افراد به تصور خودشان زیبا دلیل این همه طرفدار داشتن است؟ یا این که این افراد واقعاً دچار توهم هستند؟! یا مقصر خیل آنانی هستند که این گونه آدمها را شاخ میکنند؟
- شبکههای اجتماعی بستری برای تجلی خودشیفتگی
شبکههای اجتماعی به نوعی بستر خودشیفتگی را برای کاربران فراهم کرده است و به این نیاز مردم پاسخ میدهد. افراد در این شبکهها به راحتی و بدون هیچ محدودیتی، با انتشار تصاویر و فیلمها از زندگی خصوصی، بخشی از نیاز دیده شدن خود را برطرف میکنند. میان ابتلا به اختلال شخصیتی خودشیفتگی و فعالیت گسترده در شبکههای اجتماعی رابطه مستقیم وجود دارد.
رفتارهایی مانند تلاش برای جذب تعداد بیشتر لایک، انتشار بخشهای بیشتری از زندگی شخصی، تلاش برای جذب بیشتر دنبالکنندگان آنلاین در صفحات اجتماعی و انتشار تصاویر شخصی با جوانب مثبت و قابل توجه از جمله مواردی است که میتواند نشاندهنده بروز خودشیفتگی باشد.
شبکه اجتماعی اینستاگرام، این ظرفیت را دارد که افراد خودشیفته را یک شبه به شاخ اینستا تبدیل کند و طرفدارانی را به گرد این افراد جمع میکند که بدون هیچگونه شناختی از شخصیت واقعی این آدمها فقط او را تعریف و تمجید میکنند.
- نوجوان و جوان ما در خطر خودشیفتگی
سن نوجوانی و جوانی سن بسیار حساسی برای ایجاد اختلالات شخصیتی است. نوجوانان و جوانان آسیبپذیرترین قشر جامعه در مقابل خودشیفتگی هستند و از آنجایی که این افراد بزرگترین گروه مخاطبان شبکههای اجتماعی را تشکیل میدهند، این احتمال وجود دارد که بیش از هر زمان دیگری درگیر این اختلال شخصیتی شوند و تأثیرات منفی شبکههای اجتماعی را بپذیرند.
افرادی که در گروه سنی ۱۷ تا ۲۱ سال به سر میبرند در سطح حداقل نوعی خودشیفتگی هستند تا بتوانند موقعیت اجتماعی خود را در جامعه پیدا کنند و از این طریق بتوانند به صورت مستقل ارتباطات اجتماعی برقرار کنند. تجربه آن ها در این فرایند میتواند مزایای فراوانی را به همراه داشته باشد ولی اگر دقت کافی در این زمینه صورت نگیرد، حضور پررنگ در شبکههای اجتماعی میتواند به گسترده شدن هر چه بیشتر خودشیفتگی میان این گروه از افراد دامن بزند.
با کمی دقت در رفتار نوجوان و جوان خود در شبکههای اجتماعی متوجه میشویم که چه دقت و وسواسی برای گرفتن عکس سلفی از خود نشان میدهند که این عکس حتماً باید در لوکیشن خوب و در حالت و ژست خوب گرفته شود. این مسئله را میتوان به عنوان یک فشار مجازی بر جوانان تلقی کرد. متأسفانه باید گفت این فشار شروع ابتلا فرزندانمان به بیماری خودشیفتگی است.