کارکردهای خانواده

خانواده نخستین مسئول صلاح و فساد جامعه است از آن بابت که بنیان های فکری کودک در خانواده پایه گذاری می شود و والدین و بستگان کودک هستند که او را برای اجتماع صالح یا فاسد می پرورانند. می توان خانواده را نخستین موسسه ای دانست که فرد را به زندگی اجتماعی می کشاند و […]

خانواده نخستین مسئول صلاح و فساد جامعه است از آن بابت که بنیان های فکری کودک در خانواده پایه گذاری می شود و والدین و بستگان کودک هستند که او را برای اجتماع صالح یا فاسد می پرورانند. می توان خانواده را نخستین موسسه ای دانست که فرد را به زندگی اجتماعی می کشاند و تمایلات و اندیشه های دینی، اجتماعی، عقیدتی، سیاسی، اغلب از آنجا منشا می گیرند.

از سوی دیگر خانواده، منبع هرگونه خیر و برکت و نعمت و سعادت جامعه است. طفل در خانه آداب صحیح زندگی اجتماعی، درس فداکاری، محبت، علاقمندی به خلق خدا، تعاون را می آموزد و آن را در محیط خود پیاده می کند.

 

با توجه به اینکه خانواده یکی از نهادهای اجتماعی است، لذا دارای کارکردهای مختلفی بوده و هست. در جامعه های گوناگون این کارکردها و وظایف به دلائل مسائل فرهنگی، مذهبی، اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی و جغرافیایی گوناگون خواهد بود. ولیکن نقاط مشترک این کارکردها در تمام جوامع بشری، عبارتند از:

1- بوجود آوردن و پرورش انسانهایی سالم و کارآمد، بوسیله تعلیم و تربیت مناسب.

2- ساختن جامعه ای سالم و پویا به وسیله تربیت فرزندان.

3- همکاری در امور تولید و رشد اقتصادی خانواده به وسیله تفاهم و همفکری بین اعضاء خانواده.

4- ارضاء برخی از نیازهای اساسی کودک مثل نیاز به تعلق، نیاز به امنیت خاطر، تأمین امینیت روحی و روانی و سلامت فرزندان.

5- اطاعت از امر الهی و اجرای احکام مذهبی. زن و شوهر در پرورش اخلاقی یکدیگر و هم چنین تربیت و آموزش کودکان خودشان باید الگوی مناسبی باشند.

6- همفکری و همکاری در امور مربوط به تغذیه و بهداشت اعضای خانواده.

7- ایجاد و تأمین امینیت روحی اعضای خانواده.

8- تعلیم و تربیت فرزندان.

 

در مواقعي که والدين شاغل هستند و فرصت کافي براي برقراري ارتباط با کودک و درک او را ندارند، بايد با مربيان مدرسه به صورت مداوم تعامل داشته باشند تا از طريق اين انجمن ، آموزش هاي بسيار مفيدي از جمله آموزش در زمينه تربيت کودک و نحوه برقراري ارتباط صحيح با وي، به اولياء ارايه داده شود امروزه اکثر مدارس، از روانشناسان به منظور آشنايي والدين با روش هاي نوين تعليم و تربيت استفاده مي کنند.

 

در دنياي مدرن، درگيري والدين در کارهاي مختلف، زياد است و معلم ها وقت کافي براي تربيت فرزند را ندارند. ما نبايد به مدت زمان دقت کنيم، بلکه بايد به کيفيت توجه شود. والدين مي توانند، در عين حضور کم در حد يکي دو ساعت، به درستي از زمان استفاده کنند، يعني کيفيت ارتباط مهم است.

