نقاشی، شخصیت او را میسازد

نقاشی در تشکیل شخصیت و روان کودک اهمیت بسزایی دارد و نه تنها به او امکان شناسایی محیط و شرکت خود در آن را فراهم می­سازد و یا سئوالاتی برایش مطرح می­سازد بلکه به او امکان می­دهد تا مسائلی را که به صورت نامنظم از همه طرف برایش مطرح می­شود، به شکل صورت بندی شده […]

نقاشی در تشکیل شخصیت و روان کودک اهمیت بسزایی دارد و نه تنها به او امکان شناسایی محیط و شرکت خود در آن را فراهم می­سازد و یا سئوالاتی برایش مطرح می­سازد بلکه به او امکان می­دهد تا مسائلی را که به صورت نامنظم از همه طرف برایش مطرح می­شود، به شکل صورت بندی شده منظم کند. نقاشی کودک را در مراحی که حوادث اطراف را دسته بندی و عرضه می­کند و روند تجدیدی و تکامل یافته­ای را از زمان خط خطی کردن ساده تا زمانی که خطوط معنی دار و بالاخره مبتنی بر قوانین پرسپکتیو و شالوده منطقی رسم می­کند، می­توان چیزی شبیه خواب و رؤیا معنی کرد.

 

نقاشی نیز مثل خواب و رؤیا به کودک امکان می­دهد تا اطلاعات و اعمالی را که از دنیای بیرون کسب می­کند از هم جدا سازد و سپس آنها را دوباره تنظیم کند. در نقاشی همانند خواب و رؤیا، کودک خود را از ممنوعیت رها می­سازد و با ما در حالتی ناخودآگاهانه درباره مسائل کشفیات و دلهره ­هایش صحبت می­کند. به همین دلیل اگر آموزش نقاشی را بر پایه تصحیح نقاشی قرار دهیم و در آن به کودکان از سنین پایین تمرین کپی و تقلید کردن را بیاموزیم اشتباه بزرگی مرتکب شده­ایم.

 

مدرسه نیز در این راستا کاری جز تطابق کودک با نمونه­های بی­معنی انجام نمی­دهد. زیرا امکان تکامل و دریافت آگاهی از دنیای خارج را از ورای نمایش نقاشی­های کودک از او سلب می­کند. به این ترتیب یعنی با مجبور کردن کودک به تقلید و کپی کردن، مربی و والدین امکان برقراری هر نوع گفتگو را با او از بین می­برند. زیرا او را مجبور به عملی کرده­اند که او هیچ نیازی در آن نمی­بیند و احتمالاً آن را نیز کاملاً بیهوده حس می­ کند.

 

همه ی کودکان با کشیدن نقاشی گونه ای از احساسات داخلی خود را بیان می کنند، به طوری که با ملاحظه ی نقاشی آنها می توانیم به احساسات درونی آن ها پی ببریم و آنها را درک کنیم.

 

دنیای کودکان و گرایش کودک به دویدن، بازی کردن، خط خطی کشیدن و نقاشی کردن امری غریزی و یا وابسته به دنیای مخصوص رویارویی کودکان است. در حقیقت اجتماعی کردن رفتار کودک به امکان ارتباط او به وسیله خطوط و علائم بستگی دارد. رسم و خط خطی کردن و اصولاً هر نوع فعالیت بدوی هنری می­تواند معرف یکی از اشکال و یکی از مراحل بازی به صورت تکامل یافته­تر و خلاق­تر آن باشد که امکان بیان ادراک انتزاعی وحالات پیچیده روحی را فراهم می­سازد. در این مرحله، کودک به طور ناخودآگاه مسائل و مشکلاتی را که در ارتباط با بزرگسالان برایش به وجود می­ آید مطرح می­کند و درست با این مفهوم است که بازی و مخصوصاً نقاشی برای او به صورت یک فعالیت اجتماعی درمی ­آید.

 

به همین دلائل است که بازی نمایشی و نقاشی به عنوان یک علامت بیانگر تحول کودک و سبب و وسیله تکامل اوست: ادراک، حافظه، تخیلات، خلاقت و نیز نیروی تحت تأثیر این فعالیت های نمایشی قرار می­گیرد و برای کودک شناسایی امکانات کنترل اعمال او را فراهم می­سازد.

 

  • چرا کودکان باید نقاشی کردن را یاد بگیرند؟

اولین دلیل این است که هنر به کودکان کمک می کند لذّت خلق کردن را کشف کنند. ما امروزه در دنیای تکنولوژی زندگی می کنیم، دنیایی که کودکان بیشتر وقتشان را در مقابل کامپیوتر، تلویزیون و بازی های کامپیوتری صرف می کنند. آنها بیشتر تمایل دارند بنشینند و تماشا کنند. با این وجود، ما خلق شده ایم که خلق کنیم، و امروزه مخصوصاً کودکانِ ما نیاز به فرصت هایی دارند که قدرت تصوراتشان را برانگیخته و بیدار کند.

 

دلیل دوم این است که وقتی شما به کودکِ خود کمک می کنید نقاشی کردن را یاد بگیرد، شما در واقع کمک به شکل گیری اعتماد به نفس او می کنید. چه احساس فوق العاده ای به کودک دست می دهد وقتی با افتخار می گوید: “نگاه کن من چه کشیده ام!” و یا “من می توانم آن را بکشم!”

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما