مشکل تنهایی فرزندان

کودکانی که تک فرزند هستند نسبت به دیگر کودکان سیستم ایمنی ضعیف تری دارند و آسیب پذیرترند. چگونگی دوران کودکی افراد، اثرات بسزایی در شرایط روحی و جسمی افراد در بزرگسالی دارد و اکثر افرادی که دوران کودکیشان اغلب اوقات در تنهایی سپری شده است دچار برخی از اختلالات روحی هستند علاوه بر اینکه اینگونه […]

کودکانی که تک فرزند هستند نسبت به دیگر کودکان سیستم ایمنی ضعیف تری دارند و آسیب پذیرترند. چگونگی دوران کودکی افراد، اثرات بسزایی در شرایط روحی و جسمی افراد در بزرگسالی دارد و اکثر افرادی که دوران کودکیشان اغلب اوقات در تنهایی سپری شده است دچار برخی از اختلالات روحی هستند علاوه بر اینکه اینگونه افراد احتمالا از نظر حجمی دچار ضعف سیستم ایمنی بدن نیز هستند.

 

بر خلاف کودکان تنها، کودکانی که دوران رشد خود را در جمع دوستان و هم‌سن و سالان خود می گذرانند علاوه بر انجام بازی های مختلف و شاد بودن، بسیاری از احساسات خود را با هم شریک می‌شوند، مانند: احساس ترس، غم و  استرس که این خود باعث می‌شود تا بار احساسات منفی کمتری را متحمل شوند و لحظات دشوار را راحتر بگذرانند.

 

اکثر کودکان امروزی دوران کودکی و رشد خود را بیشتر در تنهایی سپری می کنند، و زنگ خطری است تا والدین مسئولان مربوط به این امر توجه بیشتری کنند تا از پیامدهای منفی آن پیشگیری شود. شناسایی این کودکان توسط معلمان و مربیان مهد و آموزشگاها و معرفی آنها به مسئولان و مشاوران مراکز آموزشی می‌تواندقدم اول برای کمک به این افراد باشد.

 

بستگان درجه یک مثل عمو، دایی، خاله، عمه و فرزندان احتمالیشان از کسانی هستند که به کودک عشق می ورزند و کودک هم در کنارشان احساس خوبی دارد. این نوع از رابطه درست به اندازه رابطه با والدین اهمیت دارد. کودک در ارتباط با فامیل بخش عمده‌ای از مهارت‌های اجتماعی را می آموزد و یاد می گیرد چطور رابطه‌اش را با آدم‌های مختلف تنظیم کند.

 

بیشتر والدین معتقدند به بچه هایشان محبت دارند و عشق می ورزند و از هر لحاظ آن ها را تامین می کنند ولی یادمان باشد همه محبت به بچه ها در خریدن انواع لباس، خوراکی و اسباب بازی خلاصه نمی شود. لازم است در طول روز با کودک حرف بزنیم و با او بازی کنیم.

 

ضمن اینکه دانش والدین هم محدود است و همه چیز را نمی دانند و کودک در معاشرت با اقوام نزدیک از هر کدام چیزی یاد می گیرد و این معاشرت‌ها به گسترده‌تر شدن دایره معلومات کودک می انجامد. گذشته از این،کودک در ارتباط با بزرگسال غیر همجنس به تعریفی از جنس مخالف می رسد یا بهتر است بگوییم رابطه عمو با دختر برادرش تعریفی از «مرد» در ذهن او می سازد. این پیش‌فرض‌های ذهنی در آینده رابطه کودک را با جنس مخالف شکل می دهد.

 

والدین با رعایت برخی مسائل نباید نگران این وابستگی باشند. اغلب مادرانی که به این قضیه واکنش نشان می دهند، نگرانند مبادا رابطه عاطفی با فرزندشان کمرنگ شود یا دیگر برای کودک اهمیتی نداشته باشند و فرزندشان دیگران را بیشتر دوست داشته باشد بنابراین سعی می کنند با دعواکردن کودک یا تحریک احساسات او، تمام توجه اش را به خود اختصاص دهند؛ در حالی که باید در مرحله اول سعی کنند جایگاه اقوام را برای کودک مشخص و نقش آن ها را تعریف کنند.

 

در مرحله بعد، کمی درباره شیوه های تربیتی خود تجدیدنظر و پل عاطفی که بینشان وجود دارد، بیشتر از پیش قوی تر کنند. هرچه اعتماد و فضای امن بین والدین و کودک بیشتر باشد، شدت وابستگی به دیگران کمتر خواهد شد و تربیت بچه ها، بهتر شکل خواهدگرفت. وقتی بچه از دیگران تبعیت می کند، دچار چند تربیتی و تضادفرهنگی می شود و در نتیجه رشد و تربیت خوبی نخواهدداشت.

 

وقتی کودکی نتواند در مورد احساسش به خاله بگوید، مسلما نمی تواند احساسش را به والدین هم بیان کند. بیان احساسات برای تخلیه هیجانی کودک مفید است. بچه ها باید از همان سنین کودکی مهرورزی را یاد بگیرند تا در بزرگسالی زندگی خوبی داشته باشند در غیر این صورت به دلیل اینکه مهارت های گفتاری و عاطفی را یاد نگرفته اند، قطعا دچار مشکل خواهندشد.

 

 

 

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما