افرادی که به انواع مواد مخدر اعـتیاد پیـدا کـردهاند، اغلب اولین تجربۀ خود را بـه صـورت تـفریحی و در دوران نوجوانی کسب کردهاند و به تدریج اعتیاد آنان از حالت تفریح خارج شده و با تکرار و زیاد شدن میزان مصرف، معتاد شدهاند. متاسفانه امروزه مصرف سیگار و سایر دخانیات در میان پسران و حتی […]
افرادی که به انواع مواد مخدر اعـتیاد پیـدا کـردهاند، اغلب اولین تجربۀ خود را بـه صـورت تـفریحی و در دوران نوجوانی کسب کردهاند و به تدریج اعتیاد آنان از حالت تفریح خارج شده و با تکرار و زیاد شدن میزان مصرف، معتاد شدهاند. متاسفانه امروزه مصرف سیگار و سایر دخانیات در میان پسران و حتی دختران امری شایع شده است. از آنجا کـه مـصرف مواد مخدر همیشه رو به افزایش است، نوجوان نـیز ابـتدا با مقدار کم شروع میکند و چون با گذشت زمان، مقدار کم اولیه نیاز جسمی او را تأمین نمیکند، مجبور میشود مقدار مـصرف را افـزایش دهـد یا فاصلۀ زمانی مصرف را کوتاهتر کند که در نهایت منجر بـه وابستگی شدید او به مواد و اعتیاد او میشود.
در نظر داشته باشید که رهایی از تجربیات منفی مکرر، بسیار دشوار و طـاقت فـرساست. گـروهی دیگر از جوانان و نوجوانانی که شروع به مصرف مواد مخدر میکنند، اظـهار مـیدارند که برای فرار از مشکلات و مسائل زندگی روزمره و داشتن احساسی بهتر از احساسی فعلیشان دست به این کار زدهاند.
عوامل متعددی مـوجب اعـتیاد نوجوانان و جوانان میشوند که مهمترین آنها عبارتاند از:
1- زمینههای خانوادگی:
الگوهای نامناسب رفتاری اطرافیان مـنجر بـه تـقلید کورکورانهء نوجوانان از آنان میشود. سیگار کشیدن، نوشیدن الکل، اعتیاد به مواد مخدر و سایر کـجرویهای اخـلاقی در خانواده موجب بدآموزی و زمینهسازی برای شروع انحرافات و آسیبهای اجتماعی در کودکان و نوجوانان میشود. در چـنین خـانوادههایی نـوجوانان به جای اینکه به فکر انجام فعالیتهای مثبت و سازنده باشند، مدام درصدد یافتن راههایی بـرای مـقابله با آثار این بحرانها میباشند و در بدترین شرایط نیز خود درگیر آن مـیشوند.
2- فـقر مـادی خانواده:
به رغم اینکه بین فقر مادی و اعتیاد به مواد مخدر هیچ ارتباطی وجود نـدارد، ولی عـامل مـهمی در معتاد شدن جوانان جامعه به شمار میآید، زیرا به علت فقر و نـداری امـکان دسترسی به بسیاری از امکانات آموزشی را از دست میدهند و هیچ تخصص و حرفهای پیشه نمیکنند و در نتیجه در بازار کار سـهم عـمدهای ندارند. همین امر موجب کشیده شدن گروهی از جوانان به سمت و سوی فـروش مـواد مخدر و امکان استفاده از آن میشود.
3- عدم آگاهی و کـم سـوادی:
افـرادی که از سواد و تحصیلات کمتری برخوردارند، آسیب پذیرتر از افـرادیاند کـه نسبت به مضرات تأثیرات سوء مواد مخدر آگاهی دارند.هرچند نمیتوان میزان تـحصیلات افـراد را عاملی برای مصرف اینگونه مـواد دانـست، اما تـحقیقات بـسیاری نـشان میدهند که هرچه سواد و میران تـحصیلات قـشر جوان بالاتر باشد، کمتر به اعتیاد و استفاده از مواد روی میآورند. براساس آمار، 66 درصـد افـراد معتاد، سوادی در سطح ابتدایی و درصد کـمی نیز در سطح متوسطه داشـتهاند.
4- اختلافات خانواگی:
آمارها نشان مـیدهند، نـوجوانانی که والدینشان دچار مشکلات و مسائل اخلاقی- رفتاری اند،بیشتر در معرض خطر اعتیاد و مصرف مـواد مـخدر قرار دارند،مشکلات رفتاری خـانوادگی مـنجر بـه عدم امنیت و وارد شـدن فـشار روانی بر جوانان و نـوجوانان مـیشود و آنان را از محیط امن خانواده دور میسازد. همین امر موجب ارتباط بیشتر آنها با دوستان و گـاه افـراد مسئلهداری میشود که زمینهساز بسیاری از مـسائل اجـتماعی بعدی خـواهد بـود.
5- خـصوصیات و ویژگیهای جوانان و نوجوانان:
در بـسیاری از موارد مشاهده میشود که نوجوانان و جوانان مضطرب، پریشان، افسرده و منزوی، بهطور مرتب دچار شکستهای گـوناگون تـحصیلی – اجتماعی میشوند، عزت نفس، خویشتنداری و اعـتماد بـه نـفس خـود را از دسـت میدهند و بـه سـیگار، الکل، مواد مخدر و… به عنوان مفردی برای رهایی از این مشکلات روی میآورند.
6- فشار دوستان و همسالان:
گروهی از نـوجوانان بـه دلیـل سازگاری با دوستان و همسالانشان و یک رنگ شـدن بـا آن ها چـنان مـوجودیت فـردی – خانوادگی خود را فراموش میکنند که در برابر هر تقاضایی سر تسلیم فرود میآورند. هر چه روابط بین والدین و فرزندان نوجوانشان کاهش یابد، ارزش همسالان و روابط گروهی برای آنان بـیشتر میشود.