ژانویه 25
بازدید : 946
نظرات : بدون دیدگاه
بد غذا!!

بسیاری از پدر و مادر ها با مسئله غذا نخوردن فرزندشان مشکلاتی دارند. و معمولا بین پدر و مادر و بچه بر سر غذا خوردن کودک اختلاف پیش می آید. والدین سخت نگران رشد و سلامتی فرزند خود هستند و نگران اند که رژیم غذایی آنها مناسب نباشد. در عین حال بچه ها در جنگ […]

بسیاری از پدر و مادر ها با مسئله غذا نخوردن فرزندشان مشکلاتی دارند. و معمولا بین پدر و مادر و بچه بر سر غذا خوردن کودک اختلاف پیش می آید. والدین سخت نگران رشد و سلامتی فرزند خود هستند و نگران اند که رژیم غذایی آنها مناسب نباشد. در عین حال بچه ها در جنگ با پدر و مادرشان می خواهند استقلال خود را نشان بدهند و تسلیم خواسته آنها نشوند. به این ترتیب از والدین اصرار و از بچه ها انکار در برابر خوردن غذاهای پیشنهادی است و معمولا هم به پیروزی کودکان ختم می شود.

 

والدین نوع و زمان غذا را تعیین می کنند و بچه ها مقدار و نحوه خوردن آن را. اختلال «غذا نخوردن کلی» جزو مشخصه های کودکی است که سرش را با هدف غذا نخوردن بر می گرداند، غذا را تف می کند، دهانش را می بندد، غذا را بالا می آورد و یا در موقع غذا خوردن قشقرق به پا می کند و گریه و زاری می کند و فرار می کند. «وسواسی بودن در انتخاب غذا» که به اصطلاح عامه به آن «بد غذا بودن» می گویند نیز زیر مجموعه مشکلات خوردن هستند.

 

بچه های وسواسی در انتخاب غذا بسیار ایراد گیر هستند. به شکل ظاهری، طعم غذا و مواد به کار رفته در غذا بسیار حساس اند. بعضی ها از گوشت وتمام فراورده های گوشتی اظهار بیزاری می کنند. بعضی ها نسبت به سبزی جات و صیفی جات و بعضی نسبت به فراورده های لبنی حساسیت و وسواس نشان می دهند. و این موضوع والدین را نگران می کند که مبادا کودک تمام مواد غذایی مورد نیاز برای رشد اش را دریافت نکند.

 

  • دلایل متعدد و متنوعی برای این مشکلات ذکر شده است، اما سه علت که عمدتا مطرح شده است:

 

۱- تداعی شدن غذا با یک تجربه ناراحت کننده مثلا بد مزه بودن، خفگی، بالا آوردن ناگهانی و غیره.

۲-گاهی رفتار والدین در جهت تقویت وسواس غذایی یا بد غذا بودن کودک است. مثلا بلافاصله غذایی را که کودک از خوردن آن امتناع می کند بر می دارند و غذای دلخواه او را جلویش می گذارند. ممکن است فرد دیگری در خانواده همین الگوی وسواسی در غذا خوردن را داشته باشد که موجب الگوبرداری و تقویت بد غذا بودن کودک شود.

۳- نداشتن تجربه های غذایی مناسب مقطع رشدی که معمولا بر اثر بیماری پیش می آید( مثل بیماری برگرداندن غذا بر اثر التهاب معده ومری – سندرم روده باریک کودک)

 

گروه دیگری از محققان به وجود یک چرخه زورگویی در خانواده هایی که بچه های آن ها غذا نمی خورند، پی برده اند. آن ها متوجه شدند این بچه ها هنگام غذا خوردن، رفتارهای منفی زیادی نشان می دهند مثلا شکایت می کنند، نافرمانی می کنند، لجبازی می کنند یا با غذا، بازی بازی می کنند. اما در عین حال پدر ومادر رفتارهای منفی بیشتری دارند. مثلا جملات منفی و اظهارات منفی دارند یا بسیار عصبانی و برانگیخته می شوند. مطالعات نشان داده که چرب زبانی و آرامش در مورد بعضی از بچه های بد ادا، بهتر جواب می دهد.

کودکانی که شک به بیمار بودنشان می رود و یا دچار عقب ماندگی ذهنی هستند نیز گاهی از خوردن امتناع می ورزند.

 

  • راه حل مشکل غذا نخوردن کودکان

کودکانی که مشکل غذا خوردن دارند معمولا آنقدر غذا می خورند که رشد کنند. مشکلاتشان هم معمولا بدون درمان حل می شود.حساسیت زیاد والدین، زورگویی و قلدری، توهین به کودک و جملات منفی وضعیت را بد تر می کنند. گاهی اوقات تنها کاری که باید در مورد این کودکان انجام شود این است که اصول رفتاری به پدر و مادر آنها آموزش داده شود.

 

اما بعضی از کودکان به قدر کافی مواد غذایی دریافت نمی کنند و رشد جسمی، اجتماعی و هیجانی آنها به خطر می افتد. در اینصورت با کمک در مانگران متخصص کودک باید برنامه درمانی مناسب جهت درمان تنظیم شود.

 

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما