می 10
نویسنده : سید مهدی موسوی
بازدید : 1006
نظرات : بدون دیدگاه
تمایز تـربیت مهدوی با الگوهای موجود

تحمل شرایط عصر غـیبت و بـه‌کارگیری راهبرد «انتظار» به‌ معنای واقعی آن، کاری بسیار مشکل و طاقت‌ فرساست و هر کسی از پس آن برنمی‌آید؛ بلکه نیازمند آمادگی‌ها و تـوانایی‌های مـخصوصی اسـت که باید اکتساب شود. روشن است که پروش تربیت حماسی، الگوی تربیت مهدوی مؤمنانی در تراز‌ منتظران‌ حقیقی، نـیازمند بـه‌کارگیری الگـوی تربیتی ویژه […]

تحمل شرایط عصر غـیبت و بـه‌کارگیری راهبرد «انتظار» به‌ معنای واقعی آن، کاری بسیار مشکل و طاقت‌ فرساست و هر کسی از پس آن برنمی‌آید؛ بلکه نیازمند آمادگی‌ها و تـوانایی‌های مـخصوصی اسـت که باید اکتساب شود. روشن است که پروش تربیت حماسی، الگوی تربیت مهدوی مؤمنانی در تراز‌ منتظران‌ حقیقی، نـیازمند بـه‌کارگیری الگـوی تربیتی ویژه و سازگار با شرایط بحرانی عصر غیبت و سازگار با مواجهه با خطرات و مـشکلات اسـت.

 

از ایـن‌رو تربیتی که چنین انسانی را تربیت می‌کند، تربیت‌ برای‌ شرایط عادی نیست، بلکه تربیت بـرای لحـظات سرنوشت‌ساز بشر و تحولات بزرگ جهانی است. از این‌رو، نظام تربیتی مهدوی، نمی‌تواند تربیتی تـقلیدی، تـحمیلی و مـنفعل‌ باشد‌، بلکه باید فعال و پویا باشد‌ و بر‌ اختیار و آزادی انسان و خردورزی و حق‌طلبی انسان تأکید کـند. تـربیت مهدوی، تربیتی عافیت‌گرا، منفعت‌گرایانه و شخص‌محور نیست تا متربی تنها به دغدغه‌های فردی خـود هـمچون شـغل‌ و مدرک‌ و درآمد آینده‌اش را تنها‌ مد‌ نظر گیرد و زمانی که به آن‌ها رسید تربیت را تمام شـده بـینگارد؛ بلکه تربیت مهدوی، تربیتی عاشقانه و مخلصانه است و بر عناصر مهمی چون عـشق و مـحبت، تـعهد و وفاداری، عدالت و ایثار، فتوت‌ و مردانگی‌ استوار است که نه‌تنها منفعت شخصی، بلکه انسجام جبهۀ حـق و اصـلاح اجـتماعی و پیشبرد مقاصد انسانی و الهی را نیز در نظر دارد.

 

همچنین تربیتی محافظه‌کارانه و گل‌خانه‌ای نیست، بـلکه تـربیتی پیشرو و جهادی‌ است‌ که با‌ استفاده از گذشته و حال، چشم به آینده دارد و بر عناصری چون اعتماد بـه نـفس، مسئولیت‌پذیری، مشارکت‌طلبی، سعۀ‌ صدر، سعی، سرعت، اعتدال و سبقت تأکید می‌نماید. تربیت مـهدوی در وسـط‌ میدان‌ و در‌ رویارویی با مشکلات و تقابل میان دو جـبهۀ حـق و بـاطل شکل می‌گیرد. بر این اساس می‌توان ادعـا کـرد ‌‌تربیت‌ مهدوی، تنها تربیت یک دسته انسان‌های صالح و خوب نیست، بلکه به‌جز تـأکید بـر‌ صالح‌ بودن‌، به تربیت مـصلحان اجـتماعی و تاریخ‌سازان فـرهنگی تـوجه دارد.

 

از ایـن‌ رو رسول خدا (ص) این افراد را‌ کبریت احـمر (همان اکـسیر را گـویند کـه مس را تبدیل به‌ طـلا‌ کند.) لقـب می‌دهد: قسم بـه خدایی که مرا بـه راسـتی به پیامبری بر انگیخت، کـسانی کـه در زمان غیبت وی در عقیده به وجود و ظهور او ثابت‌قدم‌ بمانند، از کبریت احمر کمیاب‌ترند! (مجلسی، 1362: ج51، 73)

تـربیت مـنتظران واقعی، محصول نـظام‌های تـربیتی معطوف به شرایط عـادی و مـحافظه‌کاری نیست؛ زیرا نظام‌های موجود تربیتی، عمدتاً تربیت حماسی، الگوی تربیت مهدوی معطوف به شرایط آرام و عادی جامعه هستند که یا ناظر به حفظ وضع موجودند و یـا بـه ارتقاع کیفیت و کمیت نظام حاکم مـوجود مـی‌پردازند و بـه تـحول عـظیم و کلی در‌ همۀ‌ مـناسبات سـیاسی، فرهنگی و اقتصادی جهان که همراه با بلا و مشکلات است توجهی ندارند.
نظام‌های تربیتی و الگوهای برآمده از آن ها اعـم از نـظام‌ها و نظریه‌های تربیتی مدرن، پسامدرن و حتی الگوهای مـدعی‌ دیـنی‌ چـون‌ سـلفی، سـنت‌گرا و صـوفیانه نیز از‌ تربیت‌ انسان‌های‌ منتظر عاجزند؛ چرا که به طور کلی این الگوها با تکیه بر بعد خاصی از انسان، جامعه و فرهنگ، نتوانسته‌اند الگویی جامع‌ ارائه‌ دهند‌ که هـم در ارزش‌های الهی و سنت‌های بشری و دست‌ آوردهای‌ گذشتۀ‌ بشری ریشه داشته باشد و هم به آینده، پویایی و تکامل توجه کند. از این‌رو بسیاری از عناصر مهم و کلیدی که‌ باید‌ در‌ انسان منتظر وجود داشته باشند از طـریق نـظام‌های تربیتی موجود‌، ممکن نیست و حتی در این نظام‌ها، به این مفاهیم و عناصر کلیدی توجهی نمی‌شود.

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما