اغلب والدین گـزارش مـیکنند کـه در بعضی مواقع مشکلاتی را با کودکان خود دارند. هرچند، بر چسب «اختلال رفتار» زمانی موجه بـه نظر میرسد که مشکلات رفتاری آنها تداوم داشته و حقوق اساسی دیگران مورد تـجاوز قرار گیرد و یا از اکـثر هـنجارهای اجتماعی متناسب با سن تخلف میشود و یا اینکه آسیب جدی در […]
اغلب والدین گـزارش مـیکنند کـه در بعضی مواقع مشکلاتی را با کودکان خود دارند. هرچند، بر چسب «اختلال رفتار» زمانی موجه بـه نظر میرسد که مشکلات رفتاری آنها تداوم داشته و حقوق اساسی دیگران مورد تـجاوز قرار گیرد و یا از اکـثر هـنجارهای اجتماعی متناسب با سن تخلف میشود و یا اینکه آسیب جدی در عملکرد روزمره در محیط خانه یا مدرسه وجود دارد. این مقاله ملاکهای تشخیصی اختلال رفتار، سیر و علتهای این اختلال را مورد بررسی قرار داده و تـعدادی از رویکردهای درمانی مناسب را مد نظر قرار میدهد.
عبارت رفتارهای برون نمود (برون گرایانه) اصطلاحی است که برای توصیف یک سری از رفتارهای منفی که در دوران کودکی اتفاق میافتد، به کـار مـیرود. در مجموعه راهنمای آماری و تشخیصی اختلالهای روانی، این اختلالها شامل نارسایی توجه و اختلال رفتار گسیخته میباشد که سه زیر گروه آن شامل اختلال نافرمانی مقابلهای، اختلال بـیشفعالی هـمراه با نارسایی توجه و اختلال سلوک می باشد.
اختلال سلوک به چهار طبقهی اصلی تقسیم میشود
الف) رفتار پرخاشگرانه که باعث آسیب فیزیکی به افراد دیگر و یا حیوانات شده و یا تـهدیدی بـرای آن ها محسوب میشود.
ب) رفتار غیر پرخاشگرانه که باعث فقدان اموال و یا صدمه به آن ها میشود.
ج) نیرنگ یا دزدی
د) تخلف جدی از قوانین
تشخیص
ویژگی این اختلال، الگوی تکراری و پیوستهای از تجاوز بـه حـقوق اولیـهی دیگران و یا سرپیچی و عدول از مـعیارها و ضـوابط اجـتماعی متناسب با سن است. به علاوه ، وجود سه یا بیشتر از سه ویژگی در 12 ماه گذشته، با حداقل یک رفتـار در 6 ماه گذشته بـرای تـشخیص ضـروری است. اختلال سلوک همچنین، بایدباعث آسیب جـدی در عـملکرد شغلی، اجتماعی و تحصیلی شود. تشخیص اختلال رفتار میتواند در مورد یک شخص بالاتر از 18 سال، در صورتی که ملاکهای شخصیت ضد اجـتماعی وجـود نـداشته باشد، نیز به کار رود.
- کودکان یا نـوجوانان با این اختلال، اغلب آغاز کننده رفتارهای پرخاشگرانه به طرف حیوانات و مردم بودند و یا به طور پرخاشگرانهای نـسبت بـه آن ها واکنش نشان می دهند.
- آن ها اغلب قلدری کرده، تهدید می کـنند و یـا می ترسانند. اغلب آغاز گر درگیریهای جسمانی هستند، استفاده از اسلحه که میتواند منجر به آسیب جـسمانی بـه دیـگران شود، معمول است.
- از نظر جسمانی نسبت به مردم و حیوانات بی رحم هـستند. در حـضور قـربانی دست به دزدی میزنند و فرد دیگر را به فعالیت جنسی وادار میکنند.
- تخریب عمدی اموال یکی دیـگر از ویـژگی هـای این اختلال است. به طوری که به طور تعمدی با قصد آسیب جدی دسـت بـه آتش سوزی می زند و یا به عمد باعث تخریب اموال دیگران میشود.
- فـریبکاری یـا تـهدید دیگران، امری عادی است. بدون اجازه وارد خانه، ساختمان و یا ماشین افراد دیگر می شـود. اغـلب برای به دست آوردن سود و توجه و یا برای اجتناب از اجرای وظایف دروغ میگوید. بدون مـواجهه بـا قـربانی قطعات با ارزشی را به سرقت میبرد.
- تخلف جدی از مقررات خانه، جامعه و والدین امری متعارف اسـت. بـا وجود منع والدین قبل از سن مدرسه شبها خارج از خانه به سر مـیبرد. یـا فـرار مکرر از مدرسه که قبل از 13 سالگی به وقوع میپیوندد.
