آگوست 28
نویسنده : ایوب سلیمانی
بازدید : 952
نظرات : بدون دیدگاه
راهـهای مـقابله با واکنشهای منفی کودکان

آماده کردن کودک برای ‌‌تولد‌ فرزند جدید خیلی اهمیت دارد،اما باز هم برای او تصور این مسأله‌ غیرممکن‌ است‌ که وقتی بچهء تازه واقعا به خانه مـی‌آید چـه اتفاقی می‌افتد.بعضی از پدران و مادران‌ گفت‌وگو دربارهء فرزند جدید را به ماههای آخر حاملگی موکول می‌کنند،چون زمان‌ انتظار برای تولد نوزاد‌ آن‌ قدر طولانی است که […]

آماده کردن کودک برای ‌‌تولد‌ فرزند جدید خیلی اهمیت دارد،اما باز هم برای او تصور این مسأله‌ غیرممکن‌ است‌ که وقتی بچهء تازه واقعا به خانه مـی‌آید چـه اتفاقی می‌افتد.بعضی از پدران و مادران‌ گفت‌وگو دربارهء فرزند جدید را به ماههای آخر حاملگی موکول می‌کنند،چون زمان‌ انتظار برای تولد نوزاد‌ آن‌ قدر طولانی است که در فهم یک کودک دوساله نـمی‌گنجد. بـرخی از والدین دیـگر هم در طول حاملگی (به تصویر صفحه مراجعه شود) دربارهء نوزادی که در آینده متولد خواهد شد‌،با کـودک صحبت کرده،عکسهای نوزادی‌اش را به او نشان می‌دهند و برایش از خصوصیات دوران نوزادی سـخن مـی‌گویند و بـعضی والدین نیز از هرگونه صحبت دربارهء نوزاد،در طول حاملگی خودداری می‌کنند‌ و تولد‌ نوزاد را از کودک بزرگتر پنهان می‌کنند.بـعید ‌ ‌نـیست که در این صورت تولد نوزاد مشکلات بیشتری را برای کودک بزرگتر به وجود آورد.البـته والدیـن هـر قدر سعی کنند‌ نمی‌توانند‌ تولد نوزاد جدید را از فرزند بزرگتر خود پنهان کنند.به عنوان مـثال گفت‌وگوی مادران دیگر با مادر کودک دربارهء”نوزاد آینده‌”،احتمالا این راز را برای کـودک آشکار‌ خواهد‌ کرد.پس خـیلی بـهتر است که کودک از زبان والدین دربارهء بچهء جدید بشنود،نه اینکه کس دیگری ناگهان از او بپرسد: خیلی دلت می‌خواهد یک خواهر یا برادر‌ کوچولو‌ داشته‌ باشی؟

ناگفته نماند که گفت‌وگو دربارهء‌ بچهء‌ جدید‌ نـباید بعد از تولد او متوقف شود،بلکه باید از آن پس نیز ادامه یابد،چون در آن هنگام است که‌ کودک‌ وجود‌ بچهء دیگری را در خانه عملا تجربه می‌کنند‌ و ممکن‌ است حتی با وجود آمادگی قبلی چندان از این مـسأله خـوشش نیاید. شاید هم او را با آغوش باز‌ بپذیرد‌،امّا‌ بعد وقتی که نوزاد روال زندگی‌اش را مختل کرد و باعث‌ شد که پدر و مادر کمتر به او توجه و ابراز علاقه بکنند،او نیز از میزان علاقه و محبت خـود‌ نـسبت‌ به‌ نوزاد بکاهد.

بعضی از کودکان،هم مراقب برادر یا خواهر کوچکتر‌ خود‌ هستند و هم در عین حال رفتارشان با او پرخاگشرانه است. در این مواقع بهتر است به‌ جنبهء‌ مراقبتی‌ کودکان پر و بـال بـدهیم و از پرخاشگری آنها بیش از حد عصبانی نشویم‌ و اجازه‌ دهیم‌ که کودک احساساتش را نسبت به نوزاد به نحوی مسالمت‌آمیز بیان کند. برای نمونه‌ وقتی‌ کودکی‌ سه ساله درحالی‌که پی‌درپی به نـوزاد حـمله مـی‌کند،غافلگیر شود، بلافاصله باید او را‌ از‌ ایـن کـار بـازداشت و انگیزه‌های اعمالش را به‌طور آشکار برایش بیان کرد.درحالی‌که واکنش‌ زیر‌ می‌تواند‌ به نتایج منفی منتهی می‌شود:مادری که کودک بزرگتر را هـنگام اذیـت کـردن کودک‌ کوچکتر‌ غافلگیر کرده بود، غرش‌کنان به طـرف او آمـد و گفت:”چه مرگته؟ می‌خواهی بکشیش،نمی‌دانی‌ که‌ ممکن‌ است با این کارت تا آخر عمر چلاقش بکنی؟دیگر نباید به او دست بـزنی.”

هـمچنین تـوصیه‌ها‌ دربارهء‌ نحوهء رفتار کودک بزرگتر با بچهء باید مثبت بـاشد.برای نمونه: “یواش‌ ببوس‌ و نازش‌ کن‌”،خیلی بهتر از: “اذیتش نکن‌”است.باید به کودک نشان داد که چطور رفـتار‌ کـند‌ و نـه‌ آنکه چطور رفتار نکند. لازم است کودک بزرگتر را تا حد امکان‌ بـا‌ بـچهء کوچکتر مأنوس کرد و هر جا که ممکن است باید به کودک بزگتر اجازه داد تا‌ در‌ کارهای مـربوط بـه نـوزاد کمک کند.به مشابهت‌های میان کودک بزرگتر و فرزند‌ کوچکتر‌ اشاره کنید. بـا ایـن نـوع رفتار متوجه‌ خواهید‌ شد‌ که احساسات مثبت و گرم میان دو کودک‌ بیشتر‌ می‌شود.شاید بـه ایـن دلیـل که آنها رفتار والدین را الگو قرار می‌دهند‌ و یا‌ به این دلیل که به‌ آنـها‌ کـمک می‌شود‌ تا‌ نیازهای‌ یکدیگر را بهتر درک کنند.

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما