یادگیری مشاهده‌ای

نوعى ديگر از انواع يادگيرى‌هايى که نياز به شناخت و تحليل دارد، يادگيرى از طريق مشاهده، سرمشق‌گيرى و تقليد است. بسيارى از دانش‌ها، مهارت‌ها و گرايش‌ها از طريق مشاهده و تقليد آموخته مى‌شوند؛ مثلاً وقتى که براى نخستين بار مى‌خواهيم رانندگى بياموزيم، اغلب درباره آن چيزى نمى‌دانيم، اما با مشاهدهٔ رفتار مربى چگونه عمل کردن […]

نوعى ديگر از انواع يادگيرى‌هايى که نياز به شناخت و تحليل دارد، يادگيرى از طريق مشاهده، سرمشق‌گيرى و تقليد است. بسيارى از دانش‌ها، مهارت‌ها و گرايش‌ها از طريق مشاهده و تقليد آموخته مى‌شوند؛ مثلاً وقتى که براى نخستين بار مى‌خواهيم رانندگى بياموزيم، اغلب درباره آن چيزى نمى‌دانيم، اما با مشاهدهٔ رفتار مربى چگونه عمل کردن را ياد مى‌گيريم. وقتى براى نخستين بار به يک مهمانى رسمى و مهم دعوت مى‌شويم، ممکن است با ميزى پر از قاشق‌ها، چنگال‌ها، ليوان‌ها و غذاهاى متنوع رو به‌ رو شويم و ندانيم چگونه شروع به خوردن کنيم؛ اغلب صبر مى‌کنيم تا افراد ديگر، بويژه افراد سرشناس و با خصلت‌هاى پسنديدهٔ اجتماعى شروع کنند، آنگاه ما شروع به خوردن مى‌کنيم. اين نمونه‌ها نشان مى‌دهند که چگونه بسيارى از رفتارهاى ما از طريق مشاهدهٔ رفتار ديگران شکل مى‌گيرد. الگوهايى همچون رفتار مربيان رانندگى و افرادى با خصلت‌هاى پسنديدهٔ اجتماعي، رفتار ما را هدايت مى‌کنند و سبب تغيير رفتار و يادگيرى ما مى‌شوند.

 

  • یادگیری مشاهده‌ای را شامل چهار فرایند اصلی می‌داند:

1- توجه

اولین فرایند لازم برای وقوع یادگیری مشاهده‌ای توجه است. برای بازتولید اعمال الگو باید به حرف‌ها و اعمال وی توجه کنید. اگر دستگاه پخش صوت خرخر کند نمی‌توانید بشنوید دوست‌تان چه می‌گوید.

2- یاد داری

یادداری دومین فرایند ضروری برای وقوع یادگیری مشاهده‌ای است. شما برای بازتولید اعمال الگو باید اطلاعات را رمزگذاری کنید و در حافظه نگه دارید تا قابل بازیابی شوند.

 

3- باز تولید حرکتی

تولید به تقلید کردن اعمال الگو اطلاق می‌شود.آدم‌ها گاهی به الگو توجه می‌کنند و دیده‌های خود را در حافظه رمزگردانی می‌کنند، ولی محدودیت‌های حرکتی آنان،‌ جلوی بازتولید عمل الگو از سوی آنان را می‌گیرد.سیزده ساله‌ها اگرچه کوبیدن توپ بسکتبال داخل تور را می‌بینند، ولی نمی‌توانند عمل بسکتبالیست‌های حرفه‌ای را بازتولید کنند. تقلید، تلویحاً به معنی محدود پاسخ طوطی‌وار است و نقطه مقابل آن همانندسازی است که به معنی یکی‌سازی همه الگوهای رفتاری با سرمشق است. الگوگیری، وسیع‌تر از تقلید و محدودتر از همانندسازی است.

 

4- تقویت

تقویت یا مشوق آخرین مولفه یادگیری مشاهده‌ای است.خیلی پیش می‌آید که به حرف‌ها و اعمال الگو توجه می‌کنیم، اطلاعات را در حافظه نگاه می‌داریم و ظرفیت‌های حرکتی لازم برای عمل کردن را داریم، ‌ولی به دلیل ناکافی بودن تقویت، رفتار مورد نظر را تکرار نمی‌کنیم.بندورا در مطالعاتش، اهمیت این مرحله را نشان داده است.کودکی که شاهد تنبیه شدن الگو بابت پرخاشگریش بوده،‌ فقط در ازای تشویق شدن الگو پرخاشگری الگو را بازتولید می‌کند.

 

 

والدین غالباً میزان آگاهی فرزندشان را از گفتار و کردار خودشان دست کم می گیرند. آنقدر به بی توجهی بچه ها عادت داریم که فراموش می کنیم وقتی می خواهیم به ما توجهی نداشته باشند، با چه دقتی به ما گوش می دهند و توجه می کنند.
بچه ها در همان حال که متمرکز بر محیط به نظر می رسند، استعداد خارق العاده ای به وانمود به غرق بودن در افکار خود دارند. چه بسا شما و همسرتان تصور کنید فرزندتان مسحور و مجذوب کتاب نقاشی خود شده و توجهی به گفتگوی شما دربارۀ اوضاع نابسامان مالی ندارد حال آنکه همۀ گفته های شما را می فهمد، حتی اگر بعضی از لغات فراتر از فهم و درکش باشد.
مشاهدۀ فرزندتان فقط در منزل نیست بلکه در خارج از خانه هم شما را می پاید و از رفتار شما چیز یاد می گیرد. وقتی در صف پرداخت خواربار فروشی هستید، هنگامی که در رستوران غذا سفارش می دهید، وقتی با سایر والدین در زمین بازی صحبت می کنید، نیز زیر نظر او هستید.

 

اگر مؤدب و صمیمی و مهربان باشید، امید به اینکه فرزندتان نیز مثل شما بشود زیاد است. اگر بی ادب و تلخ و تند و نجوش باشید باز او شیوۀ صحیح رفتار با مردم را همان رفتارها می پندارد. فرزند شما روش تعامل و بده بستان با دیگران را از طریق نگاه کردن به شما می آموزد. همۀ این نمونه ها به این معنی نیست که کودکان به کلی شبیه والدینشان می شوند. اگر چه والدین مهم ترین الگو برای فرزند خود هستند، اما یگانه الگو نیستند؛ بلکه بچه ها از سایر اعضای خانواده و همسالان و آنچه در تلویزیون می بینند نیز چیزهایی یاد می گیرند، با این همه والدینشان را با دقت بیشتری نسبت به دیگران می پایند.

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما