
کمالگرایی به منزله تمایل پایدار فرد به وضع مـعیارهای کـامل و دست نیافتنی و تلاش برای تحقق آن ها که با خود ارزشیابیهای انتقادی از عملکرد شخصی همراه است تعریف شده است. ابعاد کمالگرایی را نیز باید به ایـن مـؤلفهها افـزود؛ ابعادی که بیانگر ماهیت چـند جـنبهای درون شخصی، بین شخصی و اجتماعی کمالگرایی است، […]
کمالگرایی به منزله تمایل پایدار فرد به وضع مـعیارهای کـامل و دست نیافتنی و تلاش برای تحقق آن ها که با خود ارزشیابیهای انتقادی از عملکرد شخصی همراه است تعریف شده است. ابعاد کمالگرایی را نیز باید به ایـن مـؤلفهها افـزود؛ ابعادی که بیانگر ماهیت چـند جـنبهای درون شخصی، بین شخصی و اجتماعی کمالگرایی است، سه بعد را متمایز کردهاند: کمالگرایی خویشتنمدار، کمالگرایی دیگرمدار، کمالگرایی جامعهمدار.
کـمالگرای خـویشتنمدار بـا تمایل به وضع معیارهای غیر واقعبینانه برای خـود و تـمرکز بر نقصها و شکستها در عملکرد همراه با خود نظارت گریهای دقیق مشخص میشود. کمالگرایی دیگر مدار بیانگر تمایل به داشتن انـتظارات افـراطی و ارزشـیابی انتقادی از دیگران است؛ و کمالگرایی جامعهمدار به احساس ضرورت رعایت مـعیارها و برآورده ساختن انتظارات تجویز شده از سوی افراد مهم به منظور کسب تأیید اطلاق میشود.
از سوی دیـگر، بـعضی یـافتهها بر حسب کنش وری مثبت و منفی کمالگرایی، تقسیم بندیهای دوگانه کمالگرایی بـهنجار ـ نـوروتیک و مثبت ـ منفی را معرفی کردهاند. کمالگرای بهنجار از تلاش و رقابت برای برتری و کمال لذت میبرد و در عین حـال مـحدودیتهای شـخصی را به رسمیت میشناسد؛ و کمالگرای نوروتیک به دلیل انتظارات غیر واقعبینانه هرگز از عملکرد خود خـشنود نـخواهد شـد. کمالگرایی مثبت و منفی به ترتیب با کمالگرایی بنهجار و کمالگرایی نوروتیک مـطابقت مـیکنند.
تـأثیرات مـثبت و مـنفی کمالگرایی را بر افکار، عواطف، و رفتارها تأیید کردهاند. این جنبههای مثبت و منفی کمالگرایی میتوانند در دو زمـینه شـخصی (کمالگرایی خویشتنمدار) و بینشخصی (کمالگرایی دیگرمدار) افکار، عواطف و رفتارهای فرد و دیگران را تحت تأثیر قـرار دهـند.
اضطراب امتحان، بـر حسب تفاوتهای فردی پایدار در سطوح اضطراب که در جریان اجرای آزمون و سایر موقعیتهای ارزشیابی فعال مـیشوند. کمالگرایی والدین بر حسب ویژگیهای مثبت یا منفی آن، اضطراب امتحان فرزندان را در دو جهت مـثبت یـا منفی تحت تأثیر قرار میدهد. بـررسی رابـطه کـمالگرایی مـثبت و مـنفی والدین و اضطراب امـتحان فـرزندان هدف اصلی پژوهش حاضر است که با آزمودن فرضیههای زیر پیگیری میشود:
1- بین کمالگرایی مثبت والدیـن و اضـطراب امـتحان فرزندان همبستگی منفی وجود دارد.
2- بین کمالگریی مـنفی والدیـن و اضـطراب امـتحان فـرزندان هـمبستگی مثبت وجود دارد.
کمالگرایی مثبت والدین از طریق انتظارات واقعبینانه و مطابق بـا امکانات و محدودیتهای فرزندان، تقویت عزت نفس فرزندان و سبک تعاملی مثبت والدین ـ فرزندان، کاهش اضطراب امتحان دانشآموزان را توجیه میکند. کمالگرایی منفی والدین، برعکس، از طریق انتظارات غیرواقعبینانه و معمولاً فراتر از امکانات و تواناییهای فرزندان، تـضعیف عـزت نفس و سبک تعاملی تعارضی والدین ـ فرزندان، با افزایش اضطراب امتحان در ارتباط قرار میگیرد.
کمالگرایی مـثبت، انـتظاراتی عقلانی و واقعگرایانه مطابق با امکانات و محدودیتهای فرد در وی ایجاد میکند. ایـن واقعبینی با محدودسازی انتظارات در دو زمینه شخصی (کمالگرایی خویشتنمدار) و بینشخصی (کمالگرایی دیگرمدار) به فرد کمک مـیکند تا معیارهای سخت و هدفهای تحقق نیافتنی را نه بر خود (والدین) تحمیل کند و نـه بر دیگری (فرزندان). در سـایه ایـن واقعیت روانشناختی، با کاهش ترس از شکست و افزایش اعتماد به نفس، اضطراب کاهش مییابد.
کمالگرایی مثبت، از طریق مکانیسم فوقالذکر، زمینههای موفقیت تحصیلی بیشتر دانشآموز و پیرو آن تقویت عزت نفس وی را فراهم میسازد. تـقویت عزت نفس به نوبه خود به فرد کمک میکند تا از یک سو با قدرت و موفقیت بیشتر با واقعیتها مواجه شود و از سوی دیگر محدودیتها و موانع را راحتتر بپذیرد و با آن ها سازش یابد. ایـن سـازش یافتگی مستقیما با کاهش اضطراب در موقعیتهای دشوار، از جمله موقعیت امتحان، در ارتباط قرار میگیرد.
