پیشگیری از لوس شدن او!؟

یکی از سبک های غلط رفتاری کودکان، ناتوانی در ایجاد و برقراری رابطه سالم با همسالان است؛ یعنی کودکانی وجود دارند که راه های برقراری ارتباط سالم را نمی دانند. این گروه از کودکان بعضاً تحت عنوان «کودکان لوس» نامگذاری می شوند.   عوامل مؤثر در شکل گیری این گونه رفتارها!؟ یکی از دلایل لوس […]

یکی از سبک های غلط رفتاری کودکان، ناتوانی در ایجاد و برقراری رابطه سالم با همسالان است؛ یعنی کودکانی وجود دارند که راه های برقراری ارتباط سالم را نمی دانند. این گروه از کودکان بعضاً تحت عنوان «کودکان لوس» نامگذاری می شوند.

 

  • عوامل مؤثر در شکل گیری این گونه رفتارها!؟

یکی از دلایل لوس شدن کودکان روش های غیرقابل قبول والدین به لحاظ تربیتی است. والدین محبت کننده افراطی که معیارهای تربیتی و روش های یادگیری را در نظر نمی گیرند و صرفا با محبت های بی حد و حساب مانع اجتماعی شدن رفتارهای کودکان می شوند.

 

چنین کودکانی معنای صبر و تحمل را در زندگی نمی آموزند و انسان هایی عجول و شخصیت هایی متزلزل بار خواهند آمد. معمولا کودکان لوس، والدین تسلیم شونده دارند. آن ها در مقابل خواسته های کودک فوراً تسلیم می شوند و هر ان چه که او طلب کند، برایش فراهم می کنند.

 

در خانواده ای که کودک لوس پرورش داده می شود، اثری از روش های تنبیه ی مناسب دیده نمی شود. یعنی چنانچه کودک کار اشتباهی مرتکب شود یا این که بخواهد تعیین کننده باشد و به والدین خود دستور دهد یا این که با داد و فریاد و عصبانیت حرف خود را به کرسی بنشاند، در این خانواده هیچ گونه روش مناسبی برای جلوگیری از این رفتارها و جهت دهی به آن ها  وجودندارد. این نوع خانواده ها از لحاظ روان شناسی به خانواده های محبت کننده افراطی و آزاد گذارنده معروف اند؛ خانواده هایی که بی نهایت توجه، محبت و محافظت در مورد فرزندان خود دارند و در عین حال آن ها را برای انجام هرگونه عملی آزاد می گذارند.

 

در گام اول برای اصلاح رفتار فرزندتان سعی کنید به جای استفاده از اصطلاحاتی مثل لوس بودن در توضیح رفتار کودکتان به سادگی آن را تعریف کنید. در این صورت دقیقا می دانید دوست دارید فرزندتان چه رفتاری داشته باشد و از چه کاری بپرهیزد.

برای بیان این رفتارهای غلط، رفتارهایی را برای کودک شرح دهید که باید از آن ها بپرهیزد، به مثال های زیر توجه کنید:

  •   هنگام بالا رفتن از پله ها پاهایش را محکم به زمین میکوبد و سر و صدا ایجاد می کند.
  •   وقتی به او میگویم سراغ تکالیف مدرس هاش برود، او همچنان به تماشای تلویزیون ادامه می دهد.
  •   روی مبل باال و پایین می پرد.
  •   دستهایش را نمی شوید.
  •   صدایش می کنم، جواب نمی دهد.
  • وقتی از مدرسه برمی گردد، لباس هایش را روی زمین پخش میکند.
  •  در اتاق را محکم میبندد.
  •  هنگام عبور از خیابان دستان مرا رها می کند و می دود.

 

در هر صورت، تفاوتی نمی کند فرزند شما چه رفتارهای منفی و نامناسبی دارد، شما قصد دارید رفتارهای نامناسب کودکتان را کاهش و رفتارهای اجتماعی و مناسب او را افزایش دهید. برای رسیدن به چنین هدفی باید تغییراتی در روش های تربیت فرزندتان ایجاد کنید.

