
صبر و انتظار، ایستادگی و استقامتِ انسان مؤمن در عصر غیبت، مسئلهای ساده و عـادی نـیست، بلکه خود از جنس کارها و فعالیتهای حماسی و جهادی است. همچنین آماده شدن و زمینهسازی اجتماع برای ظهور نیز جز با روحیۀ حماسی امری غیرممکن اسـت. ظـهور موعود نیز بزرگترین حماسۀ تـاریخ بـشر است و منتظران ظهور و […]
صبر و انتظار، ایستادگی و استقامتِ انسان مؤمن در عصر غیبت، مسئلهای ساده و عـادی نـیست، بلکه خود از جنس کارها و فعالیتهای حماسی و جهادی است. همچنین آماده شدن و زمینهسازی اجتماع برای ظهور نیز جز با روحیۀ حماسی امری غیرممکن اسـت. ظـهور موعود نیز بزرگترین حماسۀ تـاریخ بـشر است و منتظران ظهور و زمینهسازان آن، حماسهسازان تاریخاند. حماسهای که بر نفی وضع موجود حاکم بر جهان (فساد، ظلم، بیعدالتی و تباهی) و عدم انقیاد و سازش در برابر ظـالمان و مـفسدان و مستکبران، و همدردی و همدلی بـا مـظلومان استوار است.
همچنین بر دوری از انزوا و گوشه گیری تأکید دارد و حضور مؤثر در روابط و مناسبات اجتماعی و تقابل حق و باطل و اصلاحطلبی را در برنامه قرار داده است. در این راستا، به تشکل حق و جمعگرایی و ایجاد صفوف واحد در مـصاف بـا جبهۀ باطل، حرکت بر مقتضیات زمان و نو به نو کردن راهبردها و برنامهها، پرهیز از کهنهگرایی، پاسخ به شبهات و حیرتافکنیها و بر عمومی ساختن فرهنگ مهدویت تلاش و کوشش دارند و نهایتاً با تشکیل حـکومت و نـظام سیاسی زمـینهسازی را تمام میکنند.
بنابراین صدر و ساقۀ آموزۀ مهدویت با حماسه و مجاهدت، صلابت و ایثار، و شور و شعور گره خورده اسـت. پس هم انتظار، هم زمینهسازی ظهور و هم آمادگی برای درک حضور، بـاید بـر اسـاس الگوی حماسه و حماسهسازی شکل گیرد. از اینرو نظام تربیت مهدوی، به حماسهسازی معطوف میشود؛ یعنی باید در تربیت، الگـویی مـبتنی بر آمادگی روحی، معرفتی و تربیت حماسی، الگوی تربیت مهدوی رفتاری برای حماسهسازی و یاریرسانی به موعود منتظر به کـار گـرفته شـود و روشن است که این حماسهسازی و یاریرسانی تنها محدود به زمان ظهور نیست، بلکه دوران غیبت را نـیز دربر میگیرد. از اینرو الگوی تربیت مهدوی را میتوان «تربیت حماسی» نامید؛ چرا که شـرط اساسی در حماسهسازی، تربیت حـماسی حـماسهسازان آینده است. بنابراین باید در تربیت منتظران و زمینهسازان ظهور، عناصر مشترک و کلیدی حماسهسازی را تقویت کرد و توسعه داد تا زمینۀ حماسۀ ظهور ایجاد شود.
از جمله دلایل بر این مدعا، که تربیت حماسی الگوی جـامع تربیت مهدوی است، این است که همۀ حماسههای بزرگ و بهخصوص حماسههای دینی، بر دوش انسانهای تربیت شدهای بوده است که از ویژگیهای حماسی برخوردار بودهاند، چنانکه قرآن کریم میفرماید: «وَکَأَیِّنَ مِنْ نـَبِیٍّ قـَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَکَانُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ» (آل عمران: 146)
«و چه بسیار پیامبرانی که همراه او تودههای انبوه، کارزار کردند؛ و در برابر آنچه در راه خـدا بـدیشان رسید، سستی نورزیدند و ناتوان نشدند؛ و تسلیم [دشمن] نگردیدند، و خداوند شکیبایان را دوست دارد.»
با مطالعۀ تاریخ صدر اسلام، شخصیتهایی چون حمزه سیدالشهدا و مالک اشتر را میبینیم که مصداق این آیۀ شریفهاند و از هـمه بـرجستهتر حماسهسازان حسینی در نهضت عاشورا هستند.
استاد مطهری معتقد است:
شخصیت حسین و تاریخچۀ حسین حماسی بود؛ یعنی در روحها غیرت، مردانگی [و] آزادگی بخشید و بردگی و ترس را از میان برد و خونها را به جوش آورد. بـه ایـن نـحو که حماسۀ اسلام را احیا کـرد، بـه روحـها شخصیت، حریت، غیرت، آزادگی، ایدهآل داد و خونها را به جوش آورد؛ رخوت را از بدنها گرفت و روحها را به حرکت آورد؛ حماسۀ مبارزه با کفر، ظلم [و] ستم را احـیا و تـجدید کـرد. امام حسین(ع) در ملت اسلام حماسه و غیرت ایجاد کـرد، حـمیت و شجاعت و سلحشوری به وجود آورد، خونها را به جوش آورد. (مطهری، 1388 _ الف: 630)
از آنجا که بیشترین شباهت یاوران امام مهدی (عج) به یاران امام حـسین(ع) یـا بـه بیانی دیگر، شباهت میان حماسۀ حسینی و حماسۀ مهدوی، شعار مـشترک «یالثارات الحسین» است. از اینرو ویژگیهایی که در روایات برای منتظران واقعی و زمینهسازان ظهور و یاوران تربیت حماسی، الگوی تربیت مهدوی حـضرت حـجت (عج) ذکر شده، همگی نشانههای یک انسان حماسی و مجاهد است. برای آنکه نـسبت تـربیت مهدوی با الگوی تربیت حماسی روشـنتر شود، لازم است مطالبی دربـارۀ مـفهوم «حماسه» و «تربیت حماسی» بیان شـود.