- فرار کردن از خانه، حداقل دو بار و عدم بـازگشت بـرای مـدت طولانی که این فرار نتیجهی مستقیمی از سوء استفاده جسمی و یا جنسی نـیست.
اختلالهای زیر گروه اختلال سلوک
دو زیرگروه برای اختلال سلوک آورده شده است که تشخیص ایـن دو نـوع، بیشتر بر اساس نوع مشکلات و نحوهی بروز آن هاست.
1) شروع در دوران کودکی:
در این نـوع از اخـتلال سلوک حداقل یک ویژگی ملاک، قبل از 10 سـالگی بـاید رخ دهـد. افراد مبتلا این اختلال، معمولاً مذکر هـستند، بـارها پرخاشگریهای فیزیکی و ارتباط آشفته با همسالان دارند، ممکن است در دوران اولیه کودکی مبتلا بـه اخـتلال بیاعتنایی مقابلهای باشند. این کـودکان بـه طور مـعمول تـمام مـلاکهای اختلال رفتار را قبل از بلوغ از خود نـشان مـیدهند. آن ها با احتمال زیاد اختلال رفتار مزمن خواهند داشت و معمولاً اختلال آنـها بـه اختلال شخصیت ضد اجتماعی گسترش مـییابد.
2) شروع در دوران نوجوانی:
این زیـر گـروه به وسیلهی عدم وجود هـرگونه مـلاک مشخص اختلال رفتار در قبل از 10 سالگی تعریف میشود. مبتلایان این نوع در مقایسه با نـوع اول، رفـتار پرخاشگرانهی کمتری نشان میدهند، ایـن افـراد تـمایل دارند ارتباطات عـادیتری بـا همسالان خود داشته بـاشند. و کـمتر از احتمال دارد که اختلال رفتار مزمن و طولانی از خود نشان دهند و یا اختلال رفتار آن ها تـبدیل بـه اختلال شخصیت ضد اجتماعی شود. در ایـن نـوع، نسبت بـه شـیوع پسـران به دختران کمتر از نـوع اول است.
شدت نشانهها
اختلال سلوک، زمانی به صورت خفیف طبقهبندی می شـود کـه وجود مشکلات رفتاری بیش از آنچه بـرای تـشخیص مـورد نـیاز اسـت، نمیباشد و این مـشکلات صـرفاً سبب آسیب جزیی به دیگران میشود. شدت اختلال زمانی متوسط محسوب میشود که تعداد مشکلات رفـتاری و تـأثیر آن بـر دیگران بین « خفیف» و «شدید» است. و اختلال سـلوک، زمـانی بـه صـورت شـدید طـبقه بندی میشود که مسایل و مشکلات رفتاری بیش از آن چیزی است که برای تشخیص ضروری بوده و یا این مشکلات منجر به آسیب قابل ملاحظه به دیگران میشود.
سیر اختلال سلوک
شروع اختلال ممکن است در سنین کودکی حتی 5 یا 6 سالگی باشد. اما اغلب در اوایل نوجوانی و یا پایـان طـفولیت اتفاق مـیافتد. شروع پس از 16 سالگی نادر است. سـن شروع اختلال نافرمانی مقابلهای در ارتباط با مشکلات شدیدی نظیر پرخاشگری و رفتارهای ضد اجـتماعی در زندگی آتی است. اگـر چـه همهی کودکان با اختلال سلوک پیش آگهی بدی ندارند، مطالعات نشان میدهد که تنها کمتر از 50 درصد آن ها، آن هم در موارد شدید در بزرگسالی الگوی شخصیت ضد اجتماعی از خود نشان میدهند. با این حـال، این حقیقت که این اختلال تا بزرگسالی ادامه می یابد برای بسیاری از مردم اینگونه تعبیر میشود که این اختلال یک بدکارکردی دایمی و جدی است.
در حالی که همهی کودکان با نافرمانی مـقابلهای، اخـتلال سلوک از خود بروز نمیدهند و همهی کودکان مبتلا به اختلال سلوک به بزرگسالان ضد اجتماع تبدیل نمیشوند. با این حال، عوامل خطرزای معینی وجود دارد که در تداوم اختلال سهیم هستند. عوامل خـطرزای شـناسایی شده شامل: شروع اختلال در سن پایین (سالهای پیش از دبستان) گسترش رفتارهای ضد اجتماعی به زمینههای متعدد، تکرار و شدت رفتارهای ضد اجتماعی ، داشتن رفتارهای نهفته و پوشیده در سنین پایین و والدین خـاص و ویـژگیهای خانوادگی. گر چه، این عوامل به طور کامل تعامل پیچیدهی متغیرهای درگیر در فهم و استمرار اختلال رفتار را در افراد مختلف توضیح نمیدهد.