 

این‌ مسئله‌ بسیار اهمیت‌ دارد که‌ میزان‌ مقاومت، ایستادگی‌ و انعطاف‌ خود را در برابر فرزندانمان‌ مورد بررسی‌ قرار دهیم. بعضی‌ از والدین‌ پس‌ از مقاومتی‌ کوتاه‌ در مقابل‌ تقاضاهای‌ فرزند، تسلیم‌ می‌ شوند و خواسته‌ های‌ کودک‌ را به‌ همان‌ شکلی‌ که‌ او می‌ خواهد برآورده‌ می‌ کنند. محبت‌ در حد متعادل، توجه‌ به‌ نیازها و برآوردن‌ آن‌ها در حد معقول‌ و داشتن‌ روش‌ های‌ مناسب‌ و علمی‌ برای‌ تشویق‌ و تنبیه‌ کودکان‌ از جمله‌ مواردی‌ است‌ که‌ بایستی‌ در خانواده‌ وجود داشته‌ باشد.

 

والدین‌ محبت‌ کنندهِ افراطی‌ که‌ معیارهای‌ تربیتی‌ و روش‌های‌ یادگیری‌ را در نظر نمی‌ گیرند و صرفاً با محبت‌های‌ بی‌ حد و حساب‌ مانع‌ اجتماعی ‌شدن‌ رفتارهای‌ کودکان‌ می‌ شوند. چنین‌ کودکانی‌ معنای‌ صبر و تحمل‌ را در زندگی‌ نمی‌آموزند و انسان‌هایی‌ عجول‌ و شخصیت‌هایی‌ متزلزل‌ بار خواهند آمد. اهمیت‌ و ضرورت‌ دانستن‌ مطالب‌ و نکات‌ مطرح‌ در مورد رشد کودکان‌ آن‌ است‌ که‌ به‌ والدین‌ این‌ شناخت‌ را می دهد که‌ به‌ انتظارات‌ خود نگاه‌ مجددی‌ داشته‌ باشند تا چنانچه‌ انتظارات‌ و خواسته ‌های‌ آن ها بیش‌ از حد توان‌ فرزندان‌ است‌ و یا برعکس، خواسته‌هایشان‌ بسیار کمتر از توانمندی‌ کودکان‌ است، رفتارهای‌ خود را اصلاح‌ کنند.

 

بسیاری از اوقات شیوه دستور دادن ما به گونه ای است که مشکلات رفتاری کودک را کاهش نمی دهد؛

مثال: به جای اینکه به او بگوییم: «بچگانه صحبت نکن یا آرام صحبت کن.» بگوییم: «خودت را لوس نکن! تو دیگه بزرگ شدی! مثل دخترهای خانم و مودب رفتار کن!»

زمانی که زیادی مبهم و نامشخص دستور می دهیم، متناقض و دوپهلو صحبت می کنیم یا در زمان نامناسب دستور می دهیم، احتمال نافرمانی کودک افزایش می یابد. خیلی ساده، واضح، مشخص و کوتاه بگویید: «به وسایل دکوری روی میز دست نزن، اسباببازی هایت را داخل سبد بگذار، ساعت 5 است، انجام تکالیف را شروع کن، حالا باید آرام باشی تا دیگران صحبت کنند و…»

 

دقت کنید دستور حتما باید با لحن مناسب دستوری بیان شود نه اینکه حالت سوالی داشته باشد تا کودک بتواند انتخاب کند که آن کار را انجام بدهد یا نه. در نتیجه نپرسید: «نمی خواهی تلویزیون را خاموش کنی؟ پس کی میخواهی دوش بگیری؟ وقت آن نیست که تکالیفت را شروع کنی؟»

 

در خانواده هرم قدرت باید مشخص باشد. همیشه در راس هرم پدر و مادر قرار بگیرند به خاطر علم و تجربه ایی که دارند. کودک نباید فکر کند رییس است و همه توجهات سوی اوست و نسبت به بقیه ارجحیت دارد. والدینی هستند که موقع کشیدن غذا ابتدا برای کودکشان غذا را میکشند اشتباه است، بهتر است اول برای پدر غذا کشیده شود.

زمانی که کودک را بیرون می برند فقط برای او بستنی، ساندویچ، ذرت و … می خرند. اگر برای کودک خوراکی تهیه می شود برای همه افراد خانواده خریده شود. یا به کودک یاد دهید تعارف کند و سهمی برای بقیه قائل شود توجه به کودک و بقیه افراد خانواده صورت بگیرد نه فقط به کودک.

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما