دزدی انواع و اقسام مختلف دارد از دزدی اشیا، پول و…گرفته تا دزدی و خیانت در کار و وظیفه که با وجود اهمیت بسیار و اثرات سؤ اجتماعی آن کمتر مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرد. در ابـتدا لازم اسـت تـذکر دهیم که این عوامل بـرای کـودک و بـزرگسال و برای زن و مرد یکسان […]
دزدی انواع و اقسام مختلف دارد از دزدی اشیا، پول و…گرفته تا دزدی و خیانت در کار و وظیفه که با وجود اهمیت بسیار و اثرات سؤ اجتماعی آن کمتر مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرد. در ابـتدا لازم اسـت تـذکر دهیم که این عوامل بـرای کـودک و بـزرگسال و برای زن و مرد یکسان نیست.برای هر گروهی از انسان ها موجبات و علل مختلفی در مورد سرقت وجود دارد. نکته بعد اینکه زبان تعلیم و تربیت بـا زبـان قـاضی و قانون متفاوت است. قاضی مجرم را شناسایی و قانون او را جـریمه و مـحکوم میکند اما تعلیم و تربیت علل و عوامل جرم را بررسی کرده و سعی در برداشتن آن ها میکند تا جامعه را به سوی سعادت و رسـتگاری سـوق دهـد.
الف- علل اقتصادی
1- فقر و گرسنگی و محرومیت از نیازهای اولیـه زندگی
2- انگیزه تملک
3- محروم داشتن کودکان از مواد غذایی مورد علاقه و تحت کنترل شدید قرار دادن آن ها
4- تامین پول برای خـرید اشـیا و یـا آیندهنگری و یا تهیه چیز مورد علاقه
5- نیاز به اسباببازی و اشیای پر زرق و بـرق و یـا نیاز کاذب به این نوع اشیا بیشتر متفکران مادی این عوامل را علل اصلی در سرقت و دزدی میدانند.
ب- عـلل عـاطفی
خـودنمایی و برتریجویی، محرومیت از محبت، جبران احساس حسادت، انتقامگیری از والدین و دوستان، تامین پول جهت خـرج کـردن زیـاد، معرفی کردن خود به عنوان فرد سخاوتمند و یافتن دوست؛ دزدی به خاطر معرفی شدن به عنوان فـردی مـاهر و تـردست و زرنگ و… عوامل عاطفی در ارتکاب سرقت هستند.
برخی از کودکان شئی را میدزدند تا آنکه آن را به دیـگری بـدهند و بدین وسیله در نظر دوست خود فردی سخاوتمند معرفی شوند و این برای گریز و رهایی از تـحقیری اسـت کـه در خویش احساس میکنند. دستهای دیگر از پول دزدی هدیهای تهیه کرده و به دوست خود میدهند که نـیاز بـه محبت در درون خود را ارضا نمایند و توجه سایرین را به خود جلب کنند.
کودکان دزد، بیصبر و کـم عـاطفه بوده و عمدتا کسانی هستند که در کودکی طعم محبت را نچشیدهاند. ممکن است دزدی کودکان را مولود نـقض تـربیتی مـربوط به دوران شیرخوارگی و اختلال های مادری باشد و بیمهری و خشونت والدین در برآوردن نـیازهای اولیـه طـفل در این امر تأثیر خواهد داشت. کودکی که مورد تنبیه واقع شده است درصـدد جـبران و انتقام این سرزنش برآمده و برای تسکین خـویش لوازم مـورد احـتیاج فردی که او را سرزنش کرده برداشته تا وی را نـاراحت کـند و بدین وسیله انتقام خود را بگیرد.
ج-علل روانی
بازداشتن کودک از دسترسی به اشیای مورد عـلاقه خـود، احساس تنهایی، تقلید از الگوها و نـمونههای دزدی کـه در فیلم ها و…دیـده اسـت. رفـع اضطراب روانی، اعتراض به نظام و سـیستم، رغـبت روانی به داشتن اشیاء پر زرق و برق و احساس نیاز کاذب و…
درمیان این عـلل روانـی مسئله تقلید از اهمیت خاصی برخوردار اسـت. پدران و مادرانی که در مورد حـقوق دیـگران دقت نمی نمایند و در مقابل چشمان کـنجکاو کـودک خود به اموال دیگران دستبرد میزنند و آن را مهم جلوه نمیدهند عامل مهمی بـرای دزدی کـودکان محسوب میشوند مثلا در موقع خـرید مـیوه بـا بیسکویت یا آجـیل و… کمی از آن ها را برداشته و به دهـان خـود یا بدتر از آن به دهان کودک خود میگذارند بدون اینکه صاحب مغازه متوجه شود بـا ایـن عمل ناخودآگاه پایهگذار عمل دزدی و سرقت در کـودک خـود میشوند. وسـائل ارتـباط جـمعی نیز در اشاعه این بـزهکاری نقش مهمی دارد. فیلم ها و کتاب های جنائی و پلیسی که جزئیات دزدی و سرقت را بازگو میکند خود عامل مهمی در طـریق دزدی کـودکان محسوب میشود.
در سنین بلوغ نیز اگر دوسـتان یـک نـوجوان عـمل سرقت و دزدی او را تشویق و تـأیید نـمایند و او را مورد پذیرش قرار دهند عمل دزدی و سرقت تشدید شده و ادامه مییابد. واکنش های عصبی نیز ممکن است در دزدی مؤثر باشد مثل وسوسهها و فشارهای درونی، تمایل به مالکیت اشیای دیگران حمله هیستریک و عصبی و…که از عوامل مهم روانی دزدی به حساب مـیآیند.
لازم به تذکر است که دزدی کودک و بزرگسال بسیار متفاوت است بسیاری از کودکان نا آگاهانه و برای بدست آوردن شئ مورد نظر آن را برداشته به تملک خود درمیآورند اما بزرگسال با آگاهی و ترس از مجازات و کیفر به ایـن عـمل دست میزند و حقوق مردم را پایمال میکند. عواملی در تشدید دزدی مؤثرند مثل معاشرت های ناباب، تشویقها و …