
روح فرزند بسیار لطیف و شکننده است و وابستگی بسیار شدید نسبت به پدر و مادر دارد. در کودکان و نوجوانان، به خاطر عدم رشد کامل عقلانی، زمینه لغزش بسیار است و اشتباه و تقصیر در اعمال و رفتارشان دور از انتظار نیست. واکنش والدین و بزرگترها، در برابر این لغزشها، دو نوع است: […]
روح فرزند بسیار لطیف و شکننده است و وابستگی بسیار شدید نسبت به پدر و مادر دارد. در کودکان و نوجوانان، به خاطر عدم رشد کامل عقلانی، زمینه لغزش بسیار است و اشتباه و تقصیر در اعمال و رفتارشان دور از انتظار نیست.
واکنش والدین و بزرگترها، در برابر این لغزشها، دو نوع است:
۱) خطا هایشان را سریع به آنان گوشزد کنند، و احیانا به تنبیه و سرزنش آنان بپردازند.
۲) ضمن داشتن حساسیت و توجه، به روش خطاپوشی که روشی درست و اثر بخش است، روی آورند. چرا که چشم پوشی کردن از اصول مهم تربیتی است.
یعنی والدین خود را به غفلت بزنند و چنان وانمود کنند که خطای فرزندشان را ندیدهاند. اگر والدین چنین رفتاری داشته باشند، امکان پشیمانی و بازگشت از خطا بیشتر است. اما اگر کودکان و نوجوانان در مقابل هر خطا و تقصیری با سرزنش و تنبیه والدین رو به رو شوند، احساس مجرم بودن کرده، چنان میاندیشند که دیگر اعتبار و ارزشی نزد والدین و بزرگسالان ندارند.
این امر باعث میشود که در مراحل بعد نیز لغزش و خطا برایشان زشت نباشد و ارتکاب آن امری عادی شمرده شود. سرزنش و تذکرهای پیاپی، بذر لجاجت را در وجود فرزند میافشاند و زمینه پذیرش نصیحت را در او نابود میکند. ملایمت و یاری کردن او، و پوشاندن خطاهای کودکانه راه حل منطقی اشتباهات اوست.