گفته مي شود كه از هر صد خانواده تنها در صد اندكي (سه يا چهار خانواده) مي دانند كه چه بايد كرد و به مرحله سلامت و بالندگي قابل توجه رسيده اند. محصول خانواده هاي پريشان يا آشفته فرزندان بيمار،‌ نوميد، افسرده، بزهكار و ضد اجتماعي،‌ معتاد و …. است و اكثريت افراد مبتلا به بيماري هاي رواني و اختلالات رفتاري ،‌ الكليك، معتاد، فقير،‌ از خود بيگانه،‌ جاني و … در خانواده هاي پريشان رشد پيدا كرده اند.

 

خانواده اولین کانون شکل گیری شخصیت و یادگیری روابط اجتماعی است. اولین موسسه ای که فرد را با زندگی اجتماعی آشنا می سازد خانواده است. زندگی خانوادگی در درونی ساختن رفتارها، نگرش ها وارزشها نقش بسیار موثری ایفا می نماید. کارکردهای خانواده را از سه منظر می توان مورد بررسی قرار داد که عبارتند از: کارکردهای وضعی یا برایندی، کارکردهای وظیفه ای یا مستمر، و کارکردهای ماموریتی یا بحرانی.

 

مقصود از کارکردهای وضعی یا برایندی خانواده کلیه نتایجی است که به محض تشکیل خانواده،حاصل می شود. منظور از کارکرد وظیفه ای یامستمر خانواده، نتایج وپیامدهایی است که انتظار می رود یک فرد یا گروه انسانی آن را به انجام برساند. منظور از کارکردهای ماموریتی یا بحرانی وظیفه ای خاص است که در شرایطی ویژه برعهده خانواده نهاده می شود

 

یکی دیگر از کارکردهای اساسی وظیفه ای و مستمرخانواده، کارکرد تربیتی یا آموزشی است. آموزش فرزندان و آموزش مذهب به کودکان و نوجوانان، جامعه پذیری و انتقال فرهنگ، تعلیم و تربیت، اجتماعی کردن کودکان و تعیین پایگاه ها و فراهم نمودن امنیت اقتصادی و کاریابی و ایجاد پایگاه اجتماعی برای فرزندان را از کارکردهای تربیتی و آموزشی نهاد خانواده می باشند. غفلت خانواده در ایفای کارکردهایش و بدکارکردی آن درسایر زمینه ها روی کارکرد تربیتی و آموزشی آن نیز اثر می گذارد. غفلت درکارکرد آموزشی نیز بر کارکرد نهاد آموزش و پرورش تاثیر می گذارد.

 

یکی از کارکردهای وظیفه ای یا مستمر نهاد خانواده در زمینه آموزش و پرورش، هدایت تحصیلی و شغلی فرزندان می باشد. بخشي از مشكلات يك نوجوان مشكلات تحصيلي است و دانش آموزان دبيرستاني در انتخاب رشته تحصيلي، شرايط ورود به دانشگاه، انتخاب حرفه و … نيازمند كمک والدين هستند كه والدين در اين زمينه مي توانند با مشاور مدرسه نيز همكاري كنند.والدين نقش مهمي در شناخت استعداد فرزندان و هدايت آن ها دارند و راه رسيدن به اين شناخت درك متقابل و ارتباط نزديك والدين و فرزندان است.

 

استفاده از مشورت و راهنمايي والدين گزينه اي است كه هرگز نبايد در اين گونه انتخاب ها ناديده گرفته شود، چرا كه تجربه والدين خود نكته حايز اهميتي است كه در طول ساليان دراز به دست آمده و مي تواند نقشه راهنماي خوبي براي فرزندان باشد. والدين در شناخت علايق و استعدادهاي فرزندان نقش بسيار مهمي دارند، چون فرزندان بيشترين زمان را با آن ها سپري مي كنند و به خصوص دوران كودكي كه نقش اصلي را در تربيت فرزند ايفا مي كنند و زمان خوبي براي كشف علايق فرزندان است. پدران و مادران از طريق برقرار كردن روابط و تعامل با مدرسه و ديگر نهادهاي تربيتي مي توانند در شناسايي اين مقوله نقش مهمي را رقم بزنند.

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما