
برای والدین آگاهی از اینکه فرزندشان دارای اختلال دو قطبی اسـت، مـیتواند آسیبزا باشد. معمولا بیماری پس از ماه ها یا سـالها نـاپایداری خلق کـودک، مـشکلات مـدرسه و روابط مخدوش با خـانواده و دوستان تشخیص داده میشود. با وجود این، تشخیص میتواند و باید برای هر فردی که نگران این موضوع اسـت، نـقطهی عطفی باشد. […]
برای والدین آگاهی از اینکه فرزندشان دارای اختلال دو قطبی اسـت، مـیتواند آسیبزا باشد. معمولا بیماری پس از ماه ها یا سـالها نـاپایداری خلق کـودک، مـشکلات مـدرسه و روابط مخدوش با خـانواده و دوستان تشخیص داده میشود. با وجود این، تشخیص میتواند و باید برای هر فردی که نگران این موضوع اسـت، نـقطهی عطفی باشد. به محض شناسایی بـیماری، انـرژیها مـیتواند بـه سـوی درمان، آموزش و تـوسعهی راهـبردهای سازشی هدایت شود.
- دارو درمانی
پژوهشهای کنترل شدهی کمی در مورد کاربرد داروددرمانی در روانپزشکی کودکان انجام شده است. ادارهی غذا و داروی آمریکا (FDA) تنها مـعدودی از داروهـا را بـرای کاربرد پزشکی پذیرفته است. روانپزشکان باید دانش خود در درمان بـزرگسالان را بر کودکان و نوجوانان تطبیق دهند. یک برنامهی درمانی خوب، شامل دارودرمانی، پایش دقیق نشانهها، آموزش در مورد بیماری، مـشاوره و روان درمانی بـرای فرد و خانواده،کاهش فشار روانی، تغذیهی خوب، ورزش و خواب منظم و مشارکت در یـک شـبکهی حمایتی است.
داروهایی که در درمان بزرگسالان مورد استفاده قرار میگیرند، اغلب در تثبیت خلق کودکان مفید هـستند. بـیشتر پزشـشکان در صورتی که هردو والد موافقت کنند، فورا پس از تشخیص، دارودرمانی را شروع میکنند. اگـر یـکی از والدیـن مخالفت کند،دورهی کوتاه انتظار هشیارانه برای پیگیری نشانهها میتواند مفید باشد. درمان نـباید بـرای مـدت طولانی به تعویق بیفتد. با وجود این، به دلیل خطر خودکشی و شکست تحصیلی، کـودکی کـه نشانههای بیماری را دارد هرگز نباید بدون نظارت رها شود،اگر عدم توافق والدین درمـان را غـیر مـمکن کند، مانند مواردی که ممکن است در خانواده های در معرض جدایی اتفاق بیفتد،احتمال دارد کـهحـکم قاضی در مورد درمان ضرورت پیدا کند. سایر درمانها نظیر رواندرمانی، ممکن است قـبل از تـثبیت خـلق مؤثر نباشند. در واقع محرکها و ضد افسردگیها بدون یک تثبیتکنندهی خلق (اغلب در نتیجهی تشخیص نادرست) امـکان دارد کـه در کودکان دارای اختلال دو قطبی موجب آشفتگی شود، یعنی بهطور بالقوه موجب شـیدایی،چـرخش مـکررتر و افزایش در طغیانهای پرخاشگرانه شود.
هیچ دارویی بر روی تمام کودکان مؤثر نیست. از آنجایی که پزشک، پیـش از پیـدا کـردن بهترین روش درمانی برای کودک،چندین دارو را به تنهایی یا در ترکیب باهم امـتحان مـیکند.خانواده باید منتظر یک فرایند آزمایش و خطا باشد که هفتهها، ماهها و یا بیشتر به طول مـیانجامد. دلسـرد نشدن در هنگام مرحلهی اول درمان امر مهمی است. دو یا چند تثبیتکنندهی خلق، افـزون بـر دارو درمانی اضافی برای نشانههای باقیمانده اغلب بـرای رسـیدن بـه ثبات خلق و حفظ آن ضروری است. برای والدیـن اغـلب دشوار است قبول کنند کودکشان دارای وضعیت مزمنی است که امکان دارد با چـندین دارو نـیاز به درمان داشته باشد.مـهم اسـت به یـاد داشـته بـاشیم که در اختلال دو قطبی میزان خودکشی بـالا اسـت. تخمینها متفاوت است اما در چندین پژوهش میزان مرگ و میر ناشی از خودکشی 5 تا 10 درصـد گـزارش شده است و این میزان برابر یـا بالاتر از بیماریهای جسمی شـدید اسـت. اختلال درمان نشده، خطر اعـتیاد بـه الکل یا دارو، روابط مختل، شکست تحصیلی و مشکل در پیدا کردن و حفظ شغل را به دنـبال دارد. خـطر عدم درمان قابل توجه اسـت و بـاید در مـقابل خطرهای ناشناختهی اسـتفاده از دارودرمـانی که سلامتی و تأثیر آنـها در بـزرگسالان به اثبات رسیده اما هنوز در کودکان ثابت نشده است، ارزیابی شود.
درمـان مؤثر، بـر تـشخیص مـناسب اختلال دوقطبی در کودکان و نـوجوانان مبتنی است. شواهدی موجود است که استفاده از داروهای ضد افسردگی برای درمان فردی که مـبتلا بـه اختلال دوقطبی است، بدون استفاده از یـک تـثبیتکنندهی خـلق مـمکن اسـت موجب بروز تـشانههای شـیدایی شود همچنین استفاده از داروهای محرک برای درمان اختلال کمبود توجه همراه با بیشفعالی (ADHD) نشانههایی شبیه بـه ایـن اخـتلال در یک کودک مبتلا به اختلال دوقطبی، مـمکن اسـت نـشانههای شـیدایی را تـشدید کـند. با وجود این، تشخیص اینکه کدام بیمار دچار شیدایی خواهد شد، دشوار است.
میان کودکان و نوجوانانی که تاریخچهی خانوادگی اختلال دو قطبی دارند، شباهت بسیار بیشتری وجود دارد. اگر نشانههای شـیدایی گسترش یابد یا بهطور آشکار در هنگام استفاده از ضد افسردگی یا محرک تشدید شود،باید فورا این موضوع با پزشک در میان گذاشته شود و تشخیص و درمان اختلال دوقطبی مورد توجه قرار گـیرد.
- روان درمانی
علاوه بر معاینهی روانپزشک،برنامهی درمانی برای یک کودک که مبتلا به اختلال دوقطبی معمولا شامل جلسات درمانی منظم با یک مددکار اجتماعی بالینی، یک روانشناس دارای مجوز،روانپزشکی کـه روان درمانی انجام میدهد، درمان رفتاری-شناختی، درمان بین فردی و گروههای حمایتی متشکل از چند خانواده بخشهایی اساسی از درمان کودکان و نوجوانان درای اختلال دوقطبی هـستند،هـمچنین یک گروه حمایتیبرای کـودکان و نـوجوانان دارای اختلال دوقطبی، اگرچه کمیاب است،میتواند سودمند باشد.
- فرزند پروری درمانی
والدین کودکان مبتلا به اختلال دو قطبی روشهای فراوانی را کشف کردهاند که فرزند پروری درمانی بـه آن ها گفته میشود. این روش ها در آرام کـردن کودکان به آن ها کمک میکند و میتواند برگشت بیماری را مهار و کنترل کند. روشها عبارتند از:
1- تمرین و آموزش روشهای تنآرامی به کودکان
2- استفاده از محدودیت جدی با تمسک به کنترل حملات کجخلقی
3- اولویت دادن بـه زد و خـوردها و رد شدن از مسائل کم اهمیتتر
4- کاهش فشار روانی در خانه،شامل یادگیری و استفاده از مهارتهای ارتباطی و خوب گوش دادن
5- استفاده از موسیقی و صدا، نور، آب و ماساژ برای کمک به کودک در بیدار شدن و به خواب رفتن و تـن آرامـی
6- حمایت از کـاهش فشار و سایر تطابق در مدرسه
7- توسعه راهکارهای سازشی و کمک به کودک در پیشبینی و دوری از وضعیتهای تنشزا یا آماده شدن بـرای آن ها
8- جلب خلاقیت کودک از طریق فعالیتهایی که استعدادها و نقاط قوت آنـها را هـدایت مـیکند.
9- فراهم کردن یک ساختار معمول و آزادی زیاد در درون این محدوده
10- در دسترس نگذاشتن اشیائی که ممکن است در هنگام حـملات کـجخلقی برای صدمه زدن به خود کودک یا سایر افراد در خانه مورد استفاده قرار گـیرند، (آن ها را در یـک محل امن نگهداری کنند) بهویژه نگه داشتن اسلحه و داروها در یک قفسه یا جعبهی قفل شـده است.