رواج خالکوبى در میان دختران

گرایش به مدگرایى و استفاده از پدیده هاى مرتبط با آن در کشور ما به ویژه در میان دختران جوان و زنان رواج دارد که این مساله در خور تامل است. به طور مثال در زمینه همین پدیده خالکوبى (تاتو) با گذشت زمان سهم دختران قابل ملاحظه و در مواقعى بیشتر از مردان است در […]

گرایش به مدگرایى و استفاده از پدیده هاى مرتبط با آن در کشور ما به ویژه در میان دختران جوان و زنان رواج دارد که این مساله در خور تامل است. به طور مثال در زمینه همین پدیده خالکوبى (تاتو) با گذشت زمان سهم دختران قابل ملاحظه و در مواقعى بیشتر از مردان است در حالى که در گذشته و به شکل سنتى آن (خالکوبى سنتی) بیشتر مردان آن هم از قشرى خاص به این امر اهتمام مى ورزیدند.

 

این افزایش گرایش در میان دختران جوان و زنان را مى توان معلول محدودیت هاى بیشتر اجتماعى و فردى این قشر از جامعه دانست که مى خواهند از هر فرصت و امکان جدیدى براى ارائه تصویرى متفاوت از خود و وسیله اى براى دیده شدن بهره برند.

 

البته نداشتن آموزش و مهارت هاى ارتباطى در جامعه ما نیز از جمله عواملى است که باعث شده برخى از زنان از ساده ترین راه ها استفاده کنند و خلاء شخصیتى خود را پر کنند. از سوى دیگر با توجه به اینکه به طور کلى انسان نیاز به مطرح شدن دارد و سهم نوجوانان و جوانان در این «نیاز به حضور» بیشتر است و زنان به علل مختلف بیش از دیگر اقشار در جست و جو احقاق حقوق خود و راه هاى دیده شدن هستند اگر این امکان به صورت صحیح برایشان فراهم نشود به رفتارهاى متفاوت و بعضاً ناهنجار روى مى آورند.

 

در این شرایط گسترش پدیده هایى مثل خالکوبى در میان دختران جوان و زنان علاوه بر پوشاندن ضعف ها و پاسخگویى به نیاز فطرى زیبایى مى تواند نوعى مبارزه منفى علیه سنت ها نیز باشد. به ویژه در کشور ما که هنوز تفکر سنتى در بسیارى از خانواده ها حاکم است. افزایش گرایش به خالکوبى در میان دختران جامعه ما ریشه در بحران هاى هویتى دارد.

 

دختران به دلیل عدم امکان استفاده از فرصت هاى برابر با پسران در حوزه هاى مختلف اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى، سیاسى و به منظور جبران نابسامانى ها و ناکامى هاى مختلف به خالکوبى روى مى آورند که این مساله در طبقات فرودست بیشتر بدین سبب است که این افراد در مناسبات اقتصادى و سلسله مراتبى جامعه نتوانسته اند از پله هاى ترقى همچون طبقات و اقشار فرادست بالا روند. در طبقات فرادست نیز گرایش به چنین مواردى بیشتر نشان دهنده تجمل پرستى و اسبابى براى خودنمایى، فخرفروشى و احیاناً لذت یابى مقطعى به شمار مى رود.

 

بنابراین شاید بتوان گفت فقر و ثروت، معضلات شخصیتى و مشکلات قومیتى در رشد پدیده هاى حاکى از کمبودهاى هویتى افراد موثر است که گرایش به خالکوبى کمترین آن ها است. از سوى دیگردر جوامع در حال رشد به دلیل فروریختگى هاى فرهنگى و تزلزل پذیرى ارزش ها و هنجارهاى ملى، شرعى و عرفى بروز پدیده اى از این دست و تبدیل شدن آن ها به مشکل و معضلى در روح و روان فرد و جامعه، دسترس پذیرتر است.

 

در حالى که اگر جوان را با اصالت هاى وجودى و منحصر به فرد آن ها بتوان آشنا کرد خود بهترین راه هاى مقابله و مواجهه با محصولات فرهنگى وارداتى را خواهند یافت. همچنین با توجه به اینکه فرهنگ مصرف گرایى امروزه به یک فرهنگ غالب تبدیل شده است شاید لازم باشد براى الگوسازى نسل جوان اقدامات جدى ترى صورت گیرد زیرا تجربه نشان داده در مواقعى که جوانان الگوهاى فکرى و اجتماعى مناسبى در اختیار داشته باشند کمتر به رفتارهاى متفاوت و بعضاً آ سیب زا روى مى آورند.

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما