
با توجه به اینکه وضعیت ظاهر دانشآموزان، نحوۀ لباس پوشیدن آن ها و آدابی کـه در روابط اجتماعی به کار میبندند برای مربیان، مسائل و مشکلاتی به وجود آورده است، رهنمودی بـرای حل اینگونه مشکلات به شما پیـشنهادکنیم: در عین اینکه لباس وسیلهای برای حفظ بدن از سرما، گرما وستر و پوشش آدمی است میتواند […]
در عین اینکه لباس وسیلهای برای حفظ بدن از سرما، گرما وستر و پوشش آدمی است میتواند وسیلهای برای زیبائی، رعایت آداب و رسوم جامعه و نشان دادن خود هم باشد و در مورد اخیر است که گاهی انسان مـیلغزد. لباس پوشیدن یک رفتار اجتماعی است و مثل هر رفتار اجتماعی دیگر باید تابع ضوابطی باشد.
دربارۀ لباس باید به امور و ضوابطی تکیه شود و این بایدها را یا شرع معین میکند و یا عرف و عـقل که البته در جامعۀ ما تکیه به شرع است با در نظر گرفتن آداب و عرف و لباس هایی که ضوابط شرعی و عرفی را نداشته باشد پسندیدۀ یک جامعه اسلامی نخواهد بود لباس آن است که آسایش بـدن را فـراهم کند نه آنکه بعلت رعایت مد و زیبائی بدن را به زحمت بیاندازد گاهی اوقات انتخاب نوع لباس به عوامل مختلفی بستگی پیدا میکند مسئله مد و مدگرایی که ریشه در فرهنگ استعماری و غـربزدگی دارد مـیتواند یکی از این عوامل باشد انسان به طور معمول زندگی خود را بر اساس تقلید از دیگران و یا مدلیابی از کسانی که بعنوان الگو و مدل پذیرفته است قرار میدهد این مشهود شده است کـه تـقلید یـکی از عوامل یادگیری است تقلید امـری خـودآگاه اسـت اما همانندسازی که یکی از مهمترین زمینههای تربیتی محسوب میشود گاه ناخودآگاه است که از طرق آن فرد اعمال و رفتار و طرز تلقی های فـرد دیـگری را مـیپذیرد و جزء وجود خودش میسازد.
این خصیصه در دورۀ نـوجوانی بـارزتر است چونکه نوجوان در جستجوی خود است نوجوان گاه پدر، مادر، یا برادر و خواهر بزرگتر و معلم را الگو قرار میدهد و گاه خـود را بـا افـراد، گروه ها و نهادها همانند میسازد در این مسیر است که نقش الگـوهای اجتماعی اهمیت پیدا میکند و لباس پوشیدن که یک رفتار اجتماعی است بر اساس تبعیت از الگوهای موجود در جامعه شـکل مـیگیرد انـقلاب اسلامی ایران دستاوردهای عظیمی داشت که از دیدگاه تربیتی عظیمترین این دسـتاوردها تـغییر الگوهای همانندسازی بود که در سطح وسیعی موفق بوده است فرهنگ های استعماری و مسخ کنندۀ انسان با یـک سـلسله تـبلیغات حساب شده همیشه در پی دگرگون کردن شخصیت جوان مسلمان بودهاند وظیفه مـربیان و مـسئولین اجـتماعی ارائه الگوهای صحیح اسلامی و جلوگیری از ارائه الگوهای فاسد میباشد.
جوان بطور فطری، فطر تا مـیل بـه جـمال و زیبائی دارد مربیان باید به جوانان بیاموزند که درست است که جمال و زیبائی رمز مـحبوبیت و نـفوذ در مردم است ولی جمال کامل و زیبایی همه جانبه زمانی بدست میآید که جـوانان بـا وجـود زیبائی طبیعی و تجمل ظاهری واجد جمال معنوی و سجایای اخلاقی باشند.چنین جوانانی محبوب واقـعی و دلپذیـر عموم مردمند و همه جا مورد تکریم و احترام خواهند بود مربیان باید بدانند کـه تـمایل فـطری اخلاقی در جوانان به منزله آمادگی آنان برای پاکی و نیکی است ولی اگر در محیط فاسد و آلوده قرار گـیرند و از تـربیت نامطلوبی برخوردار باشند خیلی زود بوجدان اخلاقی و خواهشهای انسانی خود پشت پا میزنند و در راهـ نـاپاکی و پلیـدی قدم میگذارند.
با توجه به آنچه بیان شد یعنی از یک طرف عوامل مؤثر در نحوه لباس پوشیدن و از طـرف دیـگر خـصوصیات نوجوان، مدتی است مربیان ما در مدارس با یک نحوۀ خاص لباس پوشـیدن (شـبیه پانکیها) در بین نوجوانان مواجه هستند که گاهی بسیار هم داوطلب دارد آنچه در این شکل خاص قابل تـوجه مـیباشد این است که آیا این نوع لباس پوشیدن با فلسفه خاص آن هـمراه اسـت یا صرفا تقلید است، به نظر میرسد کـه صـرفا تـقلید باشد البته عوامل خاص فرهنگی، اجتماعی و حـتی اقـتصادی در این مسئله دخیل هستند که کنترل این عوامل به تنهایی در اختیار مربی نـیست،آنـچه که مربی در آن زمینه امکان عـمل دارد تـغییر تفکر دانـش آمـوز اسـت.
اگر به سالهای اول انقلاب برگردیم مـیبینیم کـه در آن سال ها به تجمل و لباس های متفاوت در بین جوانان بسیار ضعیف شده بود در حـال حـاضر،استعمار اهتمام خود را بر این گـذاشته است که با نـفوذ فـرهنگی دوباره این گرایشات را قوت بـخشد آگـاهی دادن در این زمینه به دانش آموزان در مورد حرکاتی که گاهی ناآگاهانه و مقلدّانه صورت مـیگیرد مـیتواند مفید باشد.
ارائه ارزش های اصـیل اسـلامی نـه فقط بشکل سـخن بـلکه در عمل از طرف مربیان و مـسئولین اجـتماعی بدین معنی که آنچه بر آن اهتمام میورزیم که دانشآموز انجام دهد در درجه اول خود مـربیان عـامل به آن باشند.
بالا بردن شـعور فـرهنگی دانش آمـوزان کـه از طـریق آن فرهنگ خود را شناخته و ارزشـهای اصیل آن را درک کنند و از فرهنگ بیگانه دوری جویند،و برنامههای مطلوب رسانههای گروهی، نقش عمدهای را در این زمـینه دارنـد. در نهایت آگاهی دادن به خانوادهها، از دیگر عـواملی اسـت کـه مـیتواند بـنحو مؤثری در کاهش ایـنگونه تـظاهرات رفتاری نقش داشته باشد.