
بازی فعالیتی که با میل و اختیار و باهدف سرگرمی و تفریح و معمولاً و بطور هنجاری در اوقات فراغت انجام میشود. کارکرد بازیها، تفریح و شادابی است. در تعریف علمی بازی فعالیتی مخصوص کودکان نیست. هر فعالیت اختیاری که بر اساس ایجاد لذت و خوشایندی باشد و کم یا زیاد دارای قواعد باشد، بازی […]
بازی فعالیتی که با میل و اختیار و باهدف سرگرمی و تفریح و معمولاً و بطور هنجاری در اوقات فراغت انجام میشود. کارکرد بازیها، تفریح و شادابی است. در تعریف علمی بازی فعالیتی مخصوص کودکان نیست. هر فعالیت اختیاری که بر اساس ایجاد لذت و خوشایندی باشد و کم یا زیاد دارای قواعد باشد، بازی محسوب میشود. بازیها غالباً اشکال شناخته شدهای دارند و در فرهنگ و اقلیم هر قوم میتوان آن را سراغ گرفت؛ بنابراین بازیها دارای زمینهای اجتماعی، اقلیمی و خرده فرهنگی هستند. بازیها عمداتا توسط وسایلی انجام میشوند که بیشتر در مورد کودکان اسباب بازی نامیده میشود. اما میتوان وسایل بازی (مثلا ورزش – بازی چوگان) نیز به نوعی اسبابِ بازی است. امروزه بازیها به شکل بازیهای رایانه ای هستند.
در طراحی بازی، باید مسائل زیر مورد توجه مربیان و والدین قرار گیرد:
1- بازی برای کسب نوعی مهارت طراحی شود. برای مثال، در سن دبستان،هنگامی که کودکان برای یک بازی خـاص یارگیری میکنند، اول میپرسند که این بازی را بلد هستی یا نه. آن ها حاضر نیستند یارانی را که توانایی دارند، با آن هایی که فاقد توانایی هستند، در یک سطح قرار دهند. پس در طراحی بازی باید بـه تـوانایی و کسب مهارتها توجه کرد.
2- بازی باید قانونمند باشد. این امر از گرایش کودکان به منطق ناشی میشود.
3- بازی باید با زمینههای کار و فعالیت جدی مربوط باشد. کودکان دوست دارند بزرگترها در بـازیهای آنـان دخالت داشته باشند. چون اگر بزرگترها در بازی مشارکت داشته باشند، این احساس برای کودک به وجود میآید که بازی جدی است. چنین بازیهایی، به تدریج به سمت مهارتهای ورزشـی سـوق داده میشود.
4- بازی باید گروهی باشد. کودکان دوست دارند همبازی داشته باشند. این امر از علاقه به جامعهپذیری، روابط اجتماعی و علاقه به همبازی ناشی میشود.
5- بازی باید کاربرد آموزشی داشـته بـاشد. زیـرا از طریق بازی،مربی میتواند مـطلبی را آمـوزش دهـد و یاددهی در آن صورت پذیرد. همچنین، زمینه یادگیری مطلبی را برای کودک فراهم آورد.
6- بازی باید خلاقیتپرور باشد. بهترین فرصت برای پرورش خلاقیت در کودکان، سـنین ابـتدایی اسـت.
عوامل مساعد در ایجاد خلاقیت
1- مراعات آزادی کودک، نه بـه مـعنای هرج و مرج؛ بلکه به معنای احترام به موجودیت او.
2- تخیل، خلاقیت را غنی میسازد. با نگاهی به تمدن بشر، مشاهده مـیشود کـه ابـتدا بشر به تخیل پرداخت و سپس چیزی آفرید. اصولا تخیل، آفـرینش به دنبال دارد.
3- توجه به رابطه اندیشهها یا تفکر مقایسهای (ایجاد تلاطم و تضاد در حین بازی برای بررسی میزان تـوانایی در رفـع مـشکل و ایجاد خلاقیت و نوآوری در اذهان کودکان).
4- پرهیز از آموزشهای مطلقانگاری: مربیان و والدین نـباید طـوری عمل کنند که گفتار و کردار آنان از نظر کودک تغییرناپذیر تلقی شود و به صورت قانون دربیاید. زیـرا گـاهی قـانون انجماجد فکری به بار میآورد.
5- انعطاف رفتاری: در کودکانی که در شرایط رفتاری خـشک بـزرگ مـیشوند،کمتر زمینۀ خلاقیت به وجود میآید. در اینجا مربیان باید به این نکته توجه کـنند کـه نـباید به کودک بقبولانیم حرف مربی، پدر و مادر یکی است. چه ایرادی دارد که مربیان و والدین در عـمل انـعطاف رفتاری داشته باشند و در قهر و آشتیها، به کودکان تلطیف را بیاموزند تا آنان دریابند بـا تـوجه بـه شرایط و نیازها، میتوان تصمیم مناسبی اتخاذ کرد. بنابراین، باید به کودکان راه مقابله با مـشکل آمـوخته شود، نه راه فرار از آن. با این شیوه تفکر، کودکان میآموزند که پدیدهها آمیزهای از تـوانمندی و ضـعف هـستند.
عوامل بازدارنده خلاقیت
1- اضطراب:
هیچ چیز مثل اضطراب خلاقیتکش نیست. اضطراب روند فکری را مختل مـیکند، جـریان فکر را به یک نقطه ثابت میدوزد و از حرکت باز میدارد. به طوری کـه جـریان فـکری تمرکز خود را از دست میدهد. در سنین کودکی،بچهها اضطرابپذیرند. اضطراب به تدریج در کودکان شروع میشود و در دورهـهای بـعدی و مـیانسالی، یکی از عوامل آزاردهنده انسان به حساب میآید.
2- تحقیر:
مربیان و والدین این نـکته را مـدنظر داشته باشند که اگر کودک تحقیر شود،نمیتواند از خود خلاقیت نشان دهد.تحقیر کردن یعنی جـلو پرواز را گـرفتن.تحقیر باعث میشود که جرأت و جسارت از کودک سلب شود. تحقیر کردن بـه مـعنای کشتن شخصیت کودک است و در مجموع،تحقیر یـکی از عـوامل بـازدارنده خلاقیت کودکان محسوب میشود.
3- خفقان:
ترس و خـفقان عـاملی برای جلوگیری از تفکر و محرومیت کودک از تخیل و محرومیت او از خلاقیت است. مربیان و والدین باید در مـوقعیتهایی کـه به دست میآورند، کودک را بـه دور از مـحیط خفقانآور، مـورد آمـوزش و تـربیت قرار دهند. زیرا این امر فـراهم آوردن زمـینههای بروز خلاقیت در کودک است.
- چگونه میتوان بازیهای کودکان را به سوی خلاقیتپروری سـوق داد؟
1- کـودکان باید در انتخاب بازی آزاد باشند و مربی و والدیـن برای آنان بازی انـتخاب نـکنند.در این خصوص،باید به نـحوی عـمل شود که تمایل کودک به انتخاب بازی حفظ شود.
2- باید به فضای بـازی تـوجه کرد. مشخصات فضای بازی عـبارت اسـت از رغـبت، تخیل،تفکر و بـاید ایـنها را به گونهای برای کـودک فـراهم آورد که برای رسیدن به زندگی سرشار (احساس نکردن زمان) مورد مساعدت قرار گیرد.
3- کـودک بـاید به سوی بازیهای تخیلبرانگیز سوق داده شـود و در ایـن راه، باید بـا ظـرافت و غـیر مستقیم عمل کرد.
4- شـرکت کردن کودکان فکور و متفکر به منزله همبازی،خود به خود زمینه فکری بازی را گسترش مـیدهد و مـوجب نزدیکی بازی به خلاقیت میگردد.
5- تـا جـایی کـه بـازی کـودک موجب به هـم ریـختن برنامههای زندگی نگردد و لطمهای به بار نیاورد و مزاحمتی برای دیگران ایجاد نشود، نباید با آن مخالفت کـرد.
- چـند تـوصیه به والدین و مربیان
1- مربیان و والدین باید بـازی کـودک را یـک تـمایل طـبیعی و نـشانهای از زندگی تصور کنند و آن را نشانهای از طبیعی بودن و بازی نکردن را نشانهای از غیر طبیعی بودن کودک تلقی کنند.
2- بازی وسیلهای برای تجربهاندوزی و مهارتآموزی است. درست است که بازی هدف نـدارد، غریزی است،در اوقات غیر فراغت انجام میشود و حرکاتی غیر جدی است، اما هم تجربه و هم مهارت میآموزد.
تجربهآموزی در بازی، برای یادگیری کودک آمادگی ایجاد میکند. قانون آمادگی یکی از قوانینی اسـت کـه در یادگیری مطرح شده است. تجربه، باعث پرورش حواس و پرورش حواس موجب باهوش شدن میشود و باهوش شدن خود معلول بازی است. زیرا حواس را پرورش میدهد و تربیت حواس یکی از راههای تربیت هوش و حافظه اسـت.
- تـوجه به بازی کودکان از نظر:
الف) میزان بازی: آیا کودکان به اندازهء کافی بازی میکنند یا نه؟ آیا کودکان تحرکات کافی جسمی و روانی دارند؟
ب) برنامه بازی: آیا کـودکان در بـازی به برنامه گرایش پیدا کردهاند؟ آیا در بـازی، زمـان، مکان و تدارکات لازم برای انجام دادن آن را مدنظر قرار میدهند؟
پ) گرایش: کودکان در بازی چه گرایشهای به خصوصی از خود نشان میدهند؟
ت) همبازی: لازم است والدین و مربیان در بازیهای کودکان شـرکت کـنند و بدانند که کودک بـا چـه گرایشی همبازی انتخاب میکند و امکان اصلاح گرایشهای او را داشته باشند.
به منظور توفیق هرچه بیشتر مربیان و والدین در امر آموزش از طریق بازی، رعایت موارد زیر ضروری به نظر میرسد:
- به کودک امـر و نـهی بیمورد نکنید.
- رودرروی کودک قرار نگیرید و دلیل انجام دادن و یا انجام ندادن کارها را به او توضیح دهید.
- کودکان را نه از طریق زبان والدین و مربیان، بلکه باید از طریق قرار و مدار و قانون از انجام دادن بعضی کارها مـنع کـنید.
- رعایت آزادی و کنترل در بازی، متضاد هم نیست. زیرا با کنترل غیر مستقیم و با تفکر در مورد شیوه کنترل، مربیان در کـنار کودک قرار میگیرند و در چهارچوب تفاهم و قانون او را از آزادی برخوردار میسازند.