از خشم و حسادت تا محبت و غم

كودک در هر دوره از رشد، ويژگي هاي معيني از لحاظ عاطفي پيدا مي كند كه او را با دوره هاي قبل يا بعد متفاوت مي سازد. از تفاوت هاي مهم دوره سه ساله دوم با دوره اول كودكي اين است كه كودك ياد مي گيرد چگونه واكنش هاي عاطفي و هيجاني خود را كنترل […]

كودک در هر دوره از رشد، ويژگي هاي معيني از لحاظ عاطفي پيدا مي كند كه او را با دوره هاي قبل يا بعد متفاوت مي سازد. از تفاوت هاي مهم دوره سه ساله دوم با دوره اول كودكي اين است كه كودك ياد مي گيرد چگونه واكنش هاي عاطفي و هيجاني خود را كنترل كند.

 

كودكان در دوره سه ساله دوم در مي يابند كه ابراز واكنش هاي عاطفي مانند ترس يا حسادت هاي بچه گانه آن ها را نزد گروه همسالان به عنوان يك كودك ضعيف و كوچك نشان مي دهد و از نظر آنها، اين گونه واكنش ها قابل قبول و پسنديده نيست؛ بنابراين سعي مي كنند كه اين قبيل واكنشهاي عاطفي را كنترل كنند و از نظر ديگران خصوصا گروه همسال مخفي سازند. البته كودكان در محيط خانه نياز كمتري به كنترل عواطف و هيجانات خود دارند، در حالي كه در محيط بيرون از خانه اين كنترل بيشتر مي شود.

 

به طور كلي بيشتر واكنش هاي عاطفي در دوره سه ساله دوم، از واكنشهاي عاطفي خوشايند و مطلوب است. خنده هاي كودكان در اين دوره زياد مي شود كه گاه علت مشخصي نيز ندارد. كودكان در اين دوره، مرتب در حال جنب و جوش و تكان خوردن هستند و لحظه اي آرام و قرار ندارند. اين قبيل واكنشهاي عاطفي هر چند ممكن است نزد بزرگسالان به عنوان واكنشهاي رشد نيافته و ناپخته به نظر آيد، نشانه آن است كه كودكان شادند و از سازگاري خوبي برخوردارند.

 

البته همه واكنش هاي عاطفي كودكان در دوره سه ساله دوم از نوع واكنش هاي عاطفي خوشايند و مطلوب نيست. گاه نيز اتفاق مي افتد كه همين كودكان هميشه خوشحال و شاد، دچار اضطراب و ناكامي شوند، خصوصا هنگامي كه محيط پيرامون آنها چه از طرف گروه همسالان تهديد كننده باشد.

 

انواع واكنشهاي عاطفي كودک در دوره سه ساله دوم مانند دوره اول كودكي است. خشم، ترس، حسادت، كنجكاوي، لذت و خوشي، غم و محبت از انواع واكنشهاي عاطفي است كه در اين دوره تقريبا با همان تظاهرات دوره اول ظاهر مي شود.

 

دلايل عمده خشم كودكان در اين دوره مانند دوره قبل نزاع بر سر اسباب بازي، ناديده گرفتن خواسته هاي ديگران و مورد حمله واقع شدن از سوي ساير كودكان است. كودكان خشم خود را به صورت شلوغ كردن،گريه كردن، فرياد زدن، پابه زمين كوبيدن، لگد زدن، بالا و پايين پريدن يا اعتصاب كردن نشان مي دهند.

 

حوادث ناخوشايندي كه براي كودكان اتفاق مي افتد و براي آن ها به صورت شرطي شده يا نگه داري شده در حافظه تكرار مي شود، دلايل مهمي براي ترس كودكان به شمار مي رود. داستان ها، تصاوير ،برنامه هاي راديو و تلويزيون و سينما كه به صورت و حشتناك و ترسناك براي كودكان ارائه مي شود نيز سبب ترسيدن آن ها مي شود. ترس كودكان به صورت فرار كردن، پنهان شدن، گريه كردن يا احتراز از موقعيت هاي ترسناك بروز مي كند.

 

حسادت كودک بيشتر زماني ظاهر مي شود كه توانايي يا دارايي يك كودک ديگر براي او به شكل تقويت شده اي مطرح شود. حسادت كودكان ممكن است به شكل هاي گوناگوني ظاهر شود. متداول ترين شيوه، گله و شكايت از نداشتن آن توانايي يا دارايي و سعي و تلاش در به دست آوردن آن است.

 

كودكان درباره هر چيزجديدي كه مي بينند، كنجكاو هستند. از موضوعات مهمي كه كودک مي خواهد بداند، بدن و كاركرد آن است. كودكان اين ويژگي خود را به صورت پرسيدنهاي مكرر درباره هر چيز نشان مي دهند.

 

كودكان ازموقعيت هاي تحريك آميز و ناجور، شلوغي هاي ناگهاني يا غير منتظره، شوخي و فريب دادن ديگران و انجام دادن آنچه كه به نظر آن ها دشوار به نظر مي رسد، احساس لذت و خوشي مي كنند. آن ها لذت و خوشي خود را به صورت لبخند زدن، خنديدن، دست زدن، بالا و پايين پريدن و در آغوش گرفتن شي يا فردي كه موجب شادي آن ها شده نشان مي دهند.

 

كودكان ممكن است به خاطر از دست دادن آنچه دوست دارند يا براي آن ها اهميت دارد، غمگين و افسرده شوند. از دست دادن يك فرد مورد علاقه و حتي يک شي مورد علاقه مي تواند كودك را به شدت دچار غم و اندوه سازد. كودكان غم خود را به صورت گريه كردن يا عدم رغبت به فعاليت هاي عادي زندگي از قبيل غذا خوردن نشان مي دهند.

 

كودكان به هر چيزي كه باعث شادي و لذت آن ها گردد، محبت مي ورزند. آن ها هرچه بزرگتر مي شوند، محبت هاي خود را به صورت زباني و كلامي نشان مي دهند؛ در حالي كه در سنين پايين تر محبت هاي آن ها به صورت عملي مانند بوسيدن، در آغوش گرفتن و نوازش كردن نشان داده مي شود.

 

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما