
غریبی کردن بچه ها معمولا در بیشتر از مـوارد از 8 ماهگی شروع میشود و در بعضی از کودکان پس از یک سالگی ظاهر می گردد، در این دوره که از چند هفته تا چند ماه به طول میانجامد کودک حساسیت و علاقه زیادی نسبت به مادر خود پیـدا مـیکند و غیر از او از […]
غریبی کردن بچه ها معمولا در بیشتر از مـوارد از 8 ماهگی شروع میشود و در بعضی از کودکان پس از یک سالگی ظاهر می گردد، در این دوره که از چند هفته تا چند ماه به طول میانجامد کودک حساسیت و علاقه زیادی نسبت به مادر خود پیـدا مـیکند و غیر از او از همه افراد دیگر می ترسد و غریبی مینماید البته این ترس و وحشت زاییده پرورش ناصحیح مادران هم میتواند باشد ولی در هر حال با ورود کودک به سن دو سالگی خود به خود از بین میرود.
غریبی کردن کودک را از اشخاص ناشناس در این سن هم نمی توان غیر طبیعی دانست و قـاعدتا در این سن هم بعضی از کودکان وقتی یک شخص غریبه را میبیننند دامن مادر خود را گرفته و پشت آن مخفی می شوند و مهم اینجاست که مادر، در این موقعیت رفتاری صحیح داشته باشد و بـه کـودک خـود کمک کند تا بر تـرس و وحـشتش غـلبه کند.
عامل دیگر ترس کـودکان مـمکن است ناشی از مادرانی باشد که به کودک خود اطمینان و اعتماد نداشته باشند و بخواهند در هـر کار کوچکی او را کمک کنند و این فرصت و امکان را به او ندهند که خود کودک با افراد و کـارهای تـازه روبرو شود. این قبیل کودکان در آینده به دشواری میتوانند با افراد غریبه و با مـسائل جدید مـواجه گردند.
- راه حل
بهتر از همه این است که مادر، در این مواقع هیچ کاری نکند و کودک را به حال خـود بگذارد تا از خفاگاه و پشت دامان او به شخص ناشناس نـگاه کند و خود را به تدریج با آن شخص تطبیق داده و آشنا نماید. کودکان در این سن به طول کلی خیلی کنجکاو هستند و از هر چـیزی کـه در اطـراف آن هاست می خواهند سر در بیاورند و اگر مادر به آن ها دسـتور دهد و وادارشان کند که چه باید بکنند و چه عکس العملی نشان دهند.
به این حس کنجکاوی آن ها لطمه مـیخورد، بـعضی از مـادرها وقتی بچه را این طور میبینند او را از دامان خود دور میکنند و نمی خواهند که افراد غریبه کـودکان آن ها را این طور ترسو بینند و برعکس آن ها می خواهند نشان دهند که کودکشان از کسی یا چیزی نمی ترسد و مـتکی به خود بار آمده است ولی این توقع خارج از حدود طبیعی از کودک موجب میشود که رشـد فـکری و روانی طبیعی او لطمه ببیند و حس کنجکاویش اقناع نگردد و در نتیجه حس ترس از غریبهها در او زیادتر شـود.
پدر و مادر میتوانند از قبل مشکل کودک را با آشنایانشان در میان بگذارند و از آنها بخواهند که برای کاهش اضطراب کودک خردسالشان به آنها کمک کنند تا کودک کمتر احساس ناراحتی کند. برای مثال، هنگامیکه برای دیدار به نزد شما میآیند، به کودک فرصت دهند تا از بودن و نشستن در کنار آنها احساس امنیت و آرامش کنند. آنها میتوانند با دادن یک عروسک، یک اسباب بازی کوچک و … بکوشند باب دوستی را با کودک بگشایند و ارتباط نزدیکتری ابا او برقرار کنند. کودکان نیاز به زمان و فرصت دارند تا بهتدریج به چهره و حرکات افراد غریبه عادت کنند، و آن ها را بپذیرند.
سعی کنند اعتماد کودک را به خود جلب کنند. تمامی کودکان نیاز دارند که به والدین و مراقبینشان اعتماد کنند. به همین دلیل بهتر است پدر و مادر سعی کنند با استفاده از روشهای سادهٔ «اعتمادسازی»، حس امنیت اولیه را در کودک پرورش دهند. برای مثال، به کودک دروغی نگویند که بعداً فاش شود و یا اگر قول و قراری با کودک میگذارند، به آن عمل کنند.
کودک را از همان دوران خردسالی با افراد گوناگون آشنا سازند. بهترین روش برای جلوگیری از ترس از غریبهها در کودک و گسترش آن به سایر جنبههای زندگی کودک آن است که از همان دوران خردسالی او را با افراد گوناگون اجتماع آشنا کنند. پدر و مادر میتوانند از هر فرصتی برای معرفی افراد غریبه به کودک استفاده کنند. برای مثال، هنگامیکه قصد دارند برای خرید به فروشگاه بروند، و یا دنبال فرزند بزرگترشان به مدرسه بروند، و یا به میهمانیهای بزرگ بروند، کودک را نیز با خودشان ببرند تا ارتباط اجتماعی او با افراد، محدود به ۴ـ۳ چهرهٔ تکراری اعضاء خانواده نشود و کمتر احساس غریبگی کند.