
کودکان وقتی با سرزنش و انتقاد زندگی می کنند، می آموزند بی اعتماد به خود باشند. وقتی با خشونت زندگی می کنند، می آموزند که جنگجو باشند. وقتی با ترس زندگی می کنند، می آموزند که بُزدل باشند. وقتی با ترحم زندگی می کنند، می آموزند که به خود احساس ترحم داشته باشند. وقتی با […]
کودکان وقتی با سرزنش و انتقاد زندگی می کنند، می آموزند بی اعتماد به خود باشند. وقتی با خشونت زندگی می کنند، می آموزند که جنگجو باشند. وقتی با ترس زندگی می کنند، می آموزند که بُزدل باشند. وقتی با ترحم زندگی می کنند، می آموزند که به خود احساس ترحم داشته باشند. وقتی با تمسخر زندگی می کنند، می آموزند که خجالتی باشند. وقتی با حسادت زندگی می کنند، می آموزند که در خود احساس گناه داشته باشند.
اما اگر با شکیبایی زندگی کنند، بردباری را می آموزند. اگر با تشویق زندگی کنند، اعتماد و اطمینان را می آموزند. اگر با پاداش زندگی کنند، با استعداد بودن و پذیرندگی را می آموزند. اگر با تصدیق شدن زندگی کنند، عشق را می آموزند. اگر با توافق زندگی کنند، دوست داشتن خود را می آموزند. اگر با تایید زندگی کنند، با هدف زندگی کردن را می آموزند. اگر با صداقت زندگی کنند، حقیقت را می آموزند. اگر با انصاف زندگی کنند، دفاع از حقوق را می آموزند. اگر با اطمینان زندگی کنند، اعتماد به خود و اعتماد به دیگران را می آموزند. اگر با دوستی و محبت زندگی کنند، زندگی در دنیای امن را می آموزند.
برخی مواقع کودکتان کارهایی انجام میدهند که شما باید صبور باشید و تحمل کنید، البته میدانیم که در بسیاری از مواقع خیلی سخت است، ولی برخورد خشونت آمیز شما به فرزندتان یاد نمیدهد که به چه صورت رفتار خودشان را درست کنند. مثلا اگر با صدای بلند و فریاد به او بگویید: « فورا اینجا را مرتب کن.» عمل مرتب کردن نه الزام منطقی عملش، بلکه بیشتر شبیه تنبیه به نظرش میرسد.
متوجه باشید که به هیچ عنوان سرزنشی از سمت شما سر نزند و به طور ساده و روان به او بفهمانید که آن مورد را که مدنظر است را اصلاح کند و یا تمیز کند. هرگز او را به خاطر اشتباهاتش سرزنش نکنید و بر سرش فریاد نکشید، زیرا بسیاری از مواقع همین اشتباهات ساده هستند که به آن ها درس میدهد و به تجربیاتشان اضافه میکند. مگر میشود اشتباهی از سمت آن ها سر نزند و ناخودآگاه و به صورت یکباره دچار تجربیات زندگی شوند. هر چند که سن آن ها کم است و هنوز خیلی چیزها را نمیدانند، ولی باید کمکم شروع کرد و به صورت ملایم و با نرمی به آن ها فهماند که هر کاری وقتی دارد و هر وسیلهای باید در سر جای خودش قرار گیرد و یا اینکه اگر چیزی روی زمین ریخت، باید به چه صورتی جمع آوری شود. پس مطمئنا بسیاری از اشتباهاتی که از سمت کودکتان رخ میدهد، باعث میشود تجربهای را در ذهن خودش تداعی کند و بعدا با عملکرد بهتری با آن قضیه مواجه شود.
گاهی اوقات از این که میبینید اتاق کودکتان درهم و بهم است و خیلی از هم پاشیده است و شلوغ است، شما را ناراحت میکند. به جای این که بگویید: «اتاقت را مرتب کن – وگرنه…!» بگویید «یا الان مرتب کن و یا تا ده دقیقه بعد – انتخاب با خودت است.» پدرها و مادرها در بسیاری از مواقع از تهدیدهای توخالی استفاده میکنند، یعنی آن ها را تهدید میکنند که اگر فلان کار را نکنی، فلان وسیله را از تو میگیرد و یا اگر فلان کار را نکنی، فلان چیز را برایت نمیخرم که در این صورت تاثیر زیادی روی آن ها ندارد. پس در این صورت نتیجه چیست؟ به نظر میرسد «نتیجه این نوع برخورد، افزایش کشمکش است که میتواند به سرعت زیاد شود.»
از تهدید کردن کودکتان بپرهیزید و هرگز به او اولتیماتوم ندهید. حدالامکان سعی کنید بر روی وجه مثبت قضیه تلاش کنید. میتوانید به او بگویید: «اگر اسباب بازیها و لباسهایت منظم باشد، اتاقت خیلی قشنگ میشود.» و با دادن انتخاب محدودی به فرزندانتان در مورد زمان انجام این کار، در واقع از برخورد و درگیری با او پرهیز میکنید.