الگوی تربیتی مستبدانه

الگو و معیار ما برای ساختن (تربیت انسان) چیست؟ باید الگو و معیاری در برابر ما باشد. در تعلیم و تربیت وقتی ما کلاس می‌رویم یا برنامه‌ریزی می‌کنیم الگویی در برابر ما هست. هر فرد ، متناسب با رشد و توانایی های خود در تعامل با دیگران قرار می گیرد و از میان آنها کسانی […]

الگو و معیار ما برای ساختن (تربیت انسان) چیست؟ باید الگو و معیاری در برابر ما باشد. در تعلیم و تربیت وقتی ما کلاس می‌رویم یا برنامه‌ریزی می‌کنیم الگویی در برابر ما هست. هر فرد ، متناسب با رشد و توانایی های خود در تعامل با دیگران قرار می گیرد و از میان آنها کسانی که بیشتر او را تحت تاثیر قرار می دهند ، برایش «مهم» می شوند و سعی می کند خورا « شبیه » و « همانند » آنها سازد و تغییر نماید . به این افراد «الگو» می گوییم. الگوپذیری، فرآیندی است که از طریق مشاهده صورت می گیرد و در آن رفتار یک شخص یا گروه به عنوان محرکی بر روی افکار، نگرش ها یا رفتار فرد دیگری که شاهد انجام عمل الگوست، اثر می گذارد.

 

اولین و موثر ترین الگو های فرد در خانواده مشاهده می شوند. خانواده به عنوان اصلی ترین سازمان اجتماعی، در نهادی کردن رفتار ها به فرزندان کمک می کنند تا اولین تجربیات زندگی را کسب نمایند و از رفتار اعضای آن الگوبرداری کنند. بی دلیل نیست که فرزندان را آینه رفتار والدین می دانند و در قضاوت ها، رفتار فرزندان را به حساب پدر و مادر آن ها می گذارند.

 

والدینی که شیوه تربیتی آن ها مستبدانه است، بسیار متوقع هستند. نگرش این والدین این است که همان کاری را که من گفتم انجام بده! چون آن ها انتظار دارند فرزندانشان از دستورات آن ها بی چون و چرا اطاعت کنند، کمتر به گفت وگو با آن ها می پردازند، اگر کودک اطاعت نکند والدین به فشار و تنبیه متوسل می شوند.

.

کودکان پیش دبستانی که والدینی مستبد دارند، مضطرب، گوشه گیر و ناخشنود هستند. وقتی آن ها در تعامل با همسالانشان دچار مشکل می شوند با خصومت واکنش نشان می دهند. پسرها خشم و سرپیچی زیادی نشان می دهند و دخترها وابسته می شوند و از تکالیف چالش انگیز عقب نشینی می کند.

 

متأسفانه این بچه ها به علایم عصبی همچون نگرانی، تنش، اضطراب، افسردگی و در نهایت خودکشی دچار می شوند و معمولاً به ترس های غیرمنطقی مبتلا هستند، از قبیل ترس از تاریکی، حیوانات، آسیب دیدگی و عدم موفقیت. این ترس ها با سرزنش والدین بیشتر آشکار می گردد. این والدین اغلب مقررات شدید و سختی را وضع می کنند که موجب می شود میان آنها و فرزندانشان روابط ارباب رعیتی برقرار گردد.

 

والدین کودک را به دلیل ناتوانی هایش سرزنش می کند و هر خطایی که از کودک سر بزند فوراً با او برخورد می شود. زمانی که کودک به طور مداوم سرزنش شود، تصور ضعیفی از خود در ذهن پرورش می دهد که تدریجاً منجر به کاهش اعتماد به نفس او می شود و خیلی زود باور می کند که آنچه والدین درباره او می گویند حقیقت محض است.

.

این الگوی تربیتی مبتنی بر عدم محبت، سرزنش، انتقاد و سختگیری است. از جمله خطاهایی که والدین مستبد به آن گرفتار هستند، عبارت است از: قضاوت درباره کودک براساس رفتارش، عدم تعریف و تمجید از کودک (چرا که تصور می کنند منجر به لوس شدن کودک می شود)، اعتقاد دارند اگر همان بار اول سخت ترین تنبیه را اعمال کنند، مؤثرتر خواهد بود. کودک نباید با والدین خود چون و چرا کند، ایجاد احساس گناه مؤثرترین روش تربیتی است.

سرزنش بسیار و تمجید کم موجب می شود که چنین خانواده هایی کودکانی سلطه پذیر، بیش از حد مطیع و ترسو تربیت کنند.
این گروه از کودکان ممکن است به طور مداوم میان افسردگی (سرزنش خود)، اضطراب (انتظار سرزنش) و حالت دفاعی (سرزنش دیگران) در نوسان باشند. یکی از خصوصیات مثبت این خانواده ها آن است که کودکان به ندرت لوس و نازپرورده می شوند.

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما