قصه ی ماهواره!

ماهواره زمانی در ایران مطرح شد که کشور تازه بحران جنگ را پشت سر گذاشته بود و جامعه در حال پوست اندازی بود. رفاه اقتصادی، ارتباط با جهان خارج، رنگ، شادی، مصرف، تبلیغات بازرگانی و مفاهیم دیگر به تدریج به زندگی روزمره تزریق شد.   پدیده ماهواره در این شرایط بوجود آمد و مورد استقبال […]

ماهواره زمانی در ایران مطرح شد که کشور تازه بحران جنگ را پشت سر گذاشته بود و جامعه در حال پوست اندازی بود. رفاه اقتصادی، ارتباط با جهان خارج، رنگ، شادی، مصرف، تبلیغات بازرگانی و مفاهیم دیگر به تدریج به زندگی روزمره تزریق شد.

 

پدیده ماهواره در این شرایط بوجود آمد و مورد استقبال قرارگرفت. پدیده ای مدرن که به راحتی در تکمیل این مفاهیم قرارگرفت. در این زمان جامعه تازه از محدودیت های زمان جنگ که البته درهمه جای دنیا طبیعی است دور شده بود. ماهواره به سان پنجره ای بود که مردم می توانستند با آن دنیا را ببینند و دیگر این که به هر حال ماهواره یک فناوری جدید بود و انسان ها هم کنجکاو نسبت به فناوری جدید.

 

امروزه ماهواره این ابررسانه جمعی با نفوذ در حریم خلوت و خصوصی مردم تبدیل به فرمانروای اجتماعی و فرهنگی شده تا فرهنگ و ارزش های جامعه غربی را بتدریج و بدون مقاومت جایگزین دغدغه و هویت کاربران خود کند.

 

از کجا آمد؟

اوایل دهه هفتاد، بین سالهای ۷۱ و ۷۲ بود که نفوذ ماهواره در ایران آغاز شد. آن موقع تب تند ماهواره مثل امروز بین مردم شایع نشده بود. دیشهای ماهواره و گیرنده های آنالوگ ابزارهایی بودند که از طریق آنها فقط می شد تعداد محدودی از کانال های خارجی را دریافت کرد. درست همان زمانها بود که اصطلاحاتی از قبیل ماهواره ترک، اروپا، عرب و … بین مردم باب شد.

 

در نهایت با وجود تصویب قانون ممنوعیت بکار گیری از تجهیزات ماهواره ای، مراسم رونمایی از این بشقاب فلزی در ساعاتی از نیمه شب وقتی همه در خواب بودند در پشت بام منزل خریدار انجام می شد. آن روزها سر و ته ماهواره را که جمع می کردی چند تا کانال ترک زبان در کنار تعداد محدودی شبکه اروپایی و چند کانال هندی و عربی بود.

 

این قصه ادامه پیدا کرد تا اواخر دهه هفتاد. یعنی درست بعد از پرتاب موفقیت آمیز مجموعه ماهواره ای هاتبرد. با این انقلاب ماهواره ای موجی از گیرنده های دیجیتال وارد بازار شدند و البته دلالان ایرانی هم از آن بی بهره نماندند. خیلی زود بازار قاچاق انواع و اقسام ریسورها و دیشهای مختلف در ایران به راه افتاد.

 

به فاصله زمانی کوتاهی پشت بام خانه ها تبدیل شد به نمایشگاهی از انواع دیش های ماهواره ای. بالا شهر و پایین شهر تفاوتی نداشت. حتی در دور افتاده ترین روستا ها هم اگر لقمه ای نان سر سفره پیدا نمی شد، حتما یک ریسور کارتی آخرین مدل در کلکسیون لوازم صوتی و تصویری که معمولا هم درایران بالاترین قسمت اتاق جایش است به چشم می خورد.

 

نتیجه آن چه شد؟

حالا کسانی که حتی نمی توانستند واژه ریسور را درست تلفظ کنند در یک چشم به هم زدن تمام مدلهای اصل و فرع آن را برایت ردیف می کردند. ماهواره در بعضی خانواده ها از نان شب هم واجب تر شد. اینجا بود که شب و روز آدم ها خلاصه شد در این قاب تصویری شبانه روزی.

 

حالا نقل همه محافل بحث داغ ماهواره بود؛ شبکه های آنچنانی با بیش از هزار کانال، خیلی ها ساعات خواب و کار و خوراکشان را با آن تنظیم کرده بودند. مثلا اگر در فلان کشور شمال غرب اروپا ساعت ۷ بعد از ظهر بود، تماشاچی برنامه ماهواره در ایران، طوری زمان بندی می کرد که بتواند در ساعت ۴ صبح سریال مورد علاقه اش را به موقع ببیند و یا بر عکس…!

 

  • بستر ها فراهم شد. زخمی ایجاد شد و در یک چشم به هم زدن جراحتی پدید آمد که حتی قویترین داروها هم نمی توانست جلوی گسترش آن را بگیرد.

 

ماهواره همان وسیله ای که تا چند سال پیش وظیفه انتقال اطلاعات فضایی را داشت به جعبه ای برای تفریح و سرگرمی، وقت گذرانی و… تبدیل شد و در یک چشم به هم زدن نه تنها توانست جای بسیار محکمی را در بین مردم باز کند بلکه موفق شد افکار، عقاید و حتی منش و گویش خیلی ها را تغییر دهد.

 

… آیا حواسمان هست!؟ …

 

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما