تقلید رفتاری است که از طریق آن یک فرد رفتار فردی دیگر را مشاهده کرده و آن را تکرار می کند. تقلید انتقال اطلاعات (رفتارها، سنت ها و غیره) بین افراد و نسل های متوالی را بدون نیاز به به دخالت وراثت ژنتیکی را ممکن می سازد. کودکان در مرحلهای از رشد، که تحت نام مرحلهٔ […]
تقلید رفتاری است که از طریق آن یک فرد رفتار فردی دیگر را مشاهده کرده و آن را تکرار می کند. تقلید انتقال اطلاعات (رفتارها، سنت ها و غیره) بین افراد و نسل های متوالی را بدون نیاز به به دخالت وراثت ژنتیکی را ممکن می سازد. کودکان در مرحلهای از رشد، که تحت نام مرحلهٔ حسی حرکتی شناخته می شود، تقلید را آغاز میکنند. کودکانی که به درخودماندگی دچار هستند در تقلید چیزهای مربوط به مهارت های ارتباط اجتماعی مشکل دارند. بصورت طبیعی، کودکان با افراد زیادی در ارتباط هستند که میتوانند از آنها تقلید کنند. این افراد، یا به عبارت بهتر مدل ها، مثال های زیادی از رفتارهای مردنه/زنانه برای مشاهده و تقلید در اختیار کودک قرار می دهند.
.
زمینه سازی های بروز تقلید بدین شرح است:
تاثیرات عدم اطمینان:
یکی از عوامل که در دو سال اول زندگی کودک در حال تقلید دخالت دارد درجه عدم اطمینان کودک از تواناهای هایش در انجام کارهایی است که شاهد آن بوده است. برای مثال: مادری که با گوشی تلفن صحبت میکند توجه کودک 15 ماهه خود را به راحتی جلب میکند این در حالی است که این کار برای کودکان 6 و 36 ماهه اصلا جالب نیست.
تقلید به منظور پیشبرد کنشهای متقابل اجتماعی:
هنگامیکه کودکی از والدینش تقلید میکند، والدین به او لبخند میزنند و متقابلاً از او تقلید میکنند. واکنش نشان دادن پدر یا مادر رفتار تقلیدی کودک را افزایش میدهد و در نتیجه گرایش کودک به تقلید کردن را افزایش میدهد. کودکان بیشتر مایلند از عملی تقلید کنند که مورد تایید همه است، مانند غذا خوردن با قاشق.
تقلید به منظور شبیه شدن به دیگران:
همین که کودک وارد سومین سال زندگی اش میشود به تقلید از اعمال خاصی در اشخاص معین مبادرت میورزد. کودکان 2 ساله میدانند که با برخی از افراد شباهت دارند و به گروه خاصی تعلق دارند. برای مثال یک پسربچه 2 ساله میداند که شبیه پدرش است و تشخیص میدهد که موهای هر دوی آن ها کوتاه است یا هر دو آنان شلوار میپوشند. به همین خاطر بیشتر از هم جنسان خود تقلید میکند تا در رده مردان جا بیفتند. این امر برای دختران نیز صادق است.
برانگیختگی عاطفی:
کودکان از والدین شان بیشتر از سایر بزرگسالان تقلید میکنند. یکی از دلایل آن شاید این باشد که والدین مرجع ثابت تری برای برانگیختن عواطف خوشایند و ناخوشایند در کودکان هستند. به عبارت دیگر افرادی که میتوانند کودک را شاد یا احساس ترس و خشم را در آنان ایجاد نماید بیشتر مورد توجه کودکان قرار میگیرند. در بازی های کودکان نیز فرآیند مشابهی دیده میشود، برای مثال اگر دو کودک 2 ساله با هم بازی کنند، و یکی از آن ها فعال تر و دیگری ساکت تر باشند، کودکی که ساکت تر است از کودک فعال تقلید میکند. مثلا اگر او از روی میز بپرد کودک ساکت تر نیز بعد از چند دقیقه روی میز خواهد پرید.
تقلید برای دستیابی به هدف:
تقلید ممکن است کوشش خودآگاهی برای کسب لذت، قدرت، اشیا و یا هر هدف دیگری باشد. یک کودک سه ساله از رفتار آزاردهنده کودک دیگر تقلید میکند، زیرا دیده است که چگونه این کودک با پرخاشگری توانسته اسباب بازی را از دست کودکان دیگر بگیرد. این گونه تقلید معمولاً بعد از سال دوم زندگی دیده میشود. بدین ترتیب میتوان گفت که کودکان (به تقلید از رفتار دیگری ترغیب میشوند زیرا در فکر هدفی هستند که میخواهند با تقلید به آن دست یابند). از آنچه گفته میشود نتیجه گرفت که کودک تقلید میکند زیرا از توانایی در انجام عملی نامطمئن است، تقویت اجتماعی میشود، تمایل شبیه بودن به دیگران را دارد، یا تمایل به رسیدن به هدفهای خاصی دارد.
.
- مراحل شکل گیری تقلید
1- آمادگی بازتاب ها:
برای این که کودک بتواند تقلید کند نیاز به تجربه دارد. بسیاری از متخصصان بر این باورند که تقلید موروثی است. در این مرحله تقلیدهای کودک بسیار جزئی و به شکل بازتابی از رفتار دیگران است. برای مثال با صدای گریه کودک، کودک دیگر نیز شروع به گریه میکند بدون آنکه عامل خارجی یا محرکی برای گریه کودک دوم داشته باشد.
2- تقلیدهای پراکنده:
در مرحله دوم الگوهای بازتاب، تقلیدهای کودک به دلیل آن که کودک تجربه بیشتری را کسب کرده است، گستردهتر میشود، برای مثال وقتی کودکی گریه میکند، اگر اطرافیان صدای ناله او را تقلید کنند، کودک گریه را قطع میکند و شروع به ناله کردن میکند. این رفتار بعد از 1 ماهگی در کودکان دیده میشود و سعی دارند که از صداها و آواهای دیگران تقلید کنند. برای مثال اگر برای کودک 2 ماهه ای صدای اَاَاَ در بیاورید، کودک سعی دارد آن صداها را تکرار کند و احتمالاً به شما لبخند میزند.
3- تقلید نظامدار:
در این مرحله کودک آواهایی را تقلید میکند که به آواسازی خودش شباهت دارد. در حدود سن 4 ماه و نیم که هماهنگی میان «دیدن و گرفتن» برقرار میشود کودک این گونه تقلیدها را انجام میدهد. برای مثال یک کودک 7 ماهه سعی دارد آواهایی را بیان دارد. این اصوات و آواها تقلیدی نیستند بلکه خود کودک آنها را خلق وبیان میدارد. مثلاً آواهای مام مام، بو، بو و …