شکلگیری سبک تعاملی مثبت والدین ـ فرزندان در سایه کمالگرایی مثبت، واقعیتی اصیل، مسلم و تأثیرگذار است که این یـافته پژوهـش را به خوبی تبیین میکند. در چارچوب این تعامل مثبت و سازنده، انتظارات و آرمانهای والدین واقعبینانه و انعطافپذیر هستند، با امکانات و تواناییهای فرزندان مطابقت میکنند، و در غیاب متغیرهای استرسزای انتقادگری و سرزنشگری که از خصیصههای کـمالگرایی مـنفی هستند زمینههای مثبتنگری، موفقیت، و در نتیجه کاهش اضطراب امتحان فرزندان را فراهم میکنند.
کمالگرایی منفی، بر عکس کمالگرایی مثبت، انتظارات غیراقعبینانه را گسترش میدهد و ارزشیابیهای انتقادی را در پی دارد. یکی از مشخصههای کمالگرایی منفی اصرار بـر تـحمیل مـعیارهای کمالگرایانه به اشخاصی است کـه بـرای فـرد اهمیت بسیار دارند (کمالگرایی دیگرمدار)، مثل تحمیل معیارهای آرمانی والدین بر فرزندان. این فرایند تحمیل معیارهای کمالگرایانه والدین، که معمولاً فـراتر از امـکانات و تـواناییهای فرزندان است، ترس از شکست در تحقق هدفهای بلند پروازانـه والدیـن را افزایش میدهد و به اضطراب دامن میزند.
کمالگرایی منفی والدین، از طریق مکانیسم فوقالذکر، زمینههای شکست تحصیلی بیشتر دانشآموز و پیرو آن تـضعیف عـزت نـفس وی را فراهم میسازد. تضعیف عزت نفس به نوبه خود امکانات و تـواناییهای دانشآموز را در مقابله مؤثر با موقعیتهایی مانند امتحان تحلیل میبرد و اضطراب را بیش از پیش افزایش میدهد. در سایه کمالگرایی منفی والدیـن، سـبک تـعامل والدین ـ فرزندان به زمینهای برای افزایش تنش و تعارض بر سر تـحمیل آرمـانهای دست نیافتنی والدین از یک سو و ناتوانی فرزندان در تحقق آن آرمانها از سوی دیگر، تبدیل میشود. این سـبک تـعامل تـعارضی، نگرانی و ترس از شکست و پیامد آن اضطراب امتحان را در فرزندان افزایش میدهد.
در چارچوب رابطه والدیـن ـ فـرزندان، مـخصوصا مادر ـ کودک، معیارهای کمالگرایانه والدین اعم از مثبت یا منفی در کودک درونسازی میشود. در صورتی کـه کـمالگرایی مـثبت درونسازی شود، فرزند همانند والدین با انتظارات واقعبینانه و آرمانهای انعطافپذیر موقعیت را تجربه خواهد کـرد و رضـایت شخصی از موفقیتهای نسبی، نگرانی، و اضطراب را در وی کاهش میدهد. اگر کمالگرایی منفی درونسازی شود، فـرزند هـمانند والدیـن انتظارات غیرواقعبینانه و آرمانهای انعطافناپذیر خواهد داشت و نه تنها نمیتواند موفقیت را تجربه کند که هـمواره اسـیر نگرانی و اضطراب و ترس از شکست خواهد بود. فقدان رضایت شخصی نیز به سهم خـود ایـن نـگرانی و اضطراب را افزایش میدهد.
بر حسب دو تبیین اخیر، یعنی «سبک تعامل والدین ـ فرزندان» (ارتباط دو سویه والدیـن فـرزندان) و «درونسازی» معیارهای کمالگرایانه والدین، تفاوت نوع رابطه کمالگرایی والدین و اضطراب امتحان فـرزندان دخـتر و پسـر نیز توجیه میشود.
بین کمالگرایی مثبت مادران و اضطراب امتحان دانشآموزان دخـتر هـمبستگی مـعنیدار وجود ندارد. به بیان دیگر، در حالی که کمالگرایی مثبت پدر میتواند تغییرات اضـطراب امـتحان دختر را پیشبینی کند، کمالگرایی مثبت مادر چنین قدرتی را ندارد. متغیرهایی مانند حساسیت و مسؤلیتپذیری مادر نسبت بـه دخـتر و نوع رابطه و میزان سطح تماس، زمینههای شکلگیری تعارض و تنش در روابط مادر ـ دخـتر را در مـقایسه با رابطه پدر ـ دختر افزایش میدهد. در چارچوب ایـن سـبک تـعامل تعارضی بین مادر ـ دختر و با وجود نـقش بـرجستهتر کمالگرایی منفی در چنین رابطهای، تأثیر جنبههای مثبت کمالگرایی مادر بر دختر کم رنـگ مـیشود.
بالا بودن سطح اضطراب امتحان دختران که میتواند دلایل مـتعدد دیـگری غیر از کمالگرایی والدین داشته باشد، شـامل مشابهتهای زیستشناختی و همانندسازی روانـشناختی دخـتر ـ مادر، به منزله متغیر تـقویت کـننده سبک تعامل تعارضی مادر ـ دختر تأثیر جنبههای مثبت کمالگرایی مادر بر دختر را نـیز تـحتالشعاع قرار میدهد.