پانزده سالگی سنی است که نوجوان باید یـخهای قـطوری را کـه سد راه او هستند خرد کند یا لا اقل شکافی در آن ها بوجود آورد،تا بتواند سریع تر و بهتر پیشرفت کند. در این سن رشـد عقلی و جسمی او تقریبا کامل شده است و دیگر بحران بلوغ او را آزار نمیدهد. در این […]
پانزده سالگی سنی است که نوجوان باید یـخهای قـطوری را کـه سد راه او هستند خرد کند یا لا اقل شکافی در آن ها بوجود آورد،تا بتواند سریع تر و بهتر پیشرفت کند. در این سن رشـد عقلی و جسمی او تقریبا کامل شده است و دیگر بحران بلوغ او را آزار نمیدهد. در این سن باید از راحتی بـیشتری برخوردار باشد تا در سال های آیـنده تـوانایی رشد را از دست ندهد. پس از پانزده سالگی رشد با سرعتی کمتر ادامه می یابد، اما از نظر معنوی هنوز همه چیز حاصل نشده است.
چه کسی تصمیم می گیرد؟
از نظر روانی و معنوی پانزده سالگی اهمیت بسیار دارد. در این سن نوجوان تصمیماتی مـی گیرد که در زندگی آینده او تاثیر فراوان دارد، به ویژه در جامعۀ ایران که معمولا پانزده سالگی سن انتخاب رشتۀ تحصیلی است و در واقع نوجوان در این سن راه آیندۀ خود را مشخص می کند. عوامل اجتماعی و روانی بسیار در این انتخاب دخالت دارند. گاه مـحدودیت ها و فـشار های اجتماعی نوجوان را به عقب میراند و گاه نیروهای دیگری به پیشرفت او کمک می کند و در این میان بحران تصمیم گرفتن به وجودمی آید. شاید نوجوان تصمیمی بگیرد که در خلاف جهت برنامه و طرح پیشین او باشد، شاید هدف هایی بـسیار بـالاتر و والاتر را انتخاب کند و حتی گوش هایش را در مقابل نصایح و پیشنهادهای اولیا و مربیان خود ببندد و به آن ها که می گویند: «اینکار را نکن» یا «این کار را بکن» با تمسخر بنگرد و با گوشکر و چشم کور در مـقابل دیـگران راه خود را دنبال کند. درحالی که می گوید: «این ها دیگر چه کسانی هستند که می خواهند من نیز درست مثل آن ها باشم؟»
تصمیم بعدی
خوشبختانه در اجتماعات مترقی، جامعه نسبت به احتیاجات و تضادهای ناشی از بلوغ آگاهی کامل دارد، از این رو نـوجوانان مـیتوانند بـا فراغ بال در پی احتیاجات خود بـاشند و آنچه را مـفید می دانند بدست آورند. جامعه بعلت برخورداری از فنون و صنایع پیشرفته و روش های جدید تعلیم و تربیت هر روز بیش از روز پیش آگاه می شود و راه هایی را که به ترقی و تـعالی نـوجوانان مـنجرمی شود در می یابد.
تصمیمی که در پانزده سالگی اتخاذ می شود ممکن اسـت چـندان صحیح نباشد، ولی امکان تغییر آن هست. در بسیاری از کشورها و از جمله ایران، برای آن دسته از دانشآموزانی که در انتخاب رشته تحصیلی دچار اشتباه شدهاند فرصت و امکان تغییر رشته وجـود دارد. نـوجوانان مـیتوانند تا پیش از پایان دورۀ دبیرستان با گذراندن امتحانات مخصوصی به رشتههای دیـگری که بیشتر مورد علاقۀ آن هاست برون دو در رشتهای به تحصیل خود ادامه دهند که امکان پیشرفت در آن برایشان بیشتر موجود است.
آن ها کـه مـی خواهند هـمزمان با دورۀ تحصیلی یا پس از آن بکار بپردازند از امکانات تازهای برخوردار می شوند که در زمان قـدیم وجود نداشته است. امروزه بسیاری از مشاغل وجود دارد که در آن تخصص و مهارت زیاد لازم نیست. کارهای دفتری از جملۀ این شغل هاست و هـر نـوجوانی می تواند با اندک صرف وقت بـخوبی آن را انـجام دهد.د ر واقع تمایل به کسب مهارت های جدید بیش از مهارت داشتن در رشتۀ بخصوص اهمیت دارد.
بنابراین همچنانکه در مـورد رشـتۀ تـحصیلی گفته شد، در مورد مشاغل نیز می توان تصمیمهای غلط را تصحیح کرد و راه را تغییر داد. نوجوانی که لایههای خاکستری مـغزش هـنوز از دادهها و آموختهها انباشته نشده می تواند استعدادخود را در مشاغل دیگری بیازماید.