فلسفه، پرورش فکر فرزندان

فلسفه برای کودکان رویکردی جدید در آموزش تفکر به کودکان و نوجوانان به شمار می آید، این رویکرد در حوزه اهداف، روش ها، محتوا و نظام ارزشیابی خود حاوی مبانی نظری و فلسفی خاصی است که بعضا متفاوت با مبانی نظری و فلسفی پذیرفته شده در کشور ماست. همین امر زمینه را برای بررسی بیشتر […]

فلسفه برای کودکان رویکردی جدید در آموزش تفکر به کودکان و نوجوانان به شمار می آید، این رویکرد در حوزه اهداف، روش ها، محتوا و نظام ارزشیابی خود حاوی مبانی نظری و فلسفی خاصی است که بعضا متفاوت با مبانی نظری و فلسفی پذیرفته شده در کشور ماست. همین امر زمینه را برای بررسی بیشتر و نقد آن فراهم می سازد. مطالعات زمینه ای و بنیادی در ارتباط با فلسفه برای کودکان کمتر انجام شده است. این در حالیست که این برنامه با تکیه بر اهداف خاص خود وبا بهره گیری از متون و روش های غیربومی در کشور ما آموزش داده می شود.

 

فلسفه برای کودکان و نوجوانان (فبک) یا فکرپروری برای کودکان و نوجوانان برنامه‌ای برای آموزش تفکر عمیق فلسفی است که به پرورشِ قدرتِ استدلال، داوری و تمیز در کودکان و نوجوانان می‌پردازد و دستِ کم، سه گونه تفکر نقادانه، تفکر خلاقانه و تفکر مراقبتی را در ایشان پیشرفت می‌دهد.

 

امروزه آموزش مهارت های فکری بالقوه، یکی از با ارزش ترین حوزه های تحقیق و توسعه آموزشی است. آموزش فکرپروری کودکان کلیدی طلایی است که می تواند سبب رشد مهترین جنبه رشدی کودکان، یعنی« تفکر» می شود. فکرپروری برای کودک P4C   با تاکید بر پرورش تفکر از دوران کودکی، در نیمه دوم قرن بیستم بنیان نهاده شد و به سرعت در بیش از صد کشور دنیا مورد توجه قرار گرفت. که حدود 30 کشور از کشورهای پیشرفته به طور جدی آن را وارد نظام آموزش وپرورش ساخته اند ودر حدود 70 کشور نیز به طور آزمایشی این برنامه را تجدید می کنند.

اگر چه عنوان رایج این برنامه فلسفه برای کودکان و نوجوانان است اما منظور از مفهوم فلسفه در آن به معنای آموزش مکاتب و آرای فلسفی به کودکان ون وجوانان نیست بلکه هدف پرورش توانایی های فکری و استدلالی و قضاوت آنان می باشد. در این روش دانش آموزان فقط ذهن خود را از محفوظات پر نمی کنند بلکه خودشان در رسیدن به پاسخ سوالشان به واسطه تحقیق، فعالانه شرکت می کنند و با تشکیل اجتماع پژوهشی در قالب حلقه کندوکاو در مهارت فکری ورزیده می شوند.

اهداف برنامه فلسفه برای کودکان:

  • بهبود توانایی استدلال
  •  پرورش خلاقیت
  •  رشد فردی و میان فردی
  •  پرورش درک اخلاقی
  • پرورش تفکر انتقادی
  • پرورش توانایی مفهوم یابی در تجربه
  •  پرورش شهروندی

حضرت آیت الله خامنه ای در این خصوص گفتند:

«باید از همان دوران کودکی، ذهن کودکان را به فکر کردن و خردورزی عادت داد.»

 

خودباوری و اعتماد به نفس را یکی دیگر از نیازهای تربیتی دوران کودکی است. یکی از فرهنگ های غلطی که از دوران گذشته در جامعه شکل گرفته و همچنان وجود دارد، نگاه نیازمندانه به غرب و بزرگ دیدن غرب و کوچک دیدن خود ، بخصوص در مسائل علمی است. ودباوری که در مقابل غرب باوری قرار دارد، باید در میان کودکان و جوانان گسترش یابد و از وظایف مهم آموزش و پرورش و آموزش عالی تزریق روحیه خودباوری است. ترویج روحیه کنجکاوی و پرسشگری، کار جمعی و همکاری، کار و دوری از تنبلی، و مطالعه و کتابخوانی در میان کودکان و نسل نوجوان و جوان، از نکات مهمی است که نباید از آن ها چشم پوشی کرد. ترویج روحیه خودباوری و اینکه “ما میتوانیم” از جمله نیازهایی است که از وظایف مهم آموزش و پرورش و آموزش عالی است.

 

یکی از راه های بصیرت افزایی نوجوان، آموزش فکر کردن از دوران کودکی است. یک نوجوان،دنیا را از چند بعد نمی تواند ببیند و والدین خوب والدینی هستند که با حلم و بردباری وجه دیگر را نشان می دهند ولی والدین تکانشی، زود عکس العمل نشان می دهند و نوجوان را به بی عقلی متهم می کنند. والدین می توانند برای شناخت حالت تک بعدی نوجوان سؤالی با این عنوان مطرح کنند که «ما مقدار زیادی پول داریم چگونه آن را خرج کنیم؟» نوجوانی سریع می گوید یک خانه بزرگ می سازیم با استخر وفضای سبزو… در این مثال می بینیم که سنجش جوانب کار برای نوجوان دشوار است و ما با صبوری و شنونده فعال بودن می توانیم بصیرت و نگاه چند بعدی را در او پرورش داده، نقایص کارش را به او نشان دهیم.

 

همانطور که نوجوان با آب وتاب فکر هایش را در مورد شیوه خرج کردن پول به ما می گوید با آرامش گوش کرده و بعد دوباره به آرامی برای تأیید او می گوییم خب خب، فکر کنم در آینده معمار خوبی می شوی اما نگاه کن الان ما 2 میلیون پول داریم حالا چکار کنیم؟ شنونده خوب بودن سخت است اما شنونده خوب بودن برای نوجوان جانکاه است؛ ولی اگر برویم توی ذوق نوجوان آن چیزی که خراب می شود رفاقت است. برای اینکار از روش بارش مغزی بهره می گیریم بدین صورت که والدین یا مربیان یک مسأله احتمالی را طرح می کنند بعد از همه برای راه حل آن  نظر می خواهند ولی باید مراقب باشیم توی ذوق بچه ها نزنیم و آنها را تشویق کنیم یک کار گروهی است. شاید 40 نظریه داده شود در این شرایط بچه می فهمد که فقط او نیست که نظریه دارد و چقدر نظرات جالب تر وجذاب تری وجود دارد و آن وقت می بینید که اگر نظر او چهارمین است او نظر هفتم را می پسندد در واقع یاد می گیرد فکورانه به دنیا نگاه کند.

 

والدین و مخصوصا آموزش و پرورش باید به جای پر کردن مغز بچه ها از اطلاعات به قالب و محتوا و در حقیقت دادن روش فکر بپردازند. باید از خواب وکار بزنیم زیرا برای فرزند، سرمایه گذاری در بورس تربیت فرزند شاخص بالایی دارد.

 

 

 

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما