
خشم و هـیجان کـودکان همانند همۀ حوادث زندگی، دارای علل و عوامل ریشه داری است. نکته مهم و اساسی اینست که معلوم شود چرا کودک عصبانی می شود، و در چه مواقعی بیشتر این عصبانیت بروز میکند. بدون تـردید کـودک هـمانند افراد بزرگسال وقتی جلوی خـواست و اراده اش مـانعی قرار بگیرد احساس ناراحتی کرده […]
خشم و هـیجان کـودکان همانند همۀ حوادث زندگی، دارای علل و عوامل ریشه داری است. نکته مهم و اساسی اینست که معلوم شود چرا کودک عصبانی می شود، و در چه مواقعی بیشتر این عصبانیت بروز میکند. بدون تـردید کـودک هـمانند افراد بزرگسال وقتی جلوی خـواست و اراده اش مـانعی قرار بگیرد احساس ناراحتی کرده به خشم در می آید این ناراحتی ممکن است به علت حل نشدن یک مسأله ریاضی ساده باشد، یـا نـداشتن هـمبازی، و یا نبودن لوازم تفریح و ورزش کودک همانطور که بـه هـوا و غذا و آب احتیاج دارد، به رفیق و همبازی و ورزش های کودکانه نیز علاقمند است، بر طرف نکردن این خواستههای مشروع، کودکان را به خشم و هـیجان وامی دارد.
در مـواردی هم شکست، عامل عصبانیت کودک است. وقتی آموزگار از شاگرد مـدرسه درس میپرسد، و او نمیتواند جواب او را بدهد آثار برافروختگی از چهرۀ کودک آشکار میگردد، زیرا به شخصیت او لطمه وارد شده است، برای کـودکان هـیچ چـیز به اندازۀ شخصیت آن ها مورد توجه نمیباشد، برخی از معلمان یا والدیـن بـدون توجه به این اصل، کودک را در برابر دیگران مورد شماتت و توبیخ قرار میدهند و روح آرام کودک را به دریایی طـوفانی و پرتـلاطم مـبدل می سازند.
عصبانیت یکی از پدیـدههای زنـدگی ماشینی است، در عصر ماشین بـر اثـر فعالیت هـای فـراوان، و اسـتراحت کم، همۀ نیروهای انسان به مصرف رسـیده آدمـیان در حال خستگی و کوفتگی بسر می برند. بدیهی است در چنین شرایطی انسان ها آماده انـفجارند، البـته این انفجار در محیط زندگی خانوادگی بـهتر و کامل تر صورت می گیرد، زیـرا انـسان ها در محیط کار همیشه ماسکی بـصورت زده، بـا چهره دیگری با افراد روبرو می شوند. همیشه میکوشند خود را سرحال و با نشاط جـلوه دهـند و همه ناراحتی ها را با نیروهای روحی؛ مـقابله و جـبران نمایند، ولی وقتی به خانه مـی آیند همه نیروهایشان تقریبا پایـان یـافته و نقاب و ماسک را کنار زده می خواهند به زندگی طبیعی خود بپردازند؛ اینجاست که با بـرخورد بـا یک جریان ساده و کوچکی به هـیجان درآمـده، آتشی میافروزند کـه خـود و دیگران را در آن میسوزانند.
کودکانی کـه در اینگونه خانوادهها زندگی می کنند، بر اثر دارا بودن ژنهای عصبی؛ روحیه هیجانی به تدریج در آنان پرورش مییابد و اگـر فـاقد زمینه ارثی باشند؛ روحیۀ تند خـویی و عـصبانیت را از طـریق تـقلید و اقـتباس از الگوهای خانه مـیآموزند.
- نکاتی ضروری
1- والدین در مواردی کـه کـودکانشان به خشم و هیجان در میآیند؛ باید صد در صد سکوت و آرامـش خـود را حـفظ کـرده از ابـراز هـر نوع هیجان خودداری کنند چه علاوه بر آن که نمی شود آتش را با آتش خاموش کرد؛ ممکن است در حال هیجان بین بزرگترها اختلاف نظر بروز کرده، مشکلات و دشواری های دیگری بوجود آید؛ که حل برخی از آن ها دشوار باشد. ممکن است به استحکام خانواده؛ لطمههای جبرانناپذیری وارد سازد.
2- کودکان فعالیت های بدنی زیادی دارند، به همین نسبت زود خسته میشوند، بدیهی است که در شرایط خستگی و کـوفتگی آمـاده انفجار بوده، با کمترین برخورد به هیجان خواهند افتاد. بنابراین بزرگترها، با روحیه انعطاف پذیری و سکوت و آرامش بهانهگیری کودکان را متحمل شده، آنان را از خشم و هیجان بازدارند.
3- توهین و تحقیر کودکان به هر شـکل و حـرفی که باشد مخصوصا در برابر دیگران، یک عامل قوی برای برافروختگی و عصبانیت است. بزرگترها باید بکوشند هیچگاه به چنین کاری دست نزنند.
درمان عـصبانیت
در مـواردی علت هیجان و عصبانیت کودکان، مـعلول نـاتوانی جسمی آنان است، بسیاری از کودکان ناتوان، دارای حساسیت فوق العاده می باشند. شاید وضع استثنایی کودکان عامل پیدایش این نوع حساسیت و پرتوقعی باشد، در معالجه و درمان ایـنگونه کـودکان، در درجه اول باید بسلامت جـسم آنـان توجه کرد.
بسیاری از بزرگترها پس از پشت سر گذاشتن سن کودکی،خواستههای کودکانه را فراموش کرده، در سن بزرگسالی نمیتوانند به نیازهای کودکان پیببرند لذا با سهل انگاری و مسامحه خواستههای آنان را برآورده نمیسازند. در این هـیجانها، بـجای تسلی و دلداری باید به نیازمندی های واقعی آنان جواب مثبت داده، خواستههایشان را برآورده سازند.
بطور کلی هیجان و عصبانیت کودکان علل و عوامل فراوانی دارد، بزرگترها باید بکوشند ریشه و عامل اصلی هیجان را بدست آورده و آنرا بـرطرف سـازند تا کـودک دچار هیجان و عصبانیت نگردد.