لذت بچگی

هویت کودک از پنج سالگی تا ده سالگی به گونه‌ای شکل می‌یابد که دیگر به آسانی قابل تغییر نیست. در تمرین، نفس کودک را باید به نرمی فرمان داد و تمرین‌های آن را گام به گام سخت‌تر کرد. تربیت نفس، خرواری نیست، بلکه مثقالی است و باید اندک اندک تمرین نمود و تغییر کرد. نفس […]

هویت کودک از پنج سالگی تا ده سالگی به گونه‌ای شکل می‌یابد که دیگر به آسانی قابل تغییر نیست. در تمرین، نفس کودک را باید به نرمی فرمان داد و تمرین‌های آن را گام به گام سخت‌تر کرد. تربیت نفس، خرواری نیست، بلکه مثقالی است و باید اندک اندک تمرین نمود و تغییر کرد. نفس را از ابتدا باید به گونه‌ای تمرین داد که رم نکند و لازم است از جای ملایمی که سخت نباشد شروع کرد. تربیت و تنبیه نفس به مَثل مانند سوار کاری بر اسب چموش است که باید با تیمار و پرورش آن، چموشی اسب را رام نمود و مواظب بود که چنان بر آن سخت گرفته نشود و از در افراط وارد نشد تا سوار خود را بر زمین نزند.

 

از لحاظ روان‌شناسی، زن و مردی می‌توانند زندگی پایدار زناشویی با هم داشته باشند که هیچ کدام از مرتبهٔ خود عدول نکرده و مرد صفات مردی و زن صفات زنانگی خود را از دست نداده باشد؛ وگرنه به تناسب دور شدن از جایگاه و موقعیت ویژهٔ خود، با یک‌دیگر نزاع و درگیری خواهند داشت؛ چرا که زن برای مرد، زنانگی نمی‌کند و مرد در آرزوی زنی می‌ماند که برای او زنانگی و همسری نماید و زن نیز در آرزوی مردی است که مردانگی و صفات مردی داشته باشد. این امر در تربیت فرزندان نیز بسیار مهم است و باید کودک را در سنین کودکی بر محور معقولی آزاد گذاشت تا لذت بچگی و بچه بودن را ببرد.

 

دنیای کودکی دنیای شادی ها و لذت بردن است، اما مسئولیت ها و حد و حدودها، این کیفیت را از زندگی کودک حذف می کنند. کودکان دیر یا زود با دنیای واقعی آشنا می گردند و با جنبه های بد آن روبرو می شوند، اما با ورود خیلی سریع فرزندان ما به اجتماع، کودکی آن ها مورد هجوم قرار می گیرد. نتیجه آن از بین رفتن احساس امنیت و شادی کودک و صدمه دیدن سلامت روانی اوست. کودکی کردن لبریز از تخیل و دنیاهای بدون مرز است که در آن هر چیزی امکان به وقوع پیوستن دارد. این سرمایه ذهنی بدنه خلاقیت کودک را می سازد، ولی واقعیت با بی رحمی خاصی این دنیای کودکانه ی سراسر شادی را ویران می کند. شخصیت های بچگانه پر از قدرت های خارق العاده و جادویی هستند. در تخیل بچه ها حیوانات سخنگو هستند، عروسک ها نقش پذیرند و قهرمانان از پس هر کاری بر می آیند.

.

تنها دوران کودکی نیست که از کیفیت جادویی «کودکی کردن» بهره می برد. دنیای بزرگسالی او و روابطش با دیگران، میزان موفقیت او در اجتماع  و انطباق روانی با محیط زندگی از کیفیت سلامت روانی انسان در دوران کودکیش تاثیر می پذیرد. وقتی کودک آزاد باشد که در ذهنش تخیل بسازد و رویابافی کند، این موضوع به ایجاد روحیه خلق کردن و ابداع نمودن او کمک می کند. اعتماد ایجاد شده در سال های کودکی، در بزرگسالی به بهبود روابط فرد با دیگران و اعتماد کردن به آن ها منجر می شود. نتیجه آنکه پیش از هل دادن کودکان به دنیای بزرگسالی، لطفا به آنچه که کودکتان در ازای آن از دست می دهد، توجه داشته باشد.

 

بنظر می رسد که آموزش زودهنگام برای کودکان، زمان آزادی و آرامش کودک برای بهره مند شدن از یک مراقبت بدون چارچوب مشخص از کودک را می رباید. کودک در سنین پیش از مدرسه باید یک فضای ایمن، راحت و سرشار از اعتماد و عشق را تجربه کند. چنین فضایی از اساسی ترین نیازهای کودک به منظور برخورداری از سلامت روانی مطلوب است. ورود پیش از موقع به مهدها  علاوه بر مشکل ذکر شده، کودک را خیلی سریع وارد فصای سایبری می کند. در اکثر نقاط دنیا، کودکان در سنین پیش از دبستان، ساعاتی بیش از نیاز را در فضای سایبری می گذرانند. وقت گذرانی کودکان در شبکه های اجتماعی و فضای آنلاین فرصت کودک بودن و کودکی کردن را هدر داده و یک دوره حیاتی از زندگی کودکان را تلف می کند.

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما