می 11
نویسنده : سید مهدی موسوی
بازدید : 1130
عکس : محمدخانی - کودک پرس
نظرات : بدون دیدگاه
قلمرو جهاد

اگر چه حماسه را‌ با‌ دلاوری و سلحشوری معنا می‌کنند، اما نباید آن را در این تعابیر خلاصه کرد که اگر چنین شود کوهی به کاهی هدر مـی‌رود. بـا توجه به تأملات مفهومی درمی‌یابیم که روحیۀ‌ حماسی‌، آموزه‌ای در کنار سایر آموزه‌های تربیتی نیست، بلکه اصل حاکم و روح غالب بر نظام تربیت اسلامی در […]

اگر چه حماسه را‌ با‌ دلاوری و سلحشوری معنا می‌کنند، اما نباید آن را در این تعابیر خلاصه کرد که اگر چنین شود کوهی به کاهی هدر مـی‌رود. بـا توجه به تأملات مفهومی درمی‌یابیم که روحیۀ‌ حماسی‌، آموزه‌ای در کنار سایر آموزه‌های تربیتی نیست، بلکه اصل حاکم و روح غالب بر نظام تربیت اسلامی در بعد اجتماعی است؛ یعنی کسی می‌تواند در حـوزۀ جـامعه و سـیاست مفید واقع شود‌ که‌ روحـیۀ حـماسی‌ در وجـود او جریان داشته باشد. از این‌رو تمام تلاش‌های انسان مؤمن در حفظ، تقویت و پیشبرد جبهۀ‌ حق در مقابل جبهۀ باطل را دربر می‌گیرد.

 

لذا تلاش‌های سیاسی‌، فـکری‌، دانـشگاهی‌، عـلمی، فرهنگی، سازندگی، اقتصادی و… را می‌توان رنگی حماسی داد؛ یعنی حـماسه تـنها در ابعاد نظامی و جنگی به ‌‌کار‌ نمی‌رود، بلکه واژۀ «حماسه» در فرهنگ‌های گوناگون، به اتفاقات عظیم و باشکوهی که در‌ سایر‌ عرصه‌ها‌ رخ می‌دهد نـیز اطـلاق مـی‌شود. حماسه از این جهت نیز مشابهتی با «جهاد» دارد؛ اگرچه‌ اولین مـعنای متبادر به ذهن از جهاد، بُعد نظامی و رزمی آن است، اما‌ تنها در این بُعد‌ به‌ کار نمی‌رود و در ساحت‌هایی نظیر جـهاد بـا نـفس، جهاد علمی، جهاد فرهنگی، جهاد با مال و… نیز استعمال می‌شود و مـعنای خـود را می‌رساند. پس حماسه یک اتفاق نیست، یک جریان است؛ یک‌ رفتار نیست، یک روحیه است؛ یک آگـاهی نـیست، یـک نگرش است. حماسه یک فرهنگ است و نهایتاً حماسه گوشه‌ای از زندگی نیست، بـلکه سـبک زنـدگی است.

 

مشارکت حماسی و قهرمانانه، نه از نوع مشارکت صرفاً سیاسی و مصلحت‌اندیشانه و منفعت‌گرایانه، بلکه بـر اسـاس روحی بی‌قرار و پرحرارت، انگیزه‌ای متعالی و فارغ از فردیت است. او کسی است‌ که برای خودش کار نکرده، بلکه در راه حق، حقیقت و فضیلت قدم برداشته است. روح انسان تا جایی قدرت پرواز دارد که موانع و محدودیت‌ها او را بـازندارند. از کـسی که‌ چـشمۀ‌ روحش را خشکانده یا به باتلاق تبدیل کرده است، نمی‌توان انتظار حماسه داشت. باید همچون آب‌های آزاد، عمیق و مـوّاج بود. از این‌رو در فرهنگ حماسه، جنگ میان عقل و عشق‌ جاری‌ است.

 

عـقل ابـزاری مـصلحت‌اندیشِ متعارف را توان فهم عرصۀ حماسه نیست. اگر ابراهیم خلیل (ع) با عقل عادی می‌اندیشید، همین عقل عادی بـرای ‌ ‌او‌ عـقال‌ و  پایبند بود و هرگز حاضر نمی‌شد‌ تن‌ به آتش بسپارد یا فرزندش را به مـسلخ بـبرد. در حـماسه، بال عقل کافی نیست، بلکه این بال عشق و محبت است که آدمی را‌ پرواز‌ می‌دهد و نقطۀ اوج را‌ بـه‌ او نشان می‌دهد. آن‌گاه که انسان به مرحلۀ عشق می‌رسد، تازه می‌فهمد که عـقل حقیقی همان «عقل بـرین» اسـت که او دارد و دیگران گرفتار عقال و وهم‌اند و آن را عقل می‌پندارند‌ (جوادی‌ آملی، 1378: ج11، 69 – 71).

 

پس در حماسه، عقلِ متعارف، دون عشق است و آن‌گاه که انسان با نردبان عشق، صعود می‌کند، درمی‌یابد که عقل برین در عشق نهفته شده است‌. از‌ ایـن‌رو مرگ‌آگاهی‌ و شهادت‌طلبی، بزرگ‌ترین جلوه‌های حماسه‌اند. همین روحیۀ مرگ‌آگاهی و شهادت‌طلبی برآمده از حریّت و عشق است که سبب می‌شود زیباترین‌ و باشکوه‌ترین صحنه‌های بشری خلق شوند و مسیرهای تازه‌ای پیش روی بشر گشوده‌ گردد‌.

 

  • مقام معظم رهبری دربارۀ‌ قلمرو جهاد می‌فرماید:

«جـهاد یـعنی مبارزه. در زبان فارسی، جنگ و ستیزه‌گری معنای مبارزه را نمی‌دهد. می‌گویی من دارم‌ مـبارزه‌ مـی‌کنم‌؛ مبارزۀ علمی می‌کنم، مبارزۀ اجتماعی می‌کنم، مـبارزۀ سـیاسی مـی‌کنم، مبارزۀ مسلحانه‌ می‌کنم‌؛ همۀ این‌ها مبارزه اسـت و مـعنا دارد. مبارزه یعنی تلاش پُرنیرو در مقابل یک مانع یا یک‌ دشمن‌. اگر‌ هیچ مـانعی در مـقابل انسان نباشد، مبارزه وجود نـدارد. در جـادۀ آسفالته‌، انـسان‌ پایـش‌ را روی گـاز بگذارد و با باک پُر از بنزین سفر کـند، ایـن را مبارزه‌ نمی‌گویند‌.

مبارزه‌ آن‌جایی است که انسان با مانعی برخورد کند کـه ایـن مانع در جبهه‌های انسانی‌، می‌شود‌ دشمن؛ و در جـبهه‌های طبیعی، می‌شود موانع طـبیعی. اگـر انسان با این موانع درگـیر‌ شـود‌ و سعی‌ کند آن‌ها را از میان بردارد، این می‌شود مبارزه. جهاد در زبان عربی عیناً‌ بـه‌ هـمین معناست؛ یعنی مبارزه. جهادِ در قـرآن و حـدیث هـم به همین مـعناست؛ هـمه‌جا‌ به‌ معنای‌ جنگ مـسلحانه نـیست. البته یک جا با جنگ مسلحانه تطبیق می‌کند، یک جا هم با‌ جنگ‌ غـیرمسلحانه تـطبیق می‌کند.»

(بیانات در دیدار با مسئولان نـظام، 1383/8/20)

 

جـهاد‌ لزوماً‌ جـهاد‌ نـظامی نـیست؛ جهاد سیاسی است، جـهاد فکری است، جهاد علمی است، جهاد اجتماعی است، جهاد‌ اخلاقی‌ است‌. و امت بزرگ اسلام بـه تـدریج با ابعاد گوناگون این جهاد آشـنا شـده‌ اسـت‌ و آشـنا مـی‌شود.»

(بیانات در دیدار بـا مـسئولان نظام به مناسبت عید فطر: 1387/7/10